بیگلر
معنی کلمه بیگلر در فرهنگ معین
معنی کلمه بیگلر در فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) ۱ - امیر . ۲ - بزرگ شهر یا طایفه .
معنی کلمه بیگلر در دانشنامه عمومی
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۴۲۱ نفر ( در ۱۲۸ خانوار ) بوده است.
معنی کلمه بیگلر در ویکی واژه
بزرگ شهر یا طایفه.
جملاتی از کاربرد کلمه بیگلر
گفت این آرزوی جبه بیگلربیگی است که ابا من سوی گور آمده و با سوز و گداز
امامقلی خان بیگلربیگی (۱۱۷۱ — ۱۱۹۷ قمری) بیگلربیگی ارومیه از ۱۱۸۵ تا ۱۱۹۷ قمری. او ابتدا با دختری از ایل خلج قریه باراندوز ازدواج کرد. سپس در ۱۱۸۸ قمری دختر رستمخان قاسملو و در ۱۱۹۵ قمری دختر احمدخان دنبلی را به ازدواج خود درآورد. از دو همسر اول، پنج فرزند، چهارپسر و یک دختر داشت. که عبارت بودند از: حسینقلیخان بیگلربیگی (از همسر خلج) و محمدعیسی خان، خدادادخان، لطفعلی خان و مریمبیگم (از دختر رستمخان). از فرزندان خدادادخان آگاهی زیادی در دست نیست، جز آنکه به نوشته ادیبالعشراء با دختر محمدقلیخان بیگلربیگی ازدواج کرد و صاحب چهار پسر شد.
در غرب ملک ایران بیگلربیگی توئی چونانکه داشت سلطنت غرب تاشفین
در سده ۱۸ میلادی که سرنوشت ارومیه به سرنوشت افشارهای مستقر در دشت ارومیه گره خورده بود، رئیسشان به عنوان بیگلربیگی نائل آمد. روئسای آنان بهطور مکرر با همسایگانشان میجنگیدند و حتی گاهی به شرق دریاچه ارومیه نیز لشکرکشی میکردند.
فرخ نژاد خواجه بیگلربیگی چو دید از فر بخت گنج مراد اندر آستین
بردند سوی خانه بیگلربیگی روان چون زهره خوارج در روز واپسین
در سال ۱۵۰۱، اکثر مناطق ارمنستان شرقی از جمله شیراک توسط سلسله نوظهور صفویه ایران به رهبری شاه اسماعیل یکم فتح شد. اندکی پس از آن در سال ۱۵۰۲، شیراک بخشی از بیگلربیگی تازهتأسیس ایروان شد؛ قلمرو اداری جدید ایران که توسط صفویان تشکیل شده بود.
بنای کنونی آن طبق کتیه موجود در ایوان و داخل حرم در زمان محمدشاه قاجار به سال ۱۲۶۲ قمری (برابر ۱۲۲۵ خورشیدی) ساخته شده و بانی آن عیسی خان بیگلربیگی تهرانی است.
در جنگ چلدر مصطفی پاشا از قارص وارد قفقاز شد و چون این خبر به قزوین رسید از سوی شاه محمد خدابنده به امیرخان موصلوی ترکمان (بیگلربیگی آذربایجان)، امامقلیخان قاجار (بیگلربیگی قرهباغ) و محمدخان تخماق استاجلو (بیگلربیگی چخور سعد) دستور داد که به اتفاق یکدیگر از پیشروی قشون عثمانی جلوگیری کنند. سواران اماقلیخان قاجار و محمدخان تخماق استاجلو برای دفع حمله ترکان عثمانی به هم پیوستند ولی امیرخان موصلوی ترکمان به دلیل دشمنی که مابین طوایف ترکمان و استاجلو بود به آن دو نفر کمک نکرد.
بستد تمام نایب بیگلربیگی بعنف مال کسان از ایشان زیرا که بد امین
در منابع تاریخی نشانی از علاقه نسلهای اولیه خاندان افشار قاسملو به هنر و فرهنگ و حمایت آنان از هنرمندان، دیده نمیشود. قدیمیترین اشارهها مربوط به نوشته علاءالدین تکش دربارهٔ حسینقلیخان بیگلربیگی است. به نوشته او: «[بیگلربیگی] مهمترین مشوق هنرمندان بود. فریدون مینا از شعرا و استاد اللهوردی نقاش مورد حمایت ایشان بودند.»
