کهک
معنی کلمه کهک در لغت نامه دهخدا

کهک

معنی کلمه کهک در لغت نامه دهخدا

کهک. [ ] ( اِخ ) شهرکی است از حدود خراسان بانعمت و از وی نمک خیزد. ( از حدود العالم چ دانشگاه ص 104 ).
کهک. [ ک ُ هََ ] ( اِخ ) شهری است در سجستان ، و آن را تیرکهک نیز نامند که از اعمال رخج و نزدیک بُست است. ( از معجم البلدان ).
کهک. [ ] ( اِخ ) مرکز بخش قهستان است که در شهرستان قم و در 30 هزارگزی جنوب قم و 19 هزارگزی جنوب راه قم به اصفهان واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 1800 تن سکنه دارد. از آثار قدیم بقعه ای به نام امام زاده معصوم یا زینب خاتون و بقعه دیگری به نام چهارامام زاده دارد و تاریخ بنای آب انبار و مسجد آن سال 1123 هَ. ق. است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
کهک. [ ] ( اِخ ) دهی از دهستان پشت گدار است که در بخش حومه شهرستان محلات واقع است و 180 تن سکنه دارد. مقبره شاه خلیل جد آقاخان محلاتی در این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
کهک. [ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قشلاق بزرگ است که در بخش گرمسار شهرستان دماوند واقع است و 400 تن سکنه دارد که از طایفه اصانلو هستند و تابستان به ییلاق فیروزه کوه می روند. قلعه خرابه ای به نام قلعه زریف دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
کهک. [ ک َ هََ ] ( اِخ ) دهی از دهستان تفرش است که در بخش طرخوران شهرستان اراک واقع است و 804 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
کهک. [ ] ( اِخ ) دهی از دهستان دشتابی است که در بخش بویین شهرستان قزوین واقع است و 366 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
کهک. [ ک َ هََ ] ( اِخ ) دهی از دهستان همایی است که در بخش ششتمد شهرستان سبزوار واقع است و 104 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه کهک در فرهنگ فارسی

قصبه مرکز بخش قهستان شهرستان قم واقع در ۳٠ کیلومتری جنوب قم کوهستانی و سردسیر دارای ۱۸٠٠ تن سکنه محصول غله پنبه انجیر انگور و زرد آلو و محصولات دامی .

معنی کلمه کهک در دانشنامه عمومی

کهک (تاکستان). کهک ( تاکستان ) ، روستایی از توابع بخش اسفرورین شهرستان تاکستان در استان قزوین ایران است.
در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران کهک از توابع دهستان دشتابی بخش بوئین قزوین با ۳۶۶ نفر سکنه ترکی زبان و شیعه مذهب که به زراعت، گلیم بافی و جاجیم بافی اشتغال داشته اند؛ نام برده شده است.
کهک در ۳۲ کیلومتری جنوب غربی شهر قزوین و در دشت قزوین قرار دارد. ارتفاع کهک از سطح دریا حدود ۱۲۵۰ متر است و یکی از مهم ترین و بزرگترین مزرعه های بادی ایران در این منطقه قرار دارد.
این روستا در دهستان خرم آباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۲۸۲۷ نفر ( ۸۰۹ خانوار ) بوده است. این روستا جزء ناحیه تاریخی دشتابی است که با به وجود آمدن تقسیمات کشوری جدید و ایجاد شهرستان تاکستان تابع بخش اسفرورین این شهرستان شد. مردم کهک از قوم خلج بوده و به زبان ترکی آذربایجانی صحبت می کنند. در گذشته زبان اهالی روستای کهک ترکی خلجی بوده که به دلیل مجاورت با سایر ترکان منطقه زبان آنها به ترکی اوغوزی ( آذربایجانی ) تبدیل شده است.
اقامتگاه بومگردی عباسی، اولین اقامتگاه بومگردی در شهرستان تاکستان است که در روستای بزرگ کهک قرار دارد. اقامتگاه بومگردی عباسی در زمینی به مساحت ۳۰۰ مترمربع و زیربنای ۲۱۰ مترمربع با اعتباری بالغ بر ۲میلیارد ریال و ظرفیت اشتغال زایی برای ۱۶ نفر احداث و راه اندازی شده است. بنای امامزاده خندو که بین کهک و دیال آباد مشترک است و احتمالاً در دورهٔ صفویه ساخته شده است از مکان های تاریخی کهک است.
روستای کهک به دلیل موقعیت بسیار مناسب خود و جمعیت بالا، دارای امکانات بسیار مناسبی می باشد. پایگاه اورژانس کهک که به متراژ ۲۰٬۷۰ مترمربع است که ۱٬۴۰۰ مترمربع آن برای ساخت مرکز خدمات جامع سلامت روستا و ۲۰۰ مترمربع آن برای ساخت پایگاه اورژانس می باشد، از سال ۱۳۹۷ در منطقه فعالیت می کند.
کهک (تفرش). کَهَک روستایی است در استان مرکزی ایران. این روستا در دهستان بازرجان بخش مرکزی شهرستان تفرش قرار گرفته است. جمعیت روستای کهک ۳۶۰ نفر است .
زبان اهالی روستای کهک، تاتی و به اصطلاح خودشان «کیَکی» و به اصطلاح مردم تفرش «بوره بشو» است . در حوزه مرکزی تفرش، کهک روستایی است که مردم آن به زبان تاتی که لایه زیرین زبانی این منطقه است، صحبت می کنند .
کهک (ساوه). کهک روستایی است از توابع بخش نوبران شهرستان ساوه در استان مرکزی ایران.
این روستا در دهستان آق کهریز قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۲۰۳ نفر ( ۹۲ خانوار ) است.
کهک (قم). کَهَک، مرکز شهرستان کهک و یکی از شهرهای استان قم در ایران است. یکی از کسب و کارهای مردم این شهر کشاورزی است و تبحر خاصی نیز در خیاطی دارند.
جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، برابر با ۴٬۸۳۷ نفر ( ۱٬۴۸۰ خانوار ) بوده است.
اقلیم شهر کهک معتدل خشک است و تابستان هایی معتدل و نسبتا خنک و زمستان هایی سرد دارد.
• خانه حکیم ملاصدرا
خانه ملاصدرا، اقامت گاه ملاصدرای شیرازی فیلسوف و حکیم اسلامی بوده است و وی به دلیل آزار متعصبان به ویژه حاج ابوالفضل خان حاج اسماعیلی از سرمایه داران خاموش کهک قرار گرفت و درس خود در شیراز را رها کرد و ۱۵ سال در کهک به گوشه نشینی، عبادت، و تفکر پرداخت.
• آب انبار کهک
• قلعه عبدالله
• مسجد جامع کهک
• خانه شیخ باقر عربشاهی
• امامزاده زینب خاتون
• سرو بزرگ دشت آبفین با قدمت بیش از ۱۲۰۰ سال.
• چنار محله عمران آباد
• قنات زیبای مزرعه آبنو
• مزرعه های آلیجه باشیون
• مزرعه نو
• مزرعه سرباغان
• پارک لاله کهک: این پارک در کمربندی شهر کهک قرار گرفته است.
• بوستان شهدای گمنام
• خیابان حضرت ابوالفضل ( ع )
• خیابان معلم
• خیابان جهاد
• خیابان ملاصدرا
• بلوار خلیج فارس
• میدان ملاصدرا
• کتابخانه عمومی ملاصدرا
معنی کلمه کهک در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کهک در دانشنامه عمومی
معنی کلمه کهک در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه کهک

معنی کلمه کهک در ویکی واژه

بخش کهک به مرکزیت شهر کهک در جنوب استان قم ایران است. این محل اقامتگاه ملاصدرا بوده است.
روستایی تات‌زبان در دهستان بازرجان بخش مرکزی شهرستان تفرش در استان مرکزی ایران است.
روستایی در دهستان آق‌کهریز بخش نوبران در استان مرکزی ایران است.
روستایی در استان سیستان و بلوچستان ایران است.

جملاتی از کاربرد کلمه کهک

دلاوری‌که ز یک خم خام پر خم و تاب هزار سلسله بر بال‌کهکشان افکند
در زبان ارمنی به کهکشان راه شیری «جاده کاه‌دزد» نیز می‌گویند.
کمر از کهکشانم هست ممکن زان نمی‌بندم که ترسم در کمند طرّة بند قبا افتم
وآن که تیرش چو از کمان بجهد فلک از راه کهکشان بجهد
ز ثور و سنبله اعراض کن که خرمن ماه بکاه برگ ره کهکشان نمی ارزد
قرار داشتن زمین در کهکشان راه‌شیری، به عنوان مجموعه‌ای از ستاره‌ها و سیاره‌ها، در قرن بیستم کشف گردید و هم‌زمان وجود دیگر کهکشان‌های خارجی در فضا تأیید شد و بلافاصله پدیده انبساط جهان عامل اصلی وجود فاصله زیاد بین زمین و دیگر کهکشان‌ها اعلام شد.
ز همت {نزد} معشوقست جای عاشقان عالی از اختر در شب تیره است راه کهکشان روشن
فرد و قوم آئینه ی یک دیگرند سلک و گوهر کهکشان و اخترند
به تاب و توان همچو کوه گران تن کج‌مجش چون ره کهکشان
شاه ایران را برای صید بنخجیر شرف تیر سهم و کهکشان زه چرخ گردون قوس شد
گردن و سر کرده در کاسه نهان چون برآرد می کشد تا کهکشان
سپهر بلند از ره کهکشان خدنگ تراساخت آماجگاه