ساعت
معنی کلمه ساعت در لغت نامه دهخدا

ساعت

معنی کلمه ساعت در لغت نامه دهخدا

ساعت. [ ع َ ] ( ع اِ ) ساعة. نزد فقها عبارت است از جزئی از زمان. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). پاره ای از روز و شب. مدتی نامعلوم. وقت و زمان نامعین. مدتی از زمان و بیشتر کوتاه. اَنی :
بَرِ چشمه ساران فرود آمدند
یکی ساعت از رنج دم برزدند.فردوسی.نیک دانی که به یک ساعت این نظم رهی
دوش برپای همی داشت شراب اندرسر.ازرقی ( دیوان چ نفیسی ص 16 ).ساعتی کمند می انداخت و زمانی تیر می انداخت. ( سمک عیار ج 1 ص 13 ).
بیش ازین بدخوئی و تندی مکن
ساعتی با ما بیاویز ای غلام.انوری.چه صفراهاست کامروز او نکرده ست
درین یک ساعت از سودای حمرا.انوری.بتی دارم که یک ساعت مرا بی غم بنگذارد
غمی کز وی دلم بیند فتوح عمر پندارد.انوری.رنجه شو و راحت رنجور باش
ساعتی از محتشمی دور باش.نظامی ( مخزن الاسرار ).مه فرومیشد گهی کو پرده در رخ میکشید
صبح برمی آمد آن ساعت که او رخ مینمود.خواجو ( دیوان ص 421 ).با تو هر ساعت مرا عرض نیازست اینهمه
من نمیدانم ترا با من چه نازست اینهمه.هلالی استرابادی.ساعتی گوش هوش با من دار
مستمع باش ، گوش با من دار.هلالی ( شاه و درویش ). || اندک زمان. دم. نفس. لحظه. لمحه. آن :
بهر ساعتی صد هزارآفرین.
بر آن شاه باد ازجهان آفرین.فردوسی.هزار آفرین باد هر ساعتی
بر آن عادت و خوی آزاده وار.فرخی.آن ساعت وفات که پاینده باد شاه
روی نیاز جز بسوی آسمان نداشت.مسعودسعد.هرساعتی ز عشق توحالم دگر شود
وز دیدگان کنارم همچون شمر شود.مسعودسعد.فغان کنم من ازین همتی که هر ساعت
ز قدر و رتبت سر برستارگان ساید.مسعودسعد.ز شادمانی هر ساعتی کنون بزند
هزاردستان بر هر گلی هزار نوا.مسعودسعد.چه جرم است اینکه هر ساعت ز روی نیلگون دریا
زمین را سایبان بندد بپیش گنبد خضرا.ازرقی ( دیوان چ نفیسی ص 1 ).توگوئی ذره سیمین بزیر گنبد گردون
بیاشوبند هر ساعت همی بر رغم یکدیگر
دهان ابرلؤلؤبیز و عنبرسای هر ساعت

معنی کلمه ساعت در فرهنگ معین

(عَ ) [ ع . ساعة ] (اِ. ) ۱ - واحدی برای زمان برابر با یک بیست و چهارم شبانه روز. ۲ - هنگام ، زمان . ۳ - زمان اندک . ۴ - رستاخیز، روز قیامت .

معنی کلمه ساعت در فرهنگ عمید

۱. مقیاس زمان، یک جزء از ۲۴ جزء یک شبانه روز که عبارت از ۶۰ دقیقه و هر دقیقه ۶۰ ثانیه است.
۲. دستگاهی که به وسیلۀ آن وقت را می شناسند و اوقات شب و روز را به دست می آورند.
۳. [مجاز] وقت، هنگام.
۴. [مجاز] زمان اندک.
* ساعت آبی: [قدیمی] وسیله ای برای اندازه گیری زمان در گذشته که در آن از جریان یکنواخت آب استفاده می شد و اسباب آن ظرفی بود با سوراخ کوچک که آب قطره قطره از آن می چکیده و با مدرج ساختن ظرف، گذشت زمان را اندازه می گرفتند و نوعی از آن ظرفی سوراخ دار بوده که آن را پنگان یا فنجان گفته اند.
* ساعت آفتابی: [قدیمی] اسبابی که به کمک سایه گذشت وقت را نشان بدهد و شاخص یا میله ای است که عمودی بر سطح افقی نصب می شود و با اندازه گیری طول سایۀ آن حساب وقت را نگه می دارند، ساعت شمسی، ساعت ظلی.
* ساعت دیواری: ساعتی که به دیوار نصب کنند.
* ساعت رملی: [قدیمی] اسبابی مرکب از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم که میان آن سوراخ باریکی برای رد شدن شن وجود داشته و در شیشۀ بالایی شن نرم می ریختند و شن ها به تدریج از سوراخ میانی به ظرف پایینی می ریخت و قسمت بالایی خالی می شد بعد ظرف را وارونه می کردند و همان عمل تکرار می شد، ساعت شنی، ساعت ماسه ای.
* ساعت شماطه دار: ساعتی که آن را کوک کنند و در سر ساعت معین زنگ بزند، ساعت صدادار.

