سخا

معنی کلمه سخا در لغت نامه دهخدا

سخا. [ س َ ] ( ع اِمص ) جوانمردی و کرم و