خشنو. [ خ ُ ] ( ص ) مخفف خشنود است که راضی و خوشحال باشد. ( برهان قاطع ) ( لغت محلی شوشتر ) : شدم من باندر زمن بگروید ز من پاک بدرود و خشنو شوید.اسدی.قومی ز فراق او بهایاهای جمعی بوصال او بهایاهو آنان بگمان هجر او غمگین وینان بخیال وصل او خشنو.( از انجمن آرای ناصری ). خشنو. [ خ َ ] ( ص ) خُشنو. رجوع به خشنود شود.
خشنودم از آن غمزه دلجو که ز شوخی هر وعده که کردی به جفا جمله وفا کرد
یکی از دلایل این موضوع آهنگ «لعنت به پلیس» بود، که آهنگ بسیار بحثبرانگیز آلبوم نیز بود، این آهنگ منجر به فرستادن یک پیام از سوی، اف.بی. آی و سرویس مخفی آمریکا به روتلز رکوردز شد؛ در نامه دولت آمریکا ناخشنودی خود را از پیام آهنگها به لیبل ناشر اعلام کرد و «ان. دابلیو. ای» از انجام کنسرت در مکانهای مختلف هنری نیز منع شد.
عدل میکرد و داد میفرمود خلق ازو راضی و خدا خشنود
هرکه شد لحظهای ز خود خشنود سالها بند شد به آتش و دود
عاشقم بر رنج خویش و درد خویش بهر خشنودی شاه فرد خویش
مردم عراق واکنشهای احساسی متفاوتی داشتند. شهروندی عراقی به نام جواد عبدالعزیز که پدر، سه برادر و ۲۲ پسرعموی خود را به خاطر صدام از دست دادهاست گفت: «اکنون او در زبالهدان تاریخ است». علی حمزه استاد دانشگاه در شهر شیعهنشین دیوانیه گفت: «اکنون همهٔ خانوادههای قربانیان خوشحال هستند زیرا صدام به جزایش رسید». برخی از مردم از رفتن صدام خشنود بودند ولی نمیتوانستند نگرانیهایشان را از ادامهٔ ناآرامیها در عراق پنهان کنند. حیدر حامد مغازهدار ۳۴ ساله شیعه ساکن بغداد که عموی خود را به خاطر صدام از دست داده گفت: «او رفته ولی مشکلات ما ادامه دارد. ما پس از صدام برای خودمان مشکل ایجاد کردیم زیرا سنی با شیعه و شیعه با سنی سر جنگ افتادند».
از روزگاران کهن، باورهای فرهنگی از جنوب میانرودان به درون سرزمین آشور جریان مییافت و اینک که بابل وارث و منبع فرهنگ سومری شده بود، برخی جناحهای پرنفوذ جامعهٔ آشوری از تداوم این گرایش احساس خشنودی میکردند. در رویاروی این نگرش، جناح ضد بابلی نیرومندی بود که سنتهای بومی و احساسات میهنپرستانه و ملیگرایانه را زنده نگاه میداشت.
هنگامی که آیتالله بروجردی قصد داشت در شهر قم، مسجدی بسازد، برای حفر چاه آب آن به اسفندیار یگانگی مراجعه کرد؛ یگانگی پس از اتمام کار و تأمین آب مسجد، هیچگونه وجهی بابت دستمزد انجام کار دریافت نکرد و آن را به رایگان انجام داد که موجب خشنودی و تحسین بروجردی و مردم قم شد، بهطوریکه در نماز جمعه قم از اسفندیار یگانگی قدردانی شد.
ای ز تو جَدّ و پدر خشنود چون دانی روا کز تو ناخشنود باشد مادح جد و پدر
۱. اطعام در صورتی ارزشمند است که صرفاً برای رضای خدا انجام شود و هیچ انگیزهای جز خشنودی پروردگار در آن نباشد. طبعاً در چنین اطعامی که برای خدا و منزّه از هرگونه منّت و اذیّت و ریاکاری است همه، به ویژه نیازمندان شرکت داده میشوند؛
اجرای حکم اعدام بهمن ورمزیار واکنشهای کاربران شبکههای اجتماعی، هنرمندان و فعالان مدنی را به همراه داشت. شیوا نظرآهاری، پرویز پرستویی و مهسا امرآبادی ضمن انتقاد از این حادثه از تعویق مجازات اختلاس کنندگان، پولشویان و افرادی چون سعید مرتضوی که از مجازات فرار کرده اند ابراز ناخشنودی کردند.
چو خشنود باشی تنآسان شوی وگر آز ورزی هراسان شوی
ماهی خواران وقتی که به مملکت اتیوپیا وارد شدند، هدایا را به پادشاه داده چنین گفتند: «شاه پارسیها کبوجیه (کمبوجیه) در صدد جلب دوستی توست و با این مقصود ما را برای مذاکرات روانه کرده و این هدایا را که اگر خود او هم دارای آن باشد، خشنود خواهد بود، برای تو فرستاده است.»
فدراسیون دوچرخهسواری قزاقستان محرومیت یکساله برای وینوکوروف در نظر گرفت و اتحادیه جهانی ناخشنودی خود نسبت به این محرومیت کوتاه را ابراز کرد. تیم آستانه نیز او را تهدید به درخواست غرامت کرد.
توانگر شود هرک خشنود گشت دل آرزو خانهٔ دود گشت
همی خواهش افزود دستور مرد چنین تا دل شاه خشنود کرد