معنی کلمه ساعت در فرهنگ فارسی

وقت، هنگام، زمان اندک، جزیی اززمان، ساعات جمع
( اسم ) ۱ - مقیاس زمان و آن یک جزو از بیست و چهار جزو یک شبانه روز است و خود شامل ۶٠ دقیقه است جمع ساعات . ۲ - هنگام زمان . ۳ - زمان اندک دم لحظه لمحه . ۴ - قیمت روز رستاخیز . ۵ - سعادت روز مقابل نحوست روز : نحسی امروز ساعت ندارد . ۶ - فرسخ فرسنگ : در یک ساعتی فلان جا . یا به ساعت در دم فورا . یا در ساعت در دم فورا . یا ساعت به ساعت ۱ - ساعتی بعد از ساعتی . ۲ - دمبدم لحظه به لحظه . یا ساعت تا ساعت از این ساعت تا به آن ساعت ساعت بساعت . یا ساعت زمانی دوازده یک شب یا روز . یا ساعت ساعت ۱ - ساعت به ساعت . ۲ - دمبدم لحظه به لحظه . یا ساعت عقرب ساعت نحص یا ساعت مستوی مداریست که در آن از فلک پانزده درجه دور زند .( مفاتیح ) ۱ / ۲۴ شبانه روز . یا ساعت معتدل ساعت مستوی . یا ساعت معوج ۱ / ۱۲ شب تنها یا روز تنها . یا ساعت نجومی . ۱ - ساعتها دو گونه اند : یکی راست است و او را مستوی خوانند و هر یک از این ساعتها تیری است از بیست و چهار تیر از جمله شبانه روز . و اندازه او همیشه یکی باشد چون روز و شب راست شوند ساعات روز دوازده باشد و چون یکی از این هر دو درازتر شود ساعات او از دوازده بیشتر گردد و ساعات دیگر از دوازده کمتر و این کمی با آن بیشی برابر بود . و اما نوع دیگر از ساعتها که آنرا معوج و کژ خوانند و این آنست که هر یکی از روز و شب بدو دوازده ساعت بود و هر ساعتی یکی از آن دوازده یکی باشد از روز و شب و لیکن این ساعت بروز درازتر باشد از ساعات روز کوتاه بلکه از چون روز مخالف شب خویش گردد ساعات روز نیز مخالف ساعات شب خویش گردد . ۲ - دستگاهی که به وسیله آن وقت را شناسند و اوقات شبانه روز را به دست آرند . یا ساعت آبی ظرفی بوده که آنرا بدرجات تقسیم کرده و پر از آب مینمودند و از چکیدن آب به حدی معلوم زمان را حساب میکرندد . یا ساعت آفتابی آلتی که با آن وقت را اندازه گیرند ساعت ظلی ساعت شمسی شاخص . توضیح : آلاتی برای تعیین ظهر حقیقی یا زمان حقیقی ساخته شده که آنها را در رصد خانه [[ دوربین نصف النهار ]] و در تداول ساعت آفتابی گویند و آنها به دقت بسیار ساخته شده اند . در حول خط زوال آنها خط منحنی شبیه به ۸ نقش شده که آنرا نصف النهار زمان وسطی گویند و چون اشعه آفتاب از ثقبه شاخص خارج گردد بر این خط افتدد بدین وسیله وقت را تعیین کنند . یا ساعت الکتریکی ساعتی که به وسیله برق کارکند و تنظیم شود ساعت برقی . یا ساعت بغلی ساعتی که آنرا در جیب نهند ساعت جیبی . یا ساعت دیوار کوب ساعت دیواری . ساعت دیواری ساعت لنگر داری که آنرا به دیوار آویزند و آن رقاصکی دارد ساعت دیوار کوب ساعت مجلسی . یا ساعت رملی ساعت ماسه یی . یا ساعت رو میزی ساعتی که آنرا روی میز یا طاقچه نهند . یا ساعت ریگی ساعت ماسه یی یا ساعت شماطه ساعت شماطه دار . یا ساعت شماطه دار ساعتی است که زنگی دارد و میتوان آن را قبلا چنان تنظیم کرد که در ساعت معین زنگ زند و خفته ای را بیدار سازد . یا ساعت شمسی ساعت آفتابی . یا ساعت شنی ساعت ماسه یی . یا ساعت طاقچه یی ساعتی که روی طاقچه اطاق گذارند . یا ساعت ظلی ساعت آفتابی. یا ساعت ظهر کوک ساعتی که در آن نیمروز و نیمشب مبدائ ( ساعت ۱۲ ) را نشان دهد . این نوع تنظیم ساعت معمول اروپاست و اخیرا در ایران معمول شده . یا ساعت ماسه یی آلتی که در آن به کمک ماسه نرم وقت را اندازه گرفت ساعت رملی ساعت شنی . یا ساعت مچی ساعتی کوچک که آنرا به دست بندند .
گلی از تیره گل آویز و علت تسمیه آن این است که پرچمهای آن شبیه عقربک ساعت است

