شتک

معنی کلمه شتک در لغت نامه دهخدا

شتک. [ ش َ ت َ ] ( اِ ) در تداول خانگی ، ترشح. ترشح آب ، خاصه آب ناپاک. پاشیده شدن ذرات آب. رشاشه. ( یادداشت مؤلف ). پریدن ذرات ریز آب روی بدن یا لباس کسی. معمولاً زنان وسواسی از «شتک » بسیار پرهیز میکنند و هرگاه کسی به سهو به آنان شتک کند یا آبی از جایی بدیشان ترشح کند، سر و تن و لباس خود را آب میکشند. ( فرهنگ لغات عامیانه جمالزاده ).

معنی کلمه شتک در فرهنگ عمید

ترشح آب، آبی که از نهر یا از روی زمین به واسطۀ جریان سریع یا حرکت کردن در میان آن به اطراف پاشیده می شود.
* شتک زدن: (مصدر لازم ) راه رفتن در میان آب و آب را با حرکت پا به اطراف پاشاندن.

معنی کلمه شتک در فرهنگ فارسی

در تداول خانگی ترشح . ترشح آب خاصه آب ناپاک پاشیده شدن ذرات آب .

معنی کلمه شتک در فرهنگستان زبان و ادب

{spatter} [مهندسی بسپار علوم و فنّاورى رنگ] قطرات کوچک پوش رنگ که در حین کار از غلتک پوش رنگ زنی یا قلم مو بیرون می پاشد

جملاتی از کاربرد کلمه شتک

این روستا در دهستان پشتکوه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۵ نفر (۲۰خانوار) بوده‌است.
در یکی از سفرهای هیئت آمریکایی به مسکو برای هماهنگی پروژه آپولو-سایوز، لئونوف با یکی از فضانوردان هیئت آمریکایی به نام دیوید اسکات آشنا شد و پس از دعوت وی به منزل و استودیوی هنری‌اش در مرکز مسکو، این دو نفر ساعت‌ها با هم در مورد برنامه فضایی دو کشور و علاقه‌مندی‌های شخصی‌شان گفتگو کردند. در این ملاقات‌ها بود که طرف آمریکایی برای نخستین بار جزئیاتی در مورد برنامه فضایی شوروی به دست آورد، از جمله اینکه لئونوف قرار بوده اولین انسانی باشد که به ماه قدم می‌گذارد، و اینکه پیشگامی برنامه فضایی شوروی در مسابقه فضایی تا چه حد به رؤیاها، ابتکار عمل و پشتکار سرگئی کارالیوف وابسته بوده‌است.
شیرگیر و خوش شد انگشتک بزد سوی مبرز رفت تا میزک کند
شنبه دشتی کریم دشتکی صالح سرلک مراد چولکی
شعب بوان به فارس در شیراز غوطه باشد بهشتکی در شام
از او بزاد مر، آن حرب نابکار پلید وزان بزاد مر، آن زشتکار بوسفیان
هر آن کاو به نیکی نهان و آشکار دهد پند و او خود بود زشتکار
می زند مشت به رویم که مبین سوی حبیب هیچ کس نیست چو من مشتکی از دست رقیب
ای ساقی مه روی چه مست است دو چشمت انگشتک می زن که تو بر راه صوابی
منزل عیش به وحشتکدهٔ امکان نیست چمن از سایهٔ گل پشت پلنگ است اینجا
اجاق‌آباد، روستایی از توابع بخش دشتک شهرستان چالدران در استان آذربایجان غربی ایران است.
یاد ناسکه به وحشتکده عنقایی ناله می‌شد همه‌گر نقش نگین می‌کردم
پس زد انگشتک به رقص اندر فتاد که بده زوتر رسیدم در مراد
آلفا هشتک یک ستاره است که در صورت فلکی هشتک قرار دارد.