لحان

معنی کلمه لحان در لغت نامه دهخدا

لحان. [ ل َح ْ حا ] ( ع ص ) آنکه خطا کند در اِعراب و قرائت. آنکه بسیار لحن آرد در کلام. خطاکننده در قرائت. لحانة. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه لحان در فرهنگ معین

(لَ حَ ) [ ع . ] (ص . ) آن که در قرائت و اعراب خطا کند.

معنی کلمه لحان در ویکی واژه

آن که در قرائت و اعراب خطا کند.

جملاتی از کاربرد کلمه لحان

دلم در گلشنت آن آتشین مرغ است خوش الحان که چون پروانه سوزد بلبل از آزرم گفتارش
گاه طاوس سدره چون طوطی قل هوالله خوان بالحان شد
نوای عشق به ساز و حریر و الحان نیست هزار پرده شد آهنگ کی نواخت یکی
بالحان مطربان بلبل آهنگ همه در وصف گل گفتند در چنگ
عشق در مرغان خوش الحان نعم عشق در گلهاست الوان بدیع
میزان حمایت و تعهد دولتها و احزاب در جنگ به نوع درگیری مسلحانه (بین‌المللی یا غیر بین‌المللی) و همچنین به رده افراد محافظت شده از نظر سن آنها (بزرگسال / کودک)، جنس (مرد / زن)، مشارکت در درگیری مسلحانه (رزمنده / اسیر / شخص مدنی) و وضعیت شخصی (به عنوان مثال، کشتی خراب، بیمار، زخمی و غیره) بستگی دارد.
نمر آل نمر در ۱۱ ژوئیه ۲۰۱۳ در اثر حملهٔ مسلحانهٔ نیروهای امنیتی دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال داده شد.
هر که او با صالحان همدم شود در حریم خاص حق محرم شود
کشته شدن گوارا و شکست مبارزات چریکی باعث نشد مبارزه مسلحانه که از به نظریهٔ فوکو یاد می‌کنند با هدف ایجاد تحولات بزرگ در منطقه خاتمه پیدا کند. در واقع، مرگ چه سبب شد آنچه برای سازماندهی مبارزه مسلحانه موفق موردنیاز است، تا حدی روشن شود. جنبش‌های انقلابی پس از او در آمریکای لاتین و دیگر نقاط جهان از زمان مرگ گوارا، اهمیت جذب حمایت سیاسی عامه در مناطق شهری و روستایی را به رسمیت شناختند. جنبش‌های انقلابی آمریکای مرکزی در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۸۰ و ارتش آزادی‌بخش ملی زاپاتیستا در جنوب مکزیک و انقلابیون بولیواری در ونزوئلا به رهبری هوگو چاوز در دهه ۱۹۹۰ از این دست بودند. میراث انقلابی گوارا نزد این جنبش‌ها بزرگ داشته می‌شد و می‌شود.
طوطی خامه صائب چو شود گرم سخن بلبل مست چه و مطرب خوش الحان چیست؟
این روستا در دهستان صالحان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۳ نفر (۱۱خانوار) بوده‌است.
غنّت سعاد بصوتها فتخارست الحان داود من الخجل‌
الحانیف (به عربی: الحانیف) یک شهرداری در الجزایر است که در استان بویره واقع شده‌است.
خوش است وقت گل تازه زانکه در همه وقت ندیم مجلس او بلبلی خوش الحان است
چو ققنس سوزد ار بر خود عجب نبود بسی نیر وزین الحان گوناگون که در دل طبع من دارد