معنی کلمه ساعت در فرهنگستان زبان و ادب

{Horologium, Hor, Pendulum Clock} [نجوم] صورت فلکی کم نوری در آسمان جنوبی (southern sky ) در همسایگی صورت فلکی نهر و تاربست

معنی کلمه ساعت در دانشنامه عمومی

ساعت وسیله ای است که از آن برای اندازه گیری، نگهداری و نشان دادن زمان استفاده می شود. ساعت یک وسیله مکانیکی است که با چرخش عقربه های آن زمان را نشان می دهد. ساعت یکی از مهمترین وسایل زندگی است و بشر امروز و دیروز بدون داشتن ساعت در منزل خودش نمی تواند زمان و مقدار دقیق زمان را بفهمد. گذشت زمان همانطور که به وسایل و ملزومات کار و زندگی رنگ تکنولوژی و پیشرفت را داده است به ساعت نیز رنگ تکنولوژی و پیشرفت را داده و سیستم های مکانیکی آنرا بهتر کرده و به بشر امروز ساعت کامپیوتری را داده است. البته امروزه علاوه بر تعیین زمان، ساعت مچی به عنوان یک وسیله زینتی نیز کاربرد دارد. ساعت یکی از قدیمی ترین اختراعات بشر است که نیاز به اندازه گیری فواصل زمانی کوتاه تر از واحدهای طبیعی یعنی: روز، ماه قمری و سال را برآورده می کند. برای بیش از یک هزاره از دستگاه های مختلفی با اصول کارکرد مختلف به عنوان ساعت استفاده شده است.
برخی از پیشینیان ساعت مدرن را می توان ساعت هایی دانست که براساس حرکت طبیعت کار می کردند: برای مثال ساعت آفتابی با نمایش موقعیت سایه بر روی یک سطح صاف، زمان را نشان می دهد. گسترهٔ متنوعی از زمان سنج ها وجود دارد که نمونهٔ مشهور آن ساعت شنی است. ساعت های آبی، به همراه ساعت های آفتابی، احتمالاً قدیمی ترین ابزار اندازه گیری زمان هستند. اختراع چرخ دنگ لبه ای یکی از پیشرفت های اساسی در ساخت ساعت بود، و باعث ظهور نخستین ساعت های مکانیکی در دههٔ ۱۳۰۰ در انگلیس شدند، که زمان را مانند چرخ های تعادل با نوسان اندازه می گرفتند.
ساعت های حرکت فنری در قرن ۱۵ پدیدار شدند. در طی قرن های ۱۵ و ۱۶، ساعت سازی رونق گرفت. تحول بعدی در دقت پس از سال ۱۶۵۶ با اختراع ساعت آونگی توسط کریستین هویگنس رخ داد. محرک عمده ای برای بهبود دقت و قابلیت اطمینان ساعت ها، اهمیت زمان دقیق برای دریانوردی بود. مکانیسم یک ساعت با مجموعه ای از چرخ دنده ها که توسط فنر یا وزنه رانده می شوند، به عنوان کارکرد ساعت ( Clockwork ) نامیده می شود. ساعت الکتریکی در سال ۱۸۴۰ ثبت اختراع شد و ساعت های الکترونیکی در قرن بیستم معرفی شدند که با تولید دستگاه های نیمه هادی کوچک مجهز به باتری، گسترده شد.
اختلاف ساعتی که در نقاط مختلفی از جهان وجود دارد باعث می شود که به طور مثال وقتی در کشوری نظیر ایران یا هر کشور دیگری یکم ژانویه باشد؛ همان موقع ممکن است که کشور های دیگری یک روز جلو تر یا عقب تر باشد. [ نیازمند منبع]
ساعت (زمان). ساعت یکای زمان است. ساعت از یکاهای سیستم SI نیست ولی کاربرد آن همراه با سیستم SI مجاز است.
در کاربردهای مدرن یک ساعت ۶۰ دقیقه یا ۳۶۰۰ ثانیه است که حدود ۱/۲۴ ( یک بیست و چهارم ) از یک روزِ معمولی زمینی است.
ساعت در ابتدا در تمدن های باستانی ( از جمله مصر، ایران، سومر، هند، و چین ) به عنوان ( هر دو، دوازدهم ) زمان بین طلوع و غروب خورشید یا یک بیست و چهارم یک روز کامل تعریف شده است. در هر صورت استفاده گسترده از یک سیستم شماره دوازده تایی، اهمیت عدد دوازده به تعداد چرخه قمری در یک سال نسبت داده، و نیز به این واقعیت است که انسان دارای ۱۲ بند انگشت در یک دست ( به غیر از انگشت شست ) است. ( این امکان وجود دارد برای شمارش تا ۱۲، با انگشت شست هر بند انگشت های دیکر را لمس می کردند ) و شاید گرایش گسترده به شباهت ها در میان مجموعه ای از داده ( ۱۲ ماه، ۱۲ نشانه زودیاک، ۱۲ ساعت ، . . . ) باشد. ساعت امروزی را ادیسون اختراع کرده است.
ساعت (صورت فلکی). ساعت ( به انگلیسی: Horologium ) یکی از صور فلکی جنوبی است که بسیار عرض پایینی دارد.
نام اصلی آن Horologium Oscillitorium بوده که توسط کاشفش نیکلاس لوئس د لاکایله ( به انگلیسی: Nicolas Louis de Lacaille ) و بعداً توسط کریستین هویگنس به نام Horologium Oscillitorium عوض گردید.
ساعت (فیلم ۱۹۴۵). ساعت ( انگلیسی: The Clock ) فیلمی در ژانر رمانتیک و درام به کارگردانی وینسنت مینلی و فرد زینمان است که در سال ۱۹۴۵ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به جودی گارلند، رابرت واکر، جیمز گلیسون، لوسیل گلیسون، کینن وین و مارشال تامپسون اشاره کرد.
ساعت (فیلم ۲۰۱۰). «ساعت» ( انگلیسی: The Clock ( 2010 film ) ) یک فیلم است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد.
معنی کلمه ساعت در فرهنگ معین
معنی کلمه ساعت در فرهنگ عمید
معنی کلمه ساعت در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ساعت در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه ساعت در دانشنامه عمومی
معنی کلمه ساعت در دانشنامه آزاد فارسی

