بوغ. [ ب َ ] ( ع مص ) غلبه کردن خون بر کسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). غلبه کردن کسی را. ( از اقرب الموارد ). و یقال : انک لعالم لاتباغ ؛ یعنی تو عالمی هستی که از کسی مغلوب نمیشوی... ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). بوغ. ( اِ ) بالاپوشی است از جامه و چرم خصوصاً. ( آنندراج ). روپوش و لفافه ، ویژه لفافه چرمی و چنته. ( ناظم الاطباء ). بوغ. ( اِ ) بوق. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بوق شود. بوغ. ( اِخ ) دهی است به ترمذ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). دهی است به ترمذ. از آنجا است : ابوعیسی محمدبن عیسی بن سورةبن شداد بوغی. ( از وفیات الاعیان ج 2 ص 59 ).
معنی کلمه بوغ در فرهنگ معین
[ معر. ] ( اِ. ) بوق .
معنی کلمه بوغ در فرهنگ عمید
= بوق
معنی کلمه بوغ در فرهنگ فارسی
۱ - یکی از آلات ذوات النفخ . نوع قدیمی آن از شاخ بوده و بعد آنرا از استخوان و فلز ساختند و آن برای تقویت صدای شخص نیز بهنگام مکالمه از مسافت دور بکار میرفت. ۲ - نای بزرگ کرنای . ۳ - نوعی از شیپور کوتاه که شکارچیان برای راندن شکار ازمحلی بمحل دیگر بکار برند نفیر. جمع : ابواق بوقات. یا بوق اتومبیل. نوعی بوق مغناطیسی است که در اتومبیلها از آن استفاده کنند. دهی است به ترمد . دهی است به ترمذ از آنجاست ابوعیسی محمد ابن عیسی ابن سوره ابن شداد بوغی .
درسال ۱۳۶۳ پژوهشگر و نویسنده فیلمنامهٔ مستند "اسب ترکمن" برای گروه ورزش شبکه ۱ سیما و در سمت دستیار کارگردان و برنامهریز در ساخت آن به کارگردانی برگرونی پطرس بوغوسیان همکاری میکند.
در سراسر زندگی، اینشتین صدها کتاب و مقاله منتشر کرد. او بیش از ۳۰۰ مقاله علمی و ۱۵۰ مقاله غیرعلمی منتشر کرد. دستاوردهای فکری و اصالت کار اینشتین موجب شد که در سراسر جهان نام اینشتین با کلمه نبوغ یکی دانسته شود. علاوهبر کارهایی که بهتنهایی انجام داده بود او همچنین با سایر دانشمندان نیز در پژوهشهای دیگری همکاری کردهاست که آمار بوز-اینشتین و یخچال اینشتین از جمله آنها هستند.
دربارهٔ استادان و پیشکسوتهای رازی میان کارشناسان و تاریخنویسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی او را در پزشکی شاگرد علی ابن ربن طبری و در فلسفه شاگرد ابوزید بلخی میدانند و ابوالعباس ایرانشهری را استاد وی در گیتیشناسی میپندارند. اما عدهای دیگر بنا بر شواهد و دلایلی این موضوع را رد میکنند. ناصرخسرو در زادالمسافرین صفحهٔ ۹۸ از شخصی به نام ایرانشهری بهعنوان «استاد و مقدم» محمد زکریا نام میبرد. اما هیچ نشانی از این شخص بهدست نیامده است. از یحیی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسف بن یعقوب، محمد بن یونس، و ابوالحسن طبری عنوان شاگردان رازی یاد شده است.
البیک (عربی: البيك) شرکت رستورانهای زنجیرهای عربستانی است، که در سال ۱۹۷۴ توسط شکور ابوغزاله تأسیس شد و هماکنون مالک شبکهای از ۱۲۰ شعبه رستوران در خاورمیانه میباشد.
از شعب دین مسیحیت در اروپای شرقی، دو مسلک بوغومیلیه، کاتاریسم شباهاتی با ثنویت مانوی دارند که برخی پژوهشگران را بر این داشتهاست که این مذاهب منشعب یا متأثر از آیین مانوی بودهاند.
آدمی را پوست نامدبوغ دان از رطوبتها شده زشت و گران
«إِنِّی أَنَا رَبُّکَ» که میگوید، اگر گویند فریشته میگوید کفر صریح است که فریشته خدای موسی نیست، و اگر گوید خدا میگوید و جز او کس را نرسد که گوید: «إِنِّی أَنَا رَبُّکَ» اقرار دادند که اللَّه تعالی متکلّم است و گویا، سخن وی صفت ویست نامخلوق. بموسی گفت منم که خداوند توام «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ» نعلین از پای بیرون کن. خلافست میان علما که از بهر چه او را خلع نعلین فرمودند؟ روایت کنند از مصطفی (ص) که گفت: «کانتا من جلد حمار میّت غیر مدبوغ».
زود آوردند طاس و بوغ زفت رسم دامادان فرج حمام رفت
سئل ذوالنون٭ عن عمل العارف: فقال النظر الیه فی کل حال. و قال ابوغیلان السمر قندی العارف: نفهم عن اللّه باللّه والعالم یفهم عن اللّه بغیره، لان الاشیاء کلها دلیل علی وحدانیته، فاذا وجد الواجد استغنی عن الدلیل.
در واقع نبوغ سهآمی در شش قرن پیش در تصحیح و اجرای بانو آئویی در این است که چیزی را که مجرّد است و پیکر بیرونی ندارد، یعنی حسادت خانم روکوجو را، به صورت یک «شخص» پیکر انسانی میدهد و بر صحنه میآورد، ولی شخصیتی را که واقعی است و جسمانیت دارد و صراحتاً روی صحنه آزار میبیند، تنها با گستردن یک کیمونو بر کف صحنه نشان میدهد. یعنی گرچه خانم روکوجو از صحنه غایب است، ولی حضور حسادتش بر صحنه چون یک شخص واقعیتر از حضور خانم آئویی است که زیر سنگینی آزارهای او، به لحاظ روحی از صحنه غایب است.
احمد توفیق به علت نزدیکی تاکتیکی بارزانی به دولت وقت ایران بنا به توصیه وی به منطقه بادینان فرستاده میشود. توفیق بعد از مدتی از پارت دمکرات کردستان عراق جداشده و برای احیاء مجدد حزب دمکرات کردستان ایران از طریق ئامیدی به بغداد میرود. در آن زمان دولت حسن البکر پشتیبانی از او را منوط به جنگیدن با بارزانی مینماید که وی گویا مخالفت میکند و به وسیلهٔ دولت مرکزی عراق دستگیر میگردد. در نهایت احمد توفیق بعد از تحمل هشت ماه شکنجه در سال ۱۹۷۳ در زندان ابوغریب بغداد کشته میشود.[نیازمند منبع]
او تلاش داشت تا رابطهٔ مابین صرع و نبوغِ هنری افرادی همچون فیودور داستایفسکی، گوستاو فلوبر و ونسان ون گوگ را دریابد و چند مقاله نیز در این زمینه منتشر کرد.
نبوغ و نوآوریهای نظامی گزنفون بر اندیشهٔ نظامی یونان پس از خود تأثیری شگرف گذاشت.