درویشان

درویشان

معنی کلمه درویشان در لغت نامه دهخدا

درویشان. [ دَرْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری. واقع در 14هزارگزی جنوب خاوری نکا، با 350 تن سکنه آب آن از رودخانه نکا و راه آن فرعی و از طریق زرندین به نکا است. آبادی کوچک سه کیله در 5هزارگزی جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
درویشان. [ دَرْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ایلی تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد. واقع در 45 هزار و پانصد گزی جنوب خاوری مهاباد و 23هزارگزی خاور راه شوسه مهاباد به سردشت ، با 379 تن سکنه آب آن از سیمین رود و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
درویشان. [ دَرْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان وفس عاشقلو بخش رزن شهرستان همدان. واقع در 112هزارگزی جنوب خاوری قصبه رزن و 15هزارگزی جنوب خاوری کمیجان ، با 612 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. بنای امامزاده قدیمی دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
درویشان. [ دَرْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش صحنه شهرستان کرمانشاهان. واقع در 4هزارگزی جنوب خاوری صحنه و یک هزار و پانصدگزی راه شوسه کرمانشاه همدان ، با 180 تن سکنه. آب آن از سراب بید سرخ و چشمه است و از راه آن اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
درویشان. [ دَرْ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش حومه شهرستان سنندج واقع در 27هزارگزی جنوب باختری سنندج و 3هزارگزی جنوب بزرآب ، با 140 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
درویشان. [ دَرْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان باغ ملک. کنار راه اتومبیل رو هفتگل به ایذه. آب آن از رودخانه زرد و راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
درویشان. [ دَرْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. واقع در 35هزارگزی شمال باختری اردل و 6هزارگزی راه دوپلان به ناغان ،با 231 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است و زیارتگاه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

معنی کلمه درویشان در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد

معنی کلمه درویشان در دانشنامه عمومی

درویشان (فراهان). درویشان روستایی در دهستان خنجین بخش خنجین شهرستان فراهان استان مرکزی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۳۰۲ نفر ( ۹۳خانوار ) بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه درویشان