معنی کلمه ساعت در دانشنامه آزاد فارسی

ساعَت (clock)
ساعَت قدیمی موزه اورسای
هرگونه دستگاه برای اندازه گیری گذشت زمان. معمولاً زمان را با نمایشگر عددی یا عقربه هایی نشان می دهد که روی صفحه ای مدرج حرکت می کنند. ساعت های قدیمی با چرخ دنده هایی کار می کردند که به وسیلۀ فنر یا وزنه رقاصک یا آونگ (پاندول ) را کنترل می کرد. اکنون بسیاری از ساعت ها با باتری کار می کنند و مکانیسم چرخ و دنده ندارند.
تاریخچه. در مصر باستان، زمان طول روز را با ساعت سایه ای، نخستین نوع ساعت آفتابی، اندازه می گرفتند و در طول شب از ساعت آبی استفاده می کردند. تا اواخر قرن ۱۶، یگانه ساعتی که در دریا به کار می رفت، ساعت شنی بود. در قرون وسطا، انواع گوناگون ساعت های آفتابی به کار می رفت. از قرن ۱۶ تا ۱۸، کاربرد ساعت های آفتابی حمل شدنی رایج شد. ساعت مچی، که نوعی ساعت حمل شدنی است، در قرن ۱۶ اختراع شد. اولین ساعت مچی ، کمی بعد از ۱۵۰۰م، در نورنبرگِ آلمان ساخته شد، اما تا قرن ۱۹ آن قدر ارزان نبود که همه بتوانند از آن استفاده کنند. نخستین ساعت عمومی در میلان ایتالیا نصب شد (۱۳۵۳م). در قرن ۱۷، با به کار بردن آونگ در ساعت های بزرگ و فنر رقاصک در ساعت های کوچک (مچی)، نحوۀ اندازه گیری زمان در هر دو نوع کاملاً متحول شد.
انواع ساعت. کرونومتر دریایی ساعتی دقیق با طرح ویژه است که در دریا و برای نشان دادن وقت گرینویچ به کار می رود. ساعت برقی پس از کشف اثرهای مغناطیسی جریان های الکتریکی در قرن ۱۹ ساخته شد. یکی از قدیمی ترین و رضایت بخش ترین سیستم های کنترل برقی ساعت را ماتئوس هیپ اختراع کرد (۱۸۴۲). در یکی از انواع ساعت برقی ، به جای آونگ یا رقاصک فنری ، موتور الکتریکی سنکرون قرار می دهند که نوسانات (فرکانس ) جریان برق را می شمارد و به کمک چرخ دنده های مناسب زمان را با عقربه روی صفحۀ مدرج نشان می دهد. ساعت بلور کوارتز، که ساخت آن با کشف اثر پیزوالکتریکی بلورهای خاص امکان پذیر شد، بسیار دقیق است و تغییر کوتاه مدت دقت آن حدود یک هزارم ثانیه در شبانه روز است . ساعت اتمی دقیق تر از آن است . در ساعت اتمی از خاصیت تشدید طبیعی اتم های خاصی، ازجمله سزیوم، به منزلۀ تنظیم کنندۀ کنترل فرکانس نوسانگر بلور کوارتز استفاده می کنند. دقت این ساعت ها یک ثانیه در هر ۳۰۰ میلیون سال است. نخستین ساعت عمومی انگلستان ساعت کلیسای جامع سالزبوری است (۱۳۸۶م) که هنوز کار می کند. نیروی دریایی بریتانیا تا ۱۸۲۰ زمان را با ساعت های شنی نیم ساعتی اندازه می گرفت. ساعتِ بزرگِ ناقوس دار و چهارطرفه ای که در برجِ عمارتِ شمس العماره نصب شد، نخستین ساعتِ واردشده به ایران بود (ح ۱۲۷۳ق). شرکتِ سازندۀ این ساعت مهندسی را نیز برای نصبِ آن به ایران فرستاد و این مهندس قاعدۀ کوک کردن و روغن کاریِ ساعت را به میرزا علی اکبر خان، معروف به ساعت