معنی کلمه فراغبال در لغت نامه دهخدا
ور چو پروانه دهد دست فراغ بالی
جز بدان عارض شمعی نبود پروازم.حافظ ( دیوان چ قزوینی ص 230 ).
فراغبال
ور چو پروانه دهد دست فراغ بالی
جز بدان عارض شمعی نبود پروازم.حافظ ( دیوان چ قزوینی ص 230 ).
معنی کلمه فراغبال در فرهنگ معین
معنی کلمه فراغبال در ویکی واژه
آسوده خاطر.
جملاتی از کاربرد کلمه فراغبال
فراغبال ز مرغان آن چمن مطلب که جوش لاله وگل راه باغبان ندهد
دلت خوش است که داری ثمر درین بستان فراغبالی سرو روان چه می دانی؟
فراغبال محال است راست کیشان را نشانه تنگ کند بر خدنگ میدان را
فراغبالی در تنگنای چرخ مخواه همان به است که در بیضه بال وپر ندهند
فراغبال درین بوستان نمی باشد که بوی سنبل و گل، دام در هوا بسته است