دلربا. [ دِ رُ ] ( نف مرکب ) دلربای.دل رباینده. رباینده دل. کسی یا چیزی که دل شخص را به خود جلب کند. که شیفته کند. که عاشق سازد. که دل رباید. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رباینده دلهای اصحاب نظر به حسن و ظرافت. ( شرفنامه منیری ) : نافرید ایزد ز خوبان جهان چون تو کسی دلربا و دلفریب و دلنواز و دلستان.منوچهری. || جذاب. زیبا : یاد تو روح پرور و وصف تو دلفریب نام تو غمزدا و کلام تو دلربا.سعدی.مطربه دلربا غارت دلها کند طوقک زردر گلو نغنغه در حنجرک.شیخ واحدی ( از شرفنامه منیری ).|| معشوق. محبوب. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به دلربای شود. || ( اِ مرکب ) سنگی براق که از آن ظروف خردو دانه های دستبند کنند. قسمی مهره های زرد یا قهوه ای متلألی که زنان گردن بند و دستبند کنند. سنگی به رنگ سرخ سوخته با خالهای زرین. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
معنی کلمه دلربا در فرهنگ عمید
دل رباینده، کسی یا چیزی که به واسطۀ زیبایی خود دل انسان را برباید.
دلربا (ترانه هندی). «دلربا» ( انگلیسی: Manohari ) ترانه ای هندی به زبان تلوگو است که به عنوان بخشی از موسیقی به کاررفته در فیلم آغاز باهوبالی در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. ترانه سرای این ترانه «چایتانیا پراساد» بود. در موزیک ویدئوی این ترانه پرابهاس، اسکارلت ملیش ویلسون و نورا فتحی حضور دارند.
جملاتی از کاربرد کلمه دلربا
خود کرده آشنا بمن ای شوخ دلربا آنگه روش چو مردم بیگانه کرده ای
او نه مثل مسالینا با تنفروشی برای مردان نیرومند روم رفتار میکرد و نه مثل لیویا همسر امپراتور اگوستوس با تمام دلربایی برای شوهرش، بلکه مستقیماً و به تنهایی از قدرت استفاده میکرد."
چشم مستت دلربایی پیشه کرد فتنه ای در ربع مسکون اوفتاد
سنگ دلربا در جواهرسازی کاربرد دارد و تشخیص نوع ساختگی آن از نوع طبیعی مشکل است.
موسیقی کُردی ناحیهٔ مکریان واقع در جنوب استان آذربایجان غربی در میان کُردها جایگاه ویژهای دارد. با ظهور حسن زیرک، خزانهای از بهترین و دلرباترین ملودهای کُردی خلق شد. موسیقی کُردی در همه ابعاد با حسن زیرک به اوج رسید و ردپای آثار او را در بسیاری از ترانههای کُردی میتوان یافت.
تا به غمت نشسته ام ای بت دلربای من رشته مهر و دوستی از همه کس گسسته ام
از دل آتش زیر پا دارد سویدا چون سپند بس که خال دلربایش دلنشین افتاده است
پس روی کرد جانب حوا ز روی مهر گفتا بیا به پیش من ای ماه دلربا
آنکه در لالهزار بنماید لاله را دلربا علی است علی
بسیار زلف پرشکن و پرخم اوفتد بر روی تو چه دلربایی زلفت کم اوفتد
را چه جرم که خود می رود دل از دستم دلی که خود رود از دست دلربا چه کند
دلربایی ذاتی عایشه جایگاهش را در مهر و علاقه محمد تثبیت کرد، بهطوریکه پس از ازدواجهای پیاپی محمد از این جایگاه کاسته نشد. به نظر میرسد او هم در زمان کودکی و هم در زمانی که زن جوانی بود، زیبا بود و به عنوان زن محبوب محمد باقی ماند، با وجود ازدواجهای متعددی که محمد با زنهای زیباروی دیگر انجام داده بود.
زشرم پدر آن بت دلربای فکنده سر خویش بر پشت پای
فُندُقِستان، معبدی کوچک در مسیر بامیان است که تندیسهای زیبای آن از گِل نپختهٔ رنگآمیزیشده، با قدمت سدهٔ هشتم میلادی با ویژگی تأثیرپذیری از سبکهای همزیستگونهٔ متعدد ایرانی، هندی و آسیای میانه است. در این تندیسها با سبکی ویژه از رئالیزم و خمشی فنورانه، دوشیزهٔ هندی دلربا دستش را بر دست یک شاهزادهٔ محلی گذاشته که جامهای تُرکمانند بر تن دارد.
آن شهسوار خویان بارب چه نام دارد در حسن و دلربائی لطف تمام دارد
در مورد صد تندیس آنتینوس که در روزگار مدرنیته (معاصر) برجای ماندهاند، حداقل باید گفت که واقعیت قابل توجه در مورد سنت وی این است که مورد خصومت شدیدِ پیروان مسیحیتقرار گرفت؛ کسانی که دست ساختهها و معابدی که به افتخار [این] نوجوان ساخته شدند را مورد غارت و ویرانی قرار دادند. در ۲۰۰۵ کلاسیک پژوهی∗ به نام کارولین ووت توانست ادعا کند که شمار آثار∗ هویت یابی شدهٔ متعلق به آنتینوس بیشتر از هر شخصیت دیگری در دوران باستان به جز آگوستو و هادریانوس میباشند. وی همچنین ادعا نمود که پژوهشهای کلاسیکِ این آثارِ آنتینوسی خصوصاً به سبب تلفیق نامعمول "اسرار شرح حال گونه و دلربایی حسّانی ژرفشان∗" مهم اند.