ساز، آموخت. از طرفِ این شرکت ساعتِ بغلیِ جواهرنشانی نیز برای ناصرالدین شاه قاجار فرستاده شد. استفاده از این نوع ساعتِ کوکی که با کلیدی کوک می شد، به تدریج در میان اعیان و اشراف مرسوم شد. این ساعت ها را باید هر ۲۴ ساعت یک بار کوک می کردند و از آن جاکه برای ایرانیان غروب وقتِ شرعی بود، ساعت های اولیۀ وارداتی به ایران همگی غروب کوک بودند، یعنی همۀ ساعت داران ساعت های خود را هنگامِ غروب کوک می کردند. این قاعده تا دورۀ حکومت رضاشاه پهلوی باقی بود، تا این که در زمان او وقت کوکِ ساعت از غروب به ظهر تغییر کرد. در این زمان ظهربه ظهر تلگرافی از لندن مخابره می شد که ساعتِ دقیق را از روی ساعتِ لندن معلوم می کرد. به آن دست ساعت هایی که ظهر به ظهر کوک می شدند، ظهرکوک می گفتند. رفته رفته که بر شمارِ ساعت داران افزوده شد و استفاده از ساعت عمومیت یافت، لزومِ تأسیسِ تعمیرگاهِ ساعت، ساعت سازی، نیز احساس شد. علی اکبر خانِ ساعت ساز که فضلِ تقدم داشت در بازارچۀ مروی دکانی گرفت و نخستین ساعت سازی ایران را تأسیس کرد وشاگردانی پرورد که هریک بعدها در گوشه ای دکانِ ساعت سازی برپا کردند.
ساعت (تاریخچه ورود به ایران). ساعت؛ تاریخچه ورود به ایران
ساعتِ بزرگِ ناقوس دار و چهارطرفه ای که در برجِ عمارتِ شمس العماره نصب شد، نخستین ساعتِ واردشده به ایران بود (ح‍ 1273ق). شرکتِ سازندة این ساعت مهندسی را نیز برای نصبِ آن به ایران فرستاد و این مهندس قاعدة کوک کردن و روغن کاریِ ساعت را به میرزا علی اکبر خان، معروف به ساعت ساز، آموخت. از طرفِ این شرکت، ساعتِ بغلیِ جواهرنشانی نیز برای ناصرالدین شاه قاجار فرستاده شد. استفاده از این نوع ساعتِ کوکی که با کلیدی کوک می شد، به تدریج در میان اعیان و اشراف مرسوم شد. این ساعت ها را باید هر 24 ساعت یک بار کوک می کردند و از آن جاکه برای ایرانیان غروب وقتِ شرعی بود، ساعت های اولیة وارداتی به ایران همگی غروب کوک بودند، یعنی همة ساعت داران ساعت های خود را هنگامِ غروب کوک می کردند. این قاعده تا دورة حکومت رضا شاه پهلوی باقی بود، تا این که در زمان او وقت کوکِ ساعت از غروب به ظهر تغییر کرد. در این زمان ظهربه ظهر تلگرافی از لندن مخابره می شد که ساعتِ دقیق را از روی ساعتِ لندن معلوم می کرد. به آن دسته ساعت هایی که ظهر به ظهر کوک می شدند، ظهرکوک می گفتند. رفته رفته که بر شمارِ ساعت داران افزوده شد و استفاده از ساعت عمومیت یافت، لزومِ تأسیسِ تعمیرگاهِ ساعت، (ساعت سازی)، نیز بروز کرد. علی اکبر خانِ ساعت ساز که فضلِ تقدم داشت در بازارچة مروی دکانی گرفت و نخستین ساعت سازی ایران را تأسیس کرد و شاگردانی پرورد که هریک بعدها در گوشه ای دکانِ ساعت سازی برپا کردند.
68010300
ساعت (واحد زمان). ساعت (واحد زمان)(hour)
دوره ای زمانی مطابق ۶۰ دقیقه.یک روز تقویمی ۲۴ ساعت است.

