طاغوت

معنی کلمه طاغوت در لغت نامه دهخدا

طاغوت. ( ع اِ ) لات. عزی. بت. ( منتهی الارب ). نصب. بدّ نصب. صنم. وثن. جبت. || جادوگر. ساحر. شیطان. دیو. جادو. کاهن. || هر باطل. ( منتهی الارب ). || هر چه جز خدا که آن را پرستند. ( منتهی الارب ). هرچه آن را پرستند جز خدای عز و جل. ( زمخشری ). آنچه پرستند بجز خدای تعالی. ( مهذب الاسماء ). آنچه پرستند دون از خدای تعالی. ( السامی ). هرچیز که پرستند سوای خدای تعالی. || سرکش از اهل کتاب. ( منتهی الارب ). مَرَدَه اهل کتاب. واحد و جمع در وی یکسان است. ج ، طواغیت ، طواغ. ( منتهی الارب ). || مَرَدَه از جن. جن مارد. || هر پیشوائی در گمراهی و ضلال. مضل. گمراه کننده. سر و پیشرو ضلالی ، صارف از طریق خیر. و در کلام مشایخ است : کل ما شغلک عن الحق فهو طاغوتک. ( آنندراج ). و بعقیده نگارنده ، این کلمه از ماده طغیان می آید، به معنی تورانی است و جبت نیز از قبط است ، و عرب زشتی و ظلم تورانی را بوسیله ایرانیان و قبط را بوسیله یهود شناخته است ، و بعید نیست مراد از طاغوت ، خدای مصریان ، همان «طُت » یا «ثُت » باشد، چه با جبت ( قِبط ) در قرآن مجید آمده است. اختلافی هم که در معنی آن شده است ، دلیل اجنبی بودن و قدمت ورود آن بزبان و کمی استعمال آن است. رجوع به کلمه طغیان و توران و ترک و هون شود. || از حد درگذشتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) :
نه چون چیپال هند از جور تختی کرده طاغوتش
نه چون خاقان چین از ظلم ناجی داده طغیانش.خاقانی.آن فرشته عقل چون هاروت شد
سحرآموزدو صد طاغوت شد.مولوی.تن چو شد بیمار دارو جوت کرد
زر قوی شد مر ترا طاغوت کرد.مولوی.از خدایت چاره هست از قوت نی
چاره هست از دین از طاغوت نی.مولوی.|| ( اِخ ) کعب بن اشرف یهودی. ( منتهی الارب ). معنی اخیر در حدیث و در آراء مفسران آمده است : زعامت آن ملاعین ، با طاغوتی که به چرا معروف بود موکول بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

معنی کلمه طاغوت در فرهنگ معین

[ ع . ] (اِ. ) ۱ - بت ، هر معبود غیر از خدا. ۲ - شیطان . ۳ - سرکش متعدی .

معنی کلمه طاغوت در فرهنگ عمید

۱. متعدی، سرکش.
۲. شیطان که انسان را از راه راست باز دارد.
۳. هرچیز باطل که آن را پرستش کنند، هر معبودی جز خدا، بت، صنم.

معنی کلمه طاغوت در فرهنگ فارسی

متعدی، سرکش، شیطان، بت، صنم، هرچیزکه باطل آنراپرستش کنند، هرمعبودی جزخدا
۱ - بت صنم . ۲ - جادوگر ساحر . ۳ - باطل . ۴ - سرکش ( از اهل کتاب ) مارد جمع : طواغیت .
لات عزی یا وثن جبت یا هر باطل یا هر چه جز خداست که آنرا پرستند . یا سرکش از اهل کتاب یا از حد در گذشتن یا کعب بن اشرف یهودی .