امامان جمعه اصفهان، قم، شیراز و تعدادی از دیگر شهرها نیز سخنانی را علیه درویشان معترض بیان کردند.
بر اساس مدارک به دست آمده از حفاری‌های قلعه مندیش و تپه‌های اطراف شهر قدمت شهر فعلی الیگودرز به بیش از هفتصد سال پیش می‌رسد. مردم الیگودرز، مذهب شیعه قدیم (علوی) داشته‌اند و خانقاه آن، مرکز تعلیمات دینی قزلباشان و درویشان بوده‌است، همچنین شاه اسماعیل صفوی در یکی از سفرهای خود از این خانقاه دیدن کرده‌است.
گر جهد تیر ملایک طرف از شست قضا باز گرداندنش از همت درویشان است
کسی گفت پیغامبر را صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بخواب دیدم گروهی از درویشان نزدیک او نشسته بودندی دو فریشته از آسمان فرود آمدندی یکی طشتی داشتی و دیگر آب جامۀ، طشت پیش پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بنهاد و دست بشست و فرمود تا ایشان نیز دست بشستند پس طشت پیش من نهادند، فریشتۀ بدان دیگر گفت آب بدست او مکن که او نه از جملۀ ایشانست من گفتم یارَسولَ اللّهِ از تو روایت کرده اند که تو گفتی مرد با آن بود که او را دوست دارد گفت بلی پس گفتم تو را دوست دارم و این همه درویشانرا، پیغامبر گفت صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ آب بر دست او کن که او از ایشانست.
اعتراضات گلستان هفتم، به مجموعه اعتراض‌های بهمن و اسفندماه ۱۳۹۶ در تهران گفته می‌شود که به درگیری شدید میان نیروهای امنیتی، درویش‌ها و سرکوب خونبار معترضان انجامید. این درگیری‌ها که میان فرماندهی انتظامی، قرارگاه ثارالله سپاه و بسیج با شماری از درویشان گنابادی و حامیان آنها رخ داد به کشته شدن شش تن، اعدام یک درویش و بازداشت صدها درویش مجروح منجر شد. آمریکا سرکوب درویشان در این اعتراضات را بزرگ‌ترین سرکوب اقلیت‌های مذهبی در نظام جمهوری اسلامی دانست، وزارت کشور ایران هم این اعتراضات را یک طراحی خواند که قصد داشته با ایجاد اغتشاش منطقه‌ای دامنه آن را تا سطح ملی گسترش دهند.
پس از حمله امام جمعه تهران، احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد، درویشان را «جاسوس دشمن» خواند و درگیری‌های این گروه و نیروی انتظامی را «برنامه‌ریزی آمریکا و انگلیس» دانست و افزود: «مسئله درویشی و درویش بازی یک اندیشه نیست و هیچ کجایش عرفان نیست.. دکانی است که دشمن درست کرده‌است».
کپنک پوشی جان وصلت درویشان است بگذر از اطلس و خارا و درآ در کپنک
درویشانند هر چه هست ایشانند در صفهٔ یار در صف پیشانند
ای توانگر سوی درویشان نظر کن ساعتی تا بخدمت عرضه دارند افتخار خویش را
سرو جانم فدای آنکه بود سرو جانش فدای درویشان
مکتب قزوین از مکاتب دیگر نگارگری جدا بوده و سبک و سیاق مختص خود را دارد، از ویژگی‌های این مکتب می‌توان به ترسیم اندام ظریف جوانان، درویشان و کشاورزان و نیز ترسیم چهره‌ها به صورت سه رخ اشاره کرد؛ به گونه‌ای که ترسیم چهره‌ها به صورت تمام رخ ابداً در کار نقاشان سبک قزوین دیده نمی‌شود و نیز هیچ انسانی از پشت سر تصویر نشده‌است. سوژه‌ها بیشتر از میان افراد عادی برگزیده شده و لباس‌های فاخر در نگارگری‌ها دیده نمی‌شود و جامه زنان و مردان چندان تفاوتی در نگاره‌ها ندارد.
خلاف راستی باشد خلاف رای درویشان بنه گر همتی داری سری در پای درویشان
قالُوا یا وَیْلَنا إِنَّا کُنَّا طاغِینَ از کرده پشیمان شدند و بتضرّع و زاری بدرگاه اللَّه باز گشتند و بجرم خود اقرار کردند. گفتند: ای ویل بر ما که از اندازه خود در گذشتیم و از راه صواب برگشتیم که حقّ درویشان باز گرفتیم با این همه نومید نشدند که بر درگاه اللَّه نومیدی نیست. گفتند:
ز ویرانی صفای خانهٔ ویران دو بالا شد که خورشید است روز و ماه، شب مهمان درویشان
در عصر روز ۳۰ بهمن تنش‌ها میان درویشان گنابادی و نیروهای امنیتی بیشتر شد. پلیس خبر داد یک راننده منتسب به درویشان معترض با اتوبوسی که در آنجا بوده به سوی گروه مأموران امنیتی رانده و ۳ مأمور نیروی انتظامی توسط اتوبوس کشته شدند.
الله‌وردی باقروف در سال ۱۹۹۲، هنگامی که برای یک کار فوری به آق‌دام فراخوانده شده بود، به همراه راننده اش بر اثر برخورد خودرویشان با مین ضد تانک کشته شدند. بعد از مرگش به الله‌وردی باقروف نشان قهرمان ملی جمهوری آذربایجان اهدا گردید. جنازهاش در ۱۴ ژوئن ۱۹۹۲، در کنار قبر برادرش، الدار باقروف، در گورستان آق‌دام به خاک سپرده شد.
فیض از در و بامشان فرو می‌بارد خوش انجمنی‌ست خلوت درویشان
پس از گذشت پنج سال و یک‌ماه با آزادی کسری نوری، شناخته شده‌ترین چهره درویشان گنابادی، پرونده معترضان بازداشتی این اعتراضات بسته شد.
یک فروردین ۱۳۹۹ ایرنا از آزادی امیر نوری و ۱۷ درویش گنابادی در پی صدور فرمان عفو نوروزی از سوی علی خامنه ای خبر داد، پس از آن هم تا اواخر فروردین ماه لیست ۴۸ نفره از درویشان زندانی در خبرگزاری منتسب به آنها منتشر شد که نشان می‌داد مشمول عفو شدند.
کوی مغان: کنایه است از جایگاه درویشان و محل اقامت پیر و مرشد.