معنی کلمه ساعت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ساعت مقداری از زمان می باشد که در دو معنای ساعت عرفی و ساعت نجومی استعمال شده است و در روایات و به مناسبت در کلمات فقها کاربرد دارد.
مراد از ساعتی که در مفهوم زمان به کار می‏رود یکی از دو معنای عرفی و نجومی است.
← ساعت عرفی
ساعت در روایات هم به ساعت عرفی و هم به ساعت نجومی اطلاق شده است که در ذیل به بعضی از موارد آن اشاره می شود.
← ساعت عرفی در روایات
۱. ↑ لغت نامه دهخدا.۲. ↑ بحار الأنوار ج۸۹، ص۱۷۳.
...

معنی کلمه ساعت در ویکی واژه

ساعة
واحد اندازه‌گیری زمان معادل یک بیست و چهارم شبانه روز؛ هنگام، زمان اندک. ساعت از دو کلمه سا - عت تشکیل شده ولی هنوز تعبیری برای بخش اول یعنی سا یافت نشده‌است.
رستاخیز، روز قیامت.
به زبان کُردی: سات

جملاتی از کاربرد کلمه ساعت

مانند خاک شیشه ساعت، برون نرفت یک دم غبار غم ز دل ناتوان ما
با ما نشستی ساعتی آرام رفت از جان ما گفتی قیامت راست شد از جای چون برخاستی
ابروی چون کمانش که آن غمزه تیر اوست هر ساعتی چو تیر سرم در جهان دهد
یک ساعت است گرمی هنگامه نشاط دور هلال عید بسر زود می رسد
بیمار کجا گردد از قوت او ساقط دانی که به یک ساعت کارش نشود کاری
یک دو ساعت بیش نتوان داد عرض اعتبار قطرهٔ ما ژاله می‌بندد اگر گوهر شود
مشک ساید هر زمانی بر هوا باد از زمین در ببارد بر زمین هر ساعتی ابر از هوا
ساعت سعد اختیار کنم به سر خویش در کشم چادر
صلا که ساعتی دیگر نیابی ز مشرق تا به مغرب هوشیاری