ختان. [ خ ِ ] ( ع اِ ) خَتْنَه.( از منتهی الارب ) عمل ختنه کننده. ( از متن اللغة ). || ( اِ ) موضع قطع از شرم مرد یا زن. ( از منتهی الارب ) ( متن اللغة ). || دعوت برای ختان. ( از متن اللغة ). || آنچه در ختنه ببرند از مرد و زن. ( از مهذب الاسماء ). || ( مص ) تطهیر. ( یادداشت بخط مؤلف ). ختنه کردن. ( مصادر زوزنی ). ختان.[ خ َ ت ْ تا ] ( ع ص ) ختنه کننده. ( از ناظم الاطباء ).
معنی کلمه ختان در فرهنگ معین
(خِ ) [ ع . ] (مص م . ) ختنه کردن .
معنی کلمه ختان در فرهنگ عمید
ختنه.
معنی کلمه ختان در فرهنگ فارسی
ختنه، ختنه کننده، جای ختنه، آنچه درختنه ببرند ( مصدر ) ختنه کردن . دو موضع ختان زن و مرد
معنی کلمه ختان در ویکی واژه
ختنه کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه ختان
چون صبر گزیدند بدی جمله درختان آن هجر چو چاهست و صبوری رسن آمد
ماییم چون درختان صنع تو باد گردان خود کار باد دارد هر چند شد نهانی
تا شوند این نیکبختان صاف و خش پاک گردند از فضول غل و غش
تا باد بهاری به سوی باغ گذر کرد بر شاخ درختان گل و نسرین که به بار است
اخلمد که از گردشگاههای طبیعی اطراف مشهد بوده، قدمتی چند هزار ساله دارد، در درهای در میان کوه بینالود واقع شدهاست که در ابتدای دره، انواع گلها و گیاهان زیبا و درختان انبوه به همراه باغهای فراوان میوه به چشم میخورد و پس از طی مسیری آبشار اول که دارای ۲۳ متر ارتفاع است مشاهده شده و با گذر از میان این آبشار و در یک کیلومتری آن، آبشار اصلی اخلمد با ارتفاعی در حدود ۴۰ متر مشاهده میشود و آبشار سوم و چهارم نیز در بالای این آبشارها قرار دارد.
گلباغ نهانست و درختان پنهان صد سال نماید او و او خود یکسان
به محض مشاهده علائم اولیه بیماری، شاخههای آلوده درختان بیمار به سرعت هرس و سمپاشی شوند.
درختانش چو سرو از برگریزی ایمن اند ایمن خزان رنگی ندارد از گل رخسار اشجارش
باغبان چمن بود دلگیر از درختان شاخ بر دیوار
به خوبی همچو نوروز درختان ز خوشی همچو روز نیک بختان
باد چون ریگ بیابان نعمت تو بیقیاس باد چون برگ درختان لشگر تو بیشمار
شکوفه چو بر رشته کرده گهر درختان چو طاووس بگشاده پر
۸۰ درصد از الوار تولید شده در جهان از درختان نرمچوب و مابقی از درختان سختچوب به دست میآید. امروزه در جهان سالانه بیش از سه میلیارد متر مکعب چوب تولید و مصرف میشود.