فریت
معنی کلمه فریت در دانشنامه عمومی
فریت ها آهنرباهای چندان قوی ای نیستند اما به دلیل های مختلف از جمله قیمت ارزانشان، کاربردهای وسیعی در صنایع گوناگون دارند.
فرمول کلی فریت ها را می توان به صورت M ( F e x O y ) نوشت که در آن M یک فلز دو ظرفیتی مانند نیکل، منگنز، مس، باریم، ایتریم و … است. از نظر ساختار ماده، فریت ها جز مواد چندبلوری هستند. به این معنی که از تعداد زیادی بلورهای ریز با جهت گیری های مختلف تشکیل شده اند. از لحاظ ساختار بلوری فریت ها انواع مختلفی دارند مانند فریت های اسپینل، گارنت، پروسکایت و هگزاگونال ( شش وجهی ) . برای ساخت آهنرباها از سه خانوادهٔ اصلی فریت ها استفاده می شود که عبارتند از: فریت های هگزاگونال، فریت های اسپینل و فریت های گارنت.
فرمول کلی آن ها به صورت M ( F e 12 O 19 ) است که در آن M معمولاً باریم، استرانسیم یا سرب است. ساختار بلوری آن ها به صورت منشور شش وجهی یا هگزاگونال با یک محور عمودی است. مغناطیس ماده در راستای این محور عمودی آسان تر از سایر محورها انجام می شود. به همین دلیل این فریت ها از لحاظ مغناطیسی جزء مواد مغناطیسی سخت محسوب می شوند. یعنی اندازه یا جهت میدان مغناطیسی آن ها به راحتی تغییر نمی کند و از این رو برای ساخت آهنرباهای دائمی مناسب اند. این خانواده را «هگزافریت» نیز می نامند. هگزافریت ها مواد اصلی ساخت آهنرباهای فریت دائمی هستند. «باریم هگزافریت» ( B a F e 12 O 19 ) با نام تجاری «فروکسدور» ( Ferroxdure ) نمونه ای از هگزافریت ها است.
فرمول کلی آن ها به صورت M ( F e 2 O 4 ) است که در آن M یکی از فلزهای منگنز، نیکل، کبالت، روی، مس یا منیزیم است. ساختار بلوری آن ها همریخت بلور کانی اسپینل ( M g A l 2 O 4 ) و مکعبی شکل است. جهت گیری بلوری تأثیری در مگنیشن ماده ندارد و به همین دلیل جزء مواد مغناطیسی نرم محسوب می شوند. یعنی اندازه یا جهت میدان مغناطیسی آن ها به آسانی تغییر می کند. از این رو برای ساخت آهنرباهای موقت مناسب اند. «نیکل فریت» ( N i F e 2 O 4 ) و «منگنز فریت» ( M g F e 2 O 4 ) نمونه هایی از فریت های اسپینل هستند.
معنی کلمه فریت در دانشنامه آزاد فارسی
ماده ای سرامیکی و فرومغناطیسی. فریت ها اکسیدهای آهناند که به آن ها مقدار اندکی اکسیدهای فلزات واسطه، ازجمله اکسیدهای کبالت و نیکل، اضافه شده است. این مواد در هستۀ مبدل ها و آنتن های رادیویی کاربرد دارند و در گذشته، در حافظه های رایانه ای استفاده می شدند.
معنی کلمه فریت در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه فریت
خاک استونی، قابلیت کشت مناسبی نداشته، و دامداری آن نیز، فقط جوابگوی ۲۰ درصد نیاز کشور است. در سالیان اخیر، منابع محدودی از نفت و فسفریت در این کشور یافت شدهاست.
مهری چو مرا در کف عفریت ممانید ای مرتبهٔ آصفتان از قبل جم
گفته هر کس که دیده آن گریه هذه فریت بلا مریت
ز افسون خوانی عفریت ناپاک فریدون شد اسیر مار ضحاک
گفت عفریتی که تختش را به فن حاضر آرم تا تو زین مجلس شدن
نیی موسی ولیکن از پی او بار عفریتان نماید نیزه در دستت به روز رزم ثعبانی
در انسان فریتین پروتئینی است که به آهن اضافی بدن پیوند شده و در صورت نیاز آن را آزاد میکند. اندازهگیری سطح فریتین سرم یکی از معیارهای ارزیابی کمخونی فقر آهن است.
او به عنوان معلم آریک برائور، ارنست فوکس، روث راجرز-آلتمان، ولفگانگ هاتر، فریتز یانشکا و آنتون لهمدن یکی از بزرگترین تأثیرگذاران بر مکتب واقعگرایی خیالی وین در نظر گرفته میشود.
چند بر باد هوا خسبی همی عفریتوار خویشتن در آب و آتش همچو دیوان داشتن
این غذا با نام فعلی خود برای اولین بار در ادبیات غذاشناسی در دهه ۱۹۶۰ ظاهر شد. اولین یادکرد شناخته شده از واژه پاستا آلا پوتانسکا در اثری به نام زخم فانی (فریتو اِ مورته) اثر رافائله لا کاپریا آورده شده است ، در این رمان ایتالیایی که در سال ۱۹۶۱ منتشر شد ، به «اسپاگتی آلا پوتانسکا همانطور که در سیراکوز میپزند» اشاره می شود. به گفته اتحادیه حرفه ای پاستاسازان ایتالیا، سس این پاستا در دهه ۱۹۶۰ رایج شد.
درشت هیکل و عفریتخوی و کژمژگوی سطبرساعد و باریکساق و زفتبدن
هنگامیکه اتمهای کربن از فاز سمانتیت به فریت نفوذ میکنند، آستنیت تشکیل میشود.
همه ابلیس و دیو و عفریت اند ز آدمی خود کسی نشان داده ست؟
وی در ۲۷ ژوئن ۱۹۵۶ در ووسکتاس، شهرستان تالین به دنیا آمد و از دانشکده تاریخ دانشگاه دولتی ایروان فارغالتحصیل گشت. وی برنده جوایزی همچون مدال موسس خورناتسی، مدال یادبود نخستوزیر ارمنستان و مدال طلای یادبود فریتیوف نانسن است.
یار عفریت خو چه باشد مار دلبر ما فرشته خو باشد
همچو عفریتی از بند سلیمان جسته مست و غران و صبا سیر و دم آهنج و دژم
اِبلیس یا شَیطان • عِفریت