معنی کلمه طاغوت در دانشنامه آزاد فارسی

(به معنی شیطان، بت، پیشوایان ضلالت و هر آنچه مردمان به ناحق و بر جای خداوند پرستند) در قرآن هشت بار به این کلمه اشاره شده است. (مانند؛ بقره، ۲۵۷، ۲۵۹؛ نساء، ۵۴، ۶۳، ۷۸). برخی مستشرقان اصل این کلمه را عبری یا سریانی و یا آرامی می دانند. بیشتر مفسران طاغوت را بر همۀ بت ها و آن چه آدمی را از نیکی باز می دارد اطلاق می کنند. کسانی هم این واژه را صیغۀ مبالغه و از ریشۀ طغیان می دانند. در عصر جدید پس از انقلاب اسلامی ایران، که برخی کلمات قرآنی مانند حزب الله، مستضعف، مفسد و محارب، گاه با اندک تغییر معنا، تداول تازه یافت، طاغوت به شاهان و خودکامگان، به ویژه محمدرضا پهلوی اطلاق شد. صفت طاغوتی، در این دوره، مجازاً به معنای سلطنت طلب، ضدانقلاب، اشرافی و نظایر آن هاست.

معنی کلمه طاغوت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] طاغوت، واژه ای قرآنی به معنای طغیان گ ر و متجاوز از حدود می باشد.
طاغوت، واژه ای قرآنی به معنای طغیان گر و متجاوز از حدود، به خصوص حدود دینی و اخلاقی. واژۀ طاغوت هشت بار در قرآن کریم ذکر شده است. در قرآن ، پیروی از طاغوت در مقابلِ عبادت و پیروی از خداست و حتی کفر ورزیدن به آن مقدّم بر ایمان به خداست و دعوت به خداپرستی با دعوت به اجتناب از طاغوت همراه بوده است. در قرآن کریم، طاغوت پرستان بدتر از فاسقان اهل کتاب ، و حتی بدترین و گمراه ترین انسان ها و ملعون و مغضوب خداوند، معرفی شده اند و رزمندگان در راه خدا در مقابل جنگ کنندگان در راه طاغوت قرار گرفته اند. همچنین ذکر شده است که پیروان طاغوت در آتش جهنم جاودان خواهند بود.
معنای لغوی طاغوت
طاغوت (جمع آن طواغیت) در لغت از مادّۀ طَغَی یَطغَی است و به کسی که در شرّ و معصیت فراتر از حد خود قدم بردارد، طاغی و طاغوت گفته شده است.
مصدر واژه طغیان
مصدر این واژه، طُغیان، نیز به معنای تجاوز از حد و اندازۀ خود است.
مترادف واژه طاغوت
...
[ویکی شیعه] طاغوت، واژه ای قرآنی به معنای طغیان گر و متجاوز از حدود، به خصوص حدود دینی و اخلاقی.
واژۀ طاغوت هشت بار در قرآن کریم ذکر شده است. در قرآن، پیروی از طاغوت در مقابلِ عبادت و پیروی از خداست، و حتی کفر ورزیدن به آن، مقدّم بر ایمان به خداست و دعوت به خداپرستی با دعوت به اجتناب از طاغوت همراه بوده است.
در قرآن کریم، طاغوت پرستان بدتر از فاسقان اهل کتاب، و حتی بدترین و گمراه ترین انسان ها و ملعون و مغضوب خداوند، معرفی شده اند و رزمندگان در راه خدا در مقابل جنگ کنندگان در راه طاغوت قرار گرفته اند.همچنین ذکر شده است که پیروان طاغوت در آتش جهنم جاودان خواهند بود.
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است
واژه ای قرآنی به معنای طغیان گر و متجاوز از حدود، به خصوص حدود دینی و اخلاقی. واژه طاغوت هشت بار در قرآن کریم ذکر شده است. (رجوع کنید به عبدالباقی، ذیل «طغی»)
در قرآن، پیروی از طاغوت در مقابلِ عبادت و پیروی از خداست و حتی کفر ورزیدن به آن مقدم بر ایمان به خداست (سوره بقره: 256) و دعوت به خداپرستی با دعوت به اجتناب از طاغوت همراه بوده است.
