بکن
جملاتی از کاربرد کلمه بکن
در این آفند ارتش آلمان بیشترین پیشرویهای خود را از سال ۱۹۱۴ میلادی انجام داد. زمینهای بسیاری که آلمانیها در ۱۹۱۶ و ۱۹۱۷ از دست داده بودند پس گرفته شد و حتی نواحی تازهای به اشغال آلمانیها درآمد اما بیشتر این نواحی فاقد ارزش راهبردی بودند. با وجود پیشرویهای حاصل شده این آفند نتوانست کمکی به وضعیت آلمانیها بکند و به همین سبب پارهای از تاریخنگاران از این آفند با عنوان پیروزی شکستآمیز یاد میکنند.
ای عزیزان بجز از باد صبا هیچ بشیر خبر یوسف گمگشته بکنعان نبرد
بکن از صدف حال گوهر قیاس سخن را به قدر سخن دار پاس
از گذشتههای دور اهالی محلات سهگانه مصمم شدند که مسجدی در محل فعلی «مسجد جامع آبکنار» احداث کنند که در ابتدای ورود به آبکنار نظر هر تازهواردی را جلب مینماید. چون مسجد در محوطه گورستان عمومی آبکنار قرار دارد مورد احترام همه مردم بوده لذا آن را مسجد محله نامیدهاند.
او در سفر به استان اردبیل در اول آبانماه ۱۴۰۰، در بیان مفاخر این استان از دو فرد نام برد که در واقع یک نفر بودند و گفته بود «اردبیل مفاخر بسیاری دارد، ما در زمان خود نه محقق اردبیلی را درک کردیم و نه مقدس اردبیلی را.» وی در جلسه شورای اداری همین استان نیز جمله نادرستی بیان کرد و گفت: «آقایونِ بانکها، من هم به بانکهای محترم استان میگم هم به سراسر کشور. به هیچ عنوان نباید هیچ بانکی که بانک میخواد تملک بکنه موجب تعطیلی بانک بشه.»
به امتحان نگریزد نزاری از تو بیا جفا بکن که تحمّل کند حریفِ سلیم
غایب همت ما وصل وی آمد جامی همتی دار که کاری بکند همت ما
گفتی که بنده شو، بکنم من هزار شکر دانم که این سخن به زبان که می رود
بگذریم از اینکه اسلام بینوا اینکاره نبود. حساب و کتاب سرش نمیشد. نمیدانست با مشتریها چه بکند. دکان پاتوق چند دوست و آشنای باز نشسته بیکار و جای گپ زدن و قصه پردازی بود. بوی نا و نم کهنه میداد و مورچه کنار بساط چای و پای ظرف آشغال میپلکید و مغازه در تمام این سه چهار سال بدهکار و دست آخر ورشکسته بود.
فریدون عباسی عضو کمیسیون انرژی مجلس در مورد مسئله حضور ایران در جنوبگان گفت: "اگر بخواهیم در قطب جنوب حضور پیدا بکنیم و پرچم ایران را در آن به اهتزاز در بیاوریم، باید از چه کسی اجازه بگیریم؟ مگر قطب جنوب مال شماست؟" او تأکید کرد هیچ محدودیتی برای حضور ایران در قطب جنوب وجود ندارد.
گر زندگی اینست میندیش از مرگ جهدی بکن و بمیر خود پیش از مرگ
کالب اسمیث (دامنل گلیسون) یک برنامهنویس جوان ۲۶ ساله که برای شرکت «بلوبوک»، محبوبترین موتور جستجوی وب جهان کار میکند. او بهطور اتفاقی برندهٔ یک مسابقه شد و جایزهٔ آن گذراندن هفتهای در یک ویلای خصوصی واقع در کوهستان بود که به مدیر عامل اجرایی با استعداد و منزوی شرکت، ناتان بیتمن (اسکار آیزاک)، تعلق داشت. اما به محض ورود به ویلا، کالب متوجه میشود که ناتان او را برای شرکت در یک آزمون تورینگ انتخاب کردهاست و وظیفهٔ او ارزیابی و سنجش خصوصیات یک هوش مصنوعی پیشرفته بود. آزمایش او بر روی اِیوا (آلیسیا ویکاندر) بود؛ یک ربات انسان نمای فوق پیشرفته که هوش هیجانیش بسیار پیچیده، دلربا و فریبندهتر از چیزی بود که این دو نفر میتوانستند تصورش را بکنند.
گدائی درِ آل پیمبر اکسیری است گر این عمل بکنی خاک زر توانی کرد
از آنجاییکه اثر کر به تغییرات میدان خیلی سریع پاسخ میدهد، سلول کر مکرراً برای مدوله نور استفاده میشود. نور میتواند با این ابزارها در فرکانسهایی به بزرگی ۱۰ گیگاهرتز مدوله شود. به خاطر اینکه اثر کر نسبتاً ضعیف است، یک سلول کر ممکن است ولتاژهایی به بزرگی ۳۰ کیلو ولت را برای اینکه کاملاً شفاف شود، لازم داشته باشد. این متضاد با سلول پاکلز میباشد، که میتوانند در ولتاژهای پایین کار بکنند. از معایب دیگر سلولهای کر این است که بهترین مواد برای این سلولها، سمی میباشند.
یا رب تو مرا زخلق بیگانه بکن تا با تو دل من آشنایی یابد
آرتور شوپنهاور بر این باور بود که جهان توسط یک میل به زندگی هدایت میشود: یک نیروی کور و غیرمنطقی، که از طریق خواستنها ظاهر میشود، و بهطور مداوم به دنبال متجلی شدن است و هیچگاه از تجلی خود راضی نیست، که این امر منجر به زجر کشیدن میشود. عالم وجود از درد و زجر پر شدهاست. در دنیا درد بیشتر از لذت وجود دارد. لذت و شادی هزاران نفر نمیتواند جبران غم و اندوه و عذاب یک نفر را بکند، و با در نظر گرفتن تمام مسائل، بهتر بود که زندگی هیچگاه اتفاق نمیافتاد. عصارهٔ رفتار اخلاقی، ترحم و رد میل به زندگی است، که شامل غلبه بر خواستهای انسان از طریق ریاضت است. زمانی که انسان میل به زندگی را کنار بزند، قرار دادن یک انسان در دنیا امری غیرضروری و بیمعنا است و از لحاظ اخلاقی جای شک دارد.
جمعیت آبکنار را اهالی شهرهای مختلف ایران از جمله طالقان، لاهیجان، اصفهان، تبریز، شیراز، قم، دلیجان، لرستان، کردستان و عدهای از روستاهای مجاور از جمله تشکیل دادهاند.
بحل و عقد سخن هم بکدخدائی عقل هر آنچه کلک تکلف بدو رسد بکنم
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال کمبریج یونایتد، باشگاه فوتبال ایستلی، باشگاه فوتبال بارنت، باشگاه فوتبال دالیچ هملت، باشگاه فوتبال گیلینگام، باشگاه فوتبال وایتهاوک، باشگاه فوتبال ولینگ یونایتد، باشگاه فوتبال ابسفلیت یونایتد، باشگاه فوتبال ساتون یونایتد، باشگاه فوتبال بکنهام تاون، باشگاه فوتبال بروملی، باشگاه فوتبال کارشالتون اتلتیک، باشگاه فوتبال وورتینگ، و باشگاه فوتبال دوور اتلتیک اشاره کرد.
هم بگفتش بکن ز پا نعلین چون نهادی دو پای بر کونین