معنی کلمه دزفول در لغت نامه دهخدا
دزفول. [ دِ ] ( اِخ ) دزپل. دژپل. و در اصطلاح محلی آن را دزفیل و دژپیل گویند و معرب آن دِسفول است. پلی بر آن آب [ آب جندی شاپور ] بسته اند به چهل و دو چشمه و درازی آن پل پانصد و بیست گام و عرضش پانزده گام ، و آن را پل اندیمشک خوانند و آن شهر را بدان پل باز خوانند. ( نزهةالقلوب مستوفی ج 3 ص 111 ). پلی است بر روی رود دز که تسمیه شهر دزفول بمناسبت آن شمرده شده است. پایه های این پل ( مانند پایه های پل شوشتر ) مسلماً از دوره ساسانیان است و احتمالاً تحت سرپرستی مهندسین رومی در دوره شاپور اول ساسانی ساخته شده است. طاقهای آن ازادوار متأخر است و مکرر تعمیر شده. بعضی از جغرافیانویسان قرون هشتم و نهم هجری تعداد طاقهای آن را بتفاوت 42 و 55 ضبط کرده اند. این پل بعد از زمان نادر تجدید بنا شد ولی بعدها از حیز انتفاع افتاد. در اوایل قرن نوزدهم میلادی به امر محمد علی میرزا دولتشاه دقیقاً تعمیر شد ولی سیل مهیب سال 1832 م. دگر بار آن را از بین برد. و در عهد سلطنت رضا شاه به سبک جدید ساخته شد. ( از دائرةالمعارف فارسی ). حاج نجم الملک در سفرنامه خوزستان ( ص 22 ) وضع آن را در 1299 هَ. ق. چنین شرح می دهد: رود دز از طرف شمال شرقی وارد شهر میشود و در نصف شهر می پیچد از طرف مغرب در جنوب شهر جاری می شود به سمت مشرق و پلی عظیم بر روی رود از قدیم زده اند از آثار غریبه است فی الجمله تعمیری لازم دارد. طول این پل سیصد و شصت ذرع است و دودامنه سی ذرغ و عرض هفت ذرع و ارتفاع دوازده ذرع و عدد چشمه ها بیست عدد، عرض چشمه ها بعضی پنج ذرع و بعضی نه ذرع.
دزفول. [ دِ ] ( اِخ ) ( شهر... ) آن را دسبول نیز گویند. ( ابن بطوطه ). آن را اندیمشک گفته اند، از اقلیم سیم است. اردشیر بابکان ساخت بر دو جانب آب جندی شاپور نهاده است. بر جانب شرقی بالای شهر جویی در سنگ بریده اند در زیر شهر با رود رسانیده اند و دولابی بزرگ بر آن جوی ساخته چنانکه پنجاه گز آب بالایی اندازد و مدار شهر بدان آب است وشهری وسط است ، مواضع بسیار از توابع اوست. ( از نزهةالقلوب مستوفی ج 3 ص 111 ). شهری است در خوزستان ، اسم قدیمی آن اندامیش و در کنار آب دیز واقع است. جمعیت فعلی آن مخلوط از طوایف مختلف است. در روی تپه ای به ارتفاع 210 متر از رودخانه بنا شده و سردابهای عمیقی دارد که برای فصل گرما است. اهالی آن بواسطه شدت گرما شکسته و لاغر هستند. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ). نام شهر از دز به معنی قلعه ، و پل مأخوذ است و آن بمناسبت قلعه ای است که برای حفظ پل معروف رود دز ساخته شده بود. دزفول تا قرن ششم هجری اِندالمِشک یا اندامشک یا اندامش نام داشت ، و تسمیه الروناش ، قنطرةالروم ، قنطرةالرود و قنطرة دزفول ( مانند شوشتر ) مدتها تحت الشعاع جندی شاپور بود و پس از ویران شدن شهر اخیر، دزفول رونق بیشتر یافت ، سپس به سبب عدم توجه به تعمیر شبکه عالی آبیاری عهد ساسانی ، شهر و اطرافش آسیب بسیار دید. دزفول از هجوم مغول محفوظ ماند ولی بعدتحت فرمان ایلخانان درآمد. در مقابل امیر تیمور مقاومتی نشان نداد. نادرشاه چند بار به دزفول آمد و برای حفظ آن در مقابل لرها قلعه دزشاه را در چند کیلومتری شمال شرقی شهر بنا نهاد. در نیمه اول قرن نوزدهم میلادی زراعت نیل در اطراف دزفول رایج شد و بسرعت توسعه یافت و تا رواج رنگهای خارجی رونق بسیار داشت واز کالاهای تجاری عمده دیگر آن قلم نی بود که تا قسطنطنیه و هند صادر میشد. بر اثر وبای سخت سال 1247 هَ. ق. در شوشتر، دزفول چندی کرسی خوزستان گردید. دزفول دارای 30 مسجد و تعدادی امامزاده و مقابر مقدسه است. مقبره سلطان حسین در آبادی روبَند شباهت تام به مقبره دانیال در شوش دارد. ( از دائرةالمعارف فارسی ). شهر دزفول مرکز شهرستان دزفول در 146هزارگزی شمال اهواز و 10 هزارگزی اندیمشک واقع است و مختصات جغرافیائی آن بشرح ذیل است : طول 48 درجه و 24 دقیقه. عرض 32 درجه و 24 دقیقه. هوای شهر گرمسیر و درجه حرارت در وسط تابستان بیش از 50 درجه سانتیگراد است جمعیت شهر طبق سرشماری سال 1335 هَ. ش. 52121 تن و مذهب ساکنین مسلمان شیعه و زبان آنان فارسی است. در حدود یکهزار باب دکان و یک دبیرستان و 9 دبستان دارد. آب آشامیدنی سکنه از رودخانه دز که بوسیله لوله برداشته میشود تأمین میگردد. کلیه ادارات دولتی شهرستان در آن برقرار و پادگان نظامی آن در باختر رودخانه واقع است. از آثار قدیمی شهر آثار پلی است در روی رودخانه کنار شهر. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).