در قرآن کریم، طاغوت پرستان بدتر از فاسقان اهل کتاب و حتی بدترین و گمراه ترین انسانها و ملعون و مغضوب خداوند، معرفی شده اند و رزمندگان در راه خدا در مقابل جنگ کنندگان در راه طاغوت قرار گرفته اند. همچنین ذکر شده است که پیروان طاغوت در آتش جهنم جاودان خواهند بود.
طاغوت (جمع آن طواغیت) در لغت از مادّه طَغَی یَطغَی است و به کسی که در شرّ و معصیت فراتر از حد خود قدم بردارد، طاغی و طاغوت گفته شده است.
مصدر این واژه، طُغیان نیز به معنای تجاوز از حد و اندازه خود است. ایزوتسو (ص149) طغیان را با استکبار مترادف دانسته و آن را به رودخانه ای تشبیه کرده است که آب آن به قدری بالا می آید که از کرانه های آن لبریز می شود. این معنا مجازاً به استکبار و هر نوع غروری که به عصیان بینجامد، اطلاق می گردد.
طاغوت، بر وزن فَعَلُوت در اصل طَغَیوت یا طَغَووت بوده که یاء یا واو آن بر غین مقدّم و به الف بدل شده است. این لفظ به صورت مفرد و جمع و مذکر و مؤنث بکار می رود. (ابن منظور، همانجا) طاغوت در کاربرد ثانوی خود، برای کاهن و شیطان و سردمداران گمراهی بکار رفته است. به نظر ابوهلال عسکری (ص 155)، طاغوت به سبب فخامتِ لفظ از طاغی بلیغ تر و استعمال آن نیز بیشتر است، به طوری که هر معبودی به جز خدا طاغوت نام گرفته و شیطان نیز به سبب شدت طغیان، بدین نام خوانده شده است. بر این اساس علاوه بر این که وزن طاغوت (فاعول)، به نوعی بر کثرت و مبالغه دلالت دارد، در کاربردهای گوناگون آن اغلب به معنای اسم فاعل به کار رفته است.
بر مبنای بحث لغوی، طاغوت کلمه ای عربی است. جوالیقی و خفاجی نیز این واژه را در لغات معرّب نیاورده اند، تنها سیوطی به سبب ذکر آن به همراه کلمه جِبت در روایات منقول از ابن عباس و عکرمه و سعید بن جبیر آن را در لغات حبشی آورده و گفته که طاغوت به معنای کاهن است.
[ویکی الکتاب] معنی طَّاغُوتَ: بسیار طغیانگر - طغیانگری که با معبود واقع شدن برای دیگران آنان را هم به طغیان می کشد (این کلمه در مذکر و مؤنث و مفرد و تثنیه و جمع ، مساوی است و تغییر نمیکند )
معنی یَتَحَاکَمُواْ: قبول حکم و داوری می کنید(یَتَحَاکَمُواْ إِلَی ﭐلطَّاغُوتِ :حکم وداوری نزد طاغوت می برید)
معنی عُرْوَةِ: دستاویز(دستگیره و یا به عبارت دیگر دستهای است که با آن چیزی را گرفته و بلند میکنند ، مانند دسته کوزه و دلو و دستگیره ظرفهای مختلف ، البته گیاههای ریشهدار و نیز درختهائی را که برگ آنها نمیریزد عروة مینامند ، و این کلمه در اصل به معنای تعلق میباشد و وق...
تکرار در قرآن: ۱(بار)
[ویکی فقه] طاغوت (قرآن). یکی از موضوعاتی که در قرآن کریم به آن پرداخته شده است طاغوت است.
طاغوت، بر وزن فعلوت، همانند ملکوت، ولى در آن -طاغوت - لام الفعل بر عین الفعل مقدّم شده است و چون مصدر است بر مبالغه بسیار دلالت دارد
زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج ۴، ص ۱۲۰.
تقویت طاغوت، از ویژگیهای کافران:الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ ....
نساء/سوره۴، آیه۷۶.
سست بنیادى نقشه ها و ترفندهاى طاغوتها و شیاطین:الَّذِینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً.
نساء/سوره۴، آیه۷۶.
...

معنی کلمه طاغوت در ویکی واژه

بت، هر معبود غیر از خدا.
شیطان.
سرکش متعدی.