در نوامبر ۱۷۹۴ م، عمو و برادرزاده هردو به فارس بازگشتند و در شیراز با یکدیگر ملاقات کردند. در آنجا، خان قاجار فتحعلی را به عنوان بیگلربیگی فارس، کرمان و یزد منصوب کرد. همچنین، وی را «جهانبان» لقب داد؛ عنوانی که پیش از این متعلق به لطفعلیخان زند بود. بزرگان فارس به دلیل حمایتشان از سلسله قاجار پاداش گرفتند و افرادی که وظیفه داشتند بیگلربیگی جدید را در منصبش یاری برسانند، انتخاب شدند.
میرزا محمد کلانتر، روزنامهٔ خود را در سال ۱۲۰۰ ه.ق/۱۷۸۶–۱۷۸۵ م نوشت. میرزا محمد در زندگینامهاش به رویدادهای فارس و بیش از همه به شیراز اهمیت زیادی میدهد و نکاتی ارائهشده از سوی وی دربارهٔ اخراجِ افغانها از آن شهر توسط نادر، مورد توجه است. طبیعی است میرزا محمد دربارهٔ شورشِ محمدتقی خان شیرازی، بیگلربیگیِ فارس، در سال ۱۷۴۴ م، حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
محمدحسینخان زنگنه پسر مرحوم حاج محمدرضاخان ظهيرالملک امیرتومان پسر محمدزمان خان پسر علیرضا بیگ پسرامامقلی بیگ پسر حاج علی خان زنگنه (علی خان بیگ بیگلربیگی)
بیگلر بیگی و موتمن آنان ک شوطشان بودی وراء خطو تو در عرصه هنر
اُرس سلطان روملو از امرای قزلباش طایفه روملو در عصر شاه تهماسب یکم، شاه اسماعیل دوم و شاه محمد خدابنده بود. وی در مقاطعی در دوره شاه اسماعیل دوم و شاه محمد خدابنده بیگلربیگی شروان بود. او در نبرد چلدر از فرماندهان جنگ بود. در زمان شاه اسماعیل دوم و در اواخر مه ۱۵۷۷ میلادی مردم شروان که از حکومت قزلباشان و صفوی ناراضی بودند شورش کردند. مردم شروان کاووس میرزا خواهرزاده برهان شاه از شاهان شروانشاهان را که در زمان شاه تهماسب یکم علیه صفویه قیام کرده بود، به تخت پادشاهی نشاندند. به دستور شاه اسماعیل دوم اُرس سلطان روملو حاکم شروان، نیرویی به دفع او اعزام داشت. در درگیری که بین آنها رخ داد کاووس میرزا کشته شد و شورش شروانیان فرو نشست.
کمربندد ولی از بهرخدمت شود بیگلربیگی، در شهر خدمت
این چکامه را در بیست و پنجم محرم یکهزار و سیصد و هشت در باغ زرنق ملک جناب مستطاب حجة الاسلام حاجی میرزا جواد آقای مجتهد تبریزی سلمه الله تعالی ساختم در اینروز جناب مستطاب اجل امیر نظام دام اجلاله با جناب ساعدالملک و نواب نصرة الدوله و جناب مستطاب نظام العلماء و عمدء الامراء مؤتمن نظام و جناب بیگلربیگی و معدودی از اعیان شهر مهمان جناب مجتهد بودند من بنده را هم جناب اجل اشاره آمدن فرمودند و روز دیگر مأمور بگفتن این قصیده شدم و در حینی که درد دلم عارض شده در خیمه وسط باغ که مقامی منزه و خلوت بود رفته در یکساعت و اند دقیقه این ابیات بساختم و بیاوردم و این ایام روزگاری بود که ایزد تعالی جناب مجتهد را حیاتی نو بخشیده بود بعد از آنکه روزگار دراز در بستر خفته و طبیبانش آیت نومیدی گفته بودند سالش نیز از هفتاد گذشته.