راغب

معنی کلمه راغب در لغت نامه دهخدا

راغب. [ غ ِ ] ( ع ص ) مایل و خواهان. ج ، راغبون. ( ناظم الاطباء ). خواهان از روی حرص ، و دوستدارنده. ( از اقرب الموارد ). خواهان. ( دهار ). مأخوذ از تازی ، آرزومند و خواهان و مشتاق و طالب و مایل. ( از ناظم الاطباء ) : و اگر کسی این شربتها را نخواهد و به حب راغب تر بود... ( ذخیره خوارزمشاهی ).
دلم بردی و گفتی دل نگه دار
که دل در عشق راغب می نماید.عطار.- راغب جهاد ؛ مایل بجنگ و جهاد. ( ناظم الاطباء ).
|| روبرگردان و اعراض کنان. ( ناظم الاطباء ). اعراض کننده و بی میل شونده به چیزی و ترک کننده آن را. ( از اقرب الموارد ). اعراض کننده از چیزی. ( از المنجد ). || درخواست کنان. || خاضع و خاشع. ( ناظم الاطباء ). زاری کننده به کسی. ( از اقرب الموارد ). زبون. ( دهار ).
راغب. [ غ ِ ] ( اِخ ) ادریس بک. ( معجم المطبوعات ). رجوع به ادریس بک در همین لغت نامه شود.
راغب. [ غ ِ ] ( اِخ ) میخائیل. اوراست : العزوبة و الزواج. ( از معجم المطبوعات ج 1 ).

معنی کلمه راغب در فرهنگ معین

(غِ ) [ ع . ] (اِفا. ) مایل ، خواهان . ج . راغبین .

معنی کلمه راغب در فرهنگ عمید

رغبت کننده، خواهان، مایل.

معنی کلمه راغب در فرهنگ فارسی

اصفهانی ابوالقاسم حسین بن محمد (ف.۵٠۲ه.ق. ) از ادبا و علمای بزرگ اصفهان و اوراست : مفردات الفاظ القران محاضرات الادبائ تفصیل النشاتین الذریعه الی مکارم الشریعه تفسیر القران حل متشابهات القران .
رغبت کننده، خواهان، مایل
( اسم ) رغبت کننده مایل خواهان جمع راغبین .
میخائیل

معنی کلمه راغب در فرهنگ اسم ها

اسم: راغب (پسر) (عربی) (تلفظ: rāqeb) (فارسی: راغب) (انگلیسی: ragheb)
معنی: دارای میل و رغبت به چیزی یا کسی، مایل، خواهان، ( اَعلام ) حسن به ابن محمّد، راغب اصفهانی: [قرن و هجری] فقیه و ادیب ایرانی، مؤلف تفسیر قرآن، مفردات الفاظ القرآن، اَلذَریعه اِلی مکارِم الشریعه که به نام اَلنَّوادِر به فارسی ترجمه شده است

معنی کلمه راغب در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی رَاغِبٌ ... عَنْ: روی گردان از(کلمه رغبت وقتی با لفظ " عن "متعدی شود ، معنای اعراض و نفرت را میدهد ، و چون با لفظ " فی "متعدی شود ، معنای میل و شوق را میدهد )
معنی رَاکِعاً: رکوع کننده (رکوع - بنا به گفته راغب - به معنای مطلق انحنا و خم شدن است . )
معنی رَاکِعُونَ: رکوع کنندگان (رکوع - بنا به گفته راغب - به معنای مطلق انحنا و خم شدن است . )
معنی رَّاکِعِینَ: رکوع کنندگان (رکوع - بنا به گفته راغب - به معنای مطلق انحنا و خم شدن است . )
معنی خَرَّ: به خاک افتاد (از خرور به معنی به خاک افتادن کلمه خر - به طوری که راغب گفته - به معنای افتادن و سقوطی است که صدای خریر از آن شنیده شود ، و خریر به معنای صدای آب ، باد ، و امثال آن است که از بالا به پایین ریخته شود . )
معنی تَبَّتْ: از هر خیری کوتاه باد-بریده باد (تب و تباب به معنای خسران و هلاکت است و راغب آن را به دوام خسران معنا کرده . بعضی هم گفتهاند به معنای خیبت و نومیدی است و بعضی دیگر آن را به معنای تهی دستی از همه خیرها دانستهاند )
معنی لَا یَجْرِمَنَّکُمْ: شما را نکِشاند (جرمه و یجرمه معنایش این است که او را وادار به جرم کرد ، و اگر معصیت را هم جریمه میگویند چون وبال و عقوبت آن ، که یا مال است و یا شکنجه بر آدمی تحمیل میشود . راغب گفته است : اصل در معنای ماده جیم - را - میم بریدن است)
معنی أَدْلَیٰ: دلو (نوعی سطل )را از چاه بیرون کشید (راغب در مفردات گفته : ورود در اصل لغت به معنای آب طلب کردن بوده و بعدها در غیر آن هم استعمال شده . و در معنای دلو گفته : دلوت الدلو - که ثلاثی مجرد است - به معنای دلو را به چاه سرازیر کردم است ، ولی ادلیت الدلو -...
معنی ﭐخْسَؤُواْ: ای سگان گم شوید-ای سگان دور شوید(خسات الکلب فخسئا معنایش این است که سگ را از روی اهانت چخ کردم ، رفت و در گوشه‏ای نشست ، و عرب وقتی می‏خواهد به سگ بگوید : چخ ، می‏گوید : اخسا و بنا به گفته راغب ، در کلام ،استعاره کنایه‏ای به کار رفته ، و مراد ازاین ک...
معنی مُجْرِمُ: گناهکار (کلمه جرم بطوری که راغب در مفرداتش گفته در اصل به معنای چیدن میوه از درخت است ، و باب افعال آن یعنی أجرم به معنای صاحب جرم شدن است ، ولی به عنوان استعاره در هر کار ناپسند استعمال شده ، پس کلمه جرم - به ضمه و فتحه جیم - به معنای اکتساب و کسب ک...
معنی مُجْرِمُونَ: گناهکاران (کلمه جرم بطوری که راغب در مفرداتش گفته در اصل به معنای چیدن میوه از درخت است ، و باب افعال آن یعنی أجرم به معنای صاحب جرم شدن است ، ولی به عنوان استعاره در هر کار ناپسند استعمال شده ، پس کلمه جرم - به ضمه و فتحه جیم - به معنای اکتساب و کسب...
معنی مُجْرِمِینَ: گناهکاران (کلمه جرم بطوری که راغب در مفرداتش گفته در اصل به معنای چیدن میوه از درخت است ، و باب افعال آن یعنی أجرم به معنای صاحب جرم شدن است ، ولی به عنوان استعاره در هر کار ناپسند استعمال شده ، پس کلمه جرم - به ضمه و فتحه جیم - به معنای اکتساب و کسب...
معنی عَیِینَا: خسته شدیم (کلمه عی که مصدر عیینا است - به طوری که راغب میگوید - به معنای ناتوانی وکسالتی است که بعد از انجام کاری عارض میشود . وقتی میگوییم : أعیانی کذاو یا عییت بکذا معنای اولی این است که فلان کار مرا خسته کرد ، و دومی این است که مناز فلان کار خسته ...
معنی مُجَرِمِیهَا: گناهکاران آن(در اصل مجرمین بوده که به دلیل مضاف واقع شدن نون آن حذف گردیده است . کلمه جرم بطوری که راغب در مفرداتش گفته در اصل به معنای چیدن میوه از درخت است ، و باب افعال آن یعنی أجرم به معنای صاحب جرم شدن است ، ولی به عنوان استعاره در هر کار ناپسن...
ریشه کلمه:
رغب (۸ بار)
[ویکی فقه] راغب (ابها م زدایی). راغب ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • راغب اصفهانی، حسین بن محمد بن مفضل راغب اصفهانی، صاحب کتاب المفردات• راغب مصطفی غلوش، استاد بزرگ قرائت مصری در عصر حاضر• شیخ راغب حرب، از علمای لبنان و از مبارزین بر علیه رژیم غاصب اسرائیل و شهید• محمد راغب الطباخ، محمد راغب الطباخ بن محمود بن هاشم بن السید احمد بن السید محمد، معروف به طباخ حلبی، از عالمان اهل تسنن سوریه
...

معنی کلمه راغب در ویکی واژه

مایل، خواهان.
راغبین.

جملاتی از کاربرد کلمه راغب

مگر طبع از تقوی و دل ز زهدت بما نیست مایل، بمی نیست راغب
احمدعلی راغب، دومین فرزند خانواده اش بود که در سپیده‌دم روز دوازدهم اردیبهشت ۱۳۲۳ در شهرستان بندرانزلی متولد شد.
هرآن پاسبان کو به می گشت راغب نیاید ازو شیوهٔ پاسبانی
نکرده جمع دل خویش، غنچه از هم ریخت فراغبال درین بوستان چه می خواهی؟
مؤلف این کتاب ارزشمند که غالباً مورد استفاده علمای اسلام قرار می‌گیرد ابی القاسم الحسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (درگذشته ۵۰۲ قمری) از ادیبان و حکیمان اهل اصفهان است.
راغب اصفهانی، لغت‌شناس و مفسر اهل سنت، در مُفْرَدات راغب دربارهٔ معنی واژه «وسواس» بیان کرده که معنی اصلی آن، صدای آهسته‌ای است که از به‌هم‌خوردن زینت‌آلات ایجاد می‌شود. بعد از این معنی، «وَسْواس» به هر زمزمه آهسته، و سپس به افکار بد و نامطلوب انسان، که شبیه زمزمه آهسته در گوش است، اطلاق شده‌است. در خصوص «خَنّاس» هم آمده که معنی جمع‌شدن و عقب‌رفتن می‌دهد. ارتباط این واژه با «وسواس» در مفهوم عقب‌نشینی شیاطین هنگام آمدن نام الله است.
ورلن بلافاصله مفتون او شد و در پاسخ، متنی با فحوای (روح معظم و گرامی، بیائید؛ چشم به راه و راغب شمائیم) فرستاد.
چون ابومسلم خراسانی در رمضان سال ۱۲۹ برابر بهار سال ۱۲۶ خورشیدی، به طرفداری خاندان نبوت از روستای سفید مرو، قیام نموده و با کارگزاران بنی‌امیه جنگید، مرتب پیش می‌رفت و چون بنی‌امیه داشتند می‌شکستند، او به امام جعفر صادق پیشنهاد کرد که اگر صادق به مسند خلافت راغب باشد، ابومسلم می‌تواند شرایط آن را برایش مهیا کند.
راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، به کوشش تدیم مرعشلی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
به پر گفتن شعر، راغب مباش زیان خود و سود کاتب مباش
مراسم بزرگداشت احمدعلی راغب در اختتامیه بیست و هشتمین جشنواره موسیقی فجر در سال ۱۳۹۱ برگزار شد و از یک عمر فعالیت‌های هنری او تقدیر به‌عمل آمد.
بر فنای خویشتن راغب همه سوختن را بر به جان طالب همه
هم‌طالب و مطلوب‌عشق هم‌راغب و مرغوب عشق خواهنده ومحبوب عشق‌ عشق است هم‌خواهان عشق
به مجلس تو نثار من از دعا و ثناست که راغبند قضا و قدر بدان و بدین
یک تحقیق آماری نشان می‌دهد که جوانان تهرانی، به ازدواج سنتی بیش از ازدواج مدرن راغب هستند. آمارها نشان داده‌اند که ازدواج‌های سنتی از استحکام بیشتری نسبت به ازدواج‌های مدرن برخوردارند. در استان تهران که نسبت ازدواج‌های مدرن از دیگر استان‌ها بیشتر است، حدود ۳۰درصد از ازدواج‌ها به جدایی و طلاق منجر می‌شوند.
احمدعلی راغب (۱۲ اردیبهشت ۱۳۲۳ – ۱۸ آذر ۱۳۹۹) آهنگساز، نوازنده و نویسندهٔ اهل ایران بود.
در سال ۱۷۶۵ نخستین کتاب اسکی در نروژ منتشر شد. موضوع کتاب تمرینات مختلف اسکی و مراحلی بود که سربازان باید آن را طی می‌کردند تا به کسب مدال مفتخر شوند. عبور فریدیوف نانسن نروژی در ۱۸۸۸ از جنوب گرینلند به شمال این سرزمین، بسیاری را با این ورزش آشنا و به آن راغب کرد. وی با استفاده از اسکی موفق شد طی ۴۶ روز طول این جزیره پر از یخ و برف را طی کند. از سال ۱۸۷۰ کشورهای منطقه آلپ برای ورزش به اسکی توجه کردند. در سال ۱۸۹۳ نخستین مسابقات در آلمان برگزار شد و اولین باشگاه اسکی شکل گرفت.
از من فراغبال درین بوستان مجو کز نقش، سبزه ته سنگ است بال من
شراب و شاهد و آوازِ چنگ و من راغب صلایِ نوش برآمد به طبع بنشستم
نزاریا تو و شوریدگی و رندی و مستی که خویِ عشق به دیوانگیست راغب و مایل