جملاتی از کاربرد کلمه طاغوت

... من اعلام می‌کنم که اگر کسی با ارتش ما مخالفت امروز بکند، با اسلام مخالفت کرده‌است؛ با پیغمبر اسلام مخالفت کرده‌است. امروز ارتش، ارتش طاغوتی نیست؛ ارتش محمدی است.
پرسید: چگونه طاغوت را پرستش همی کردید؟ گفت: (با فرمان بردن از گناه کاران و عاصیان). و اهل گناه را حدیث طولانی است و آنقدر که نیاز بود در این جا بیامد.
آن فرشتهٔ عقل چون هاروت شد سحرآموز دو صد طاغوت شد
سید قطب در سال ۱۹۴۹م دربارهٔ اسلام آمریکایی اذعان کرده بود که: "اسلامی را که آمریکا و همپیمانانش برای شرق می‌خواهند، آن اسلامی نیست که در مقابل استعمار و طاغوت مقاومت کند، بلکه از دیدگاه آنان اسلامی خوب است که فقط در مقابل کمونیسم قیام نماید و آن را برنتابد.
کاخ امکانی ز مهر نور حق رونق فزود چاه ظلمانی مکان و مسکن طاغوت شد
در خطهٔ ایمان زن قدمی تا چند به پیروی طاغوت
در غارهاش یافته طاغوت مُستقرّ بر پشته‌هاش یافته عِفریت مُتّکا
أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَی الطَّاغُوتِ که حکم جویند و حکم خواهند از طاغوت، وَ قَدْ أُمِرُوا و فرموده‌اند مردمان را، أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ که کافر شند بطاغوت، وَ یُرِیدُ الشَّیْطانُ و دیو میخواهد و میجوید، أَنْ یُضِلَّهُمْ که ایشان را بیراه کند، ضَلالًا بَعِیداً (۶۰) بیراهی از حق دور،وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ و چون ایشان را گویند، تَعالَوْا بیایند، إِلی‌ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بحکم قرآن که خدای فرو فرستاد، وَ إِلَی الرَّسُولِ و بحکم رسول خدای، رَأَیْتَ الْمُنافِقِینَ بینی آن منافقان را، یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً (۶۱) که می‌برگردند از تو برگشتنی.
او پیش از آغاز قیام دو ماه را در نجف به سر برد و سپس به کربلا مهاجرت کرد و حدود سه ماه هم در آنجا اقامت داشت. و در همان اقامت کوتاه در کربلا کتاب کشف المحجة را به عنوان وصیتی برای فرزند ارشدش که در آن زمان نوزاد بود، نوشت. او در تاریخ ۲۰ صفر سال ۳۹۷ هجری قمری قیام نموده و با این قیام تلاش نمود تا تشیع را از بدعت خلافت فاطمی نجات داده علیه طاغوت زمان که خلافت عباسی بود قد علم کند.
قبله گه جز درگهت نشیمن طاغوت سجده که جز بر درت عبادت اوثان
توحید الاقرار: فمن بکفر بالطاغوت. و وحید المعاملة: بیده ملکوت کل شی و توحید الذکر و الرؤیة: و مارمیت اذرمیت: و توحید الخاص: ان لیس غیره احد.
مهری که به غرضی بود فانی و عارضی، همچون رسن پوسیده بود، اندر او در آویزی بسکلد و اما مهری که بی عرضی بود صحیح، نی به غرضی، آن حبل الله بود که هرگز گسسته نشود که: «فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی» عالم و جاهل سفیه و عاقل، مطیع و عاصی، کافر و مؤمن جمله در وقت درماندگی، دست در حبل الله زنند و از اسباب شیطانی بیزار شوند. اما اول صف بر آن کسی ماند که آخر کارها نکو داند که هم از اول کار، آخر کار را نظاره کند. کدام فرعون بود که به وقت غرقاب نگفت: «آمنتُ انّه لا اله الا الذی آمَنَتْ به بنواسرائیل و انا من المسلمین».
علم بی عشق است از طاغوتیان علم با عشق است از لاهوتیان