شاهو

شاهو

معنی کلمه شاهو در لغت نامه دهخدا

شاهو. ( ص مرکب ) مروارید شاهوار نفیس اعلا. ( ناظم الاطباء ). اما ظاهراً کلمه ابتر شده شاهوار است.
شاهو. ( اِخ ) نام سلسله کوههایی است که در حدود شطدیاله در کردستان باشد. ( از جغرافیای غرب ایران ).

معنی کلمه شاهو در فرهنگ اسم ها

اسم: شاهو (پسر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: šāhu) (فارسی: شاهو) (انگلیسی: shahu)
معنی: آن که چون شاه بزرگ و شکوهمند است، مروارید شاهوار و نفیس، کوتاه شده ی شاهوار، ( اعلام ) نام کوهی در استان کرمانشاه که بخشی از رشته کوه زاگرس است

معنی کلمه شاهو در دانشنامه عمومی

شاهو (روانسر). شاهو شهری در بخش شاهو شهرستان روانسر استان کرمانشاه ایران است. روستای منصورآقایی مرکز بخش شاهو از توابع شهرستان روانسر در استان کرمانشاه پس از تجمیع با روستای قشلاق به شهر تبدیل و به عنوان شهر شاهو شناخته شد.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این شهر ۳٬۳۴۲ نفر ( در ۸۷۱ خانوار ) بوده است.

معنی کلمه شاهو در ویکی واژه

شاهو ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش شاه - اِو قابل تجزیه باشد، و به معنای شاه آب، یا رودخانه بزرگ یا سیلاب پس از باران بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه شاهو

دهانش پر از گوهر شاهوار بیاگند و دینار چون صد هزار
مجلس شاهوار بنهاده هر طرف حورئی بکف باده
از برای فروغ خاطر شاه معدن در شاهوار شوی
از شرح دانه های در شاهوار عرش کلک از عطارد و ورق از مهر و ماه کن
این روستا در دهستان شاهو قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۵۷ نفر (۳۵خانوار) بوده‌است.
بر او آفرین کرد بس شهریار بسی دادش از گوهر شاهوار
نامه نه و درج گهر شاهوار درج در آن این گهر آبدار
پس از آن، به جز بخش خودمختار قره‌باغ منطقهٔ شاهومیان و چهار روستای منطقهٔ خان‌لر (گتاشن، مارتوناشن، آزاد و کامو) ارمنیان مقیم جمهوری آذربایجان بسیار کاهش یافتند. اکثر ارمنی‌ها در باکو اقامت داشتند و در آن زمان حدود ۵۰٬۰۰۰ نفر می‌شدند، در صورتی که درآغاز سال ۱۹۸۸، قریب به ۲۱۵٬۰۰۰ نفر ارمنی در باکو زندگی می‌کردند.
این شخص با پیر خضر شاهو فرق دارد و چنین مشهور است که سیّد خضر با برادرش سیّد احمد با ینچوبی در زمان صفویّه به منطقة گروس و کردستان مهاجرت نموده‌اند و زیارتگاهی او به جا مانده از اواخر صفویه است.
بحریست طبع سید پر دُر شاهوار گر در سخن گهر بفشاند غریب نیست
و آنگه ز ماه و زهره کلاه و لباچه را هم قوقه و هم انگلهٔ شاهوار کرد
دلی که از نفس گرم آب شد صائب اگر به خاک چکد در شاهوار شود
آرشاک شاهومیان بازیکن فوتبال بازنشسته در پست مدافع ارمنی‌تبار اهل ایران است.
وی یکی از فعالان برجسته حزب بلشویک بود که پس از سقوط دولت مساوات در آوریل ۱۹۱۸م. ریاست شورای کمیسرهای ملی باکو را برعهده داشت پس از حمله نیروهای انگلستان به قفقاز، استپان شاهومیان به همراه ۲۵ کمیسر باکو دستگیر شد؛ آنها به ناحیه‌ای در ماوراء خزر فرستاده و سرانجام در ۱۹ سپتامبر ۱۹۱۸م. تیرباران شدند.
ببست از بر کاغذ ابری چو قار ببارید ازو گوهر شاهوار
پس از قره‌باغ کوهستانی بخش‌های کاملاً ارمنی‌نشینی از نواحی شرق و جنوب منطقه مخصوصاً منطقهٔ شاهومیان در دوران تاریخ متعلق به آرتساخ و جزئی از ملیک‌های قره‌باغ بودند، نیز جدا و به حدود مرزی کشور آذربایجان شوروی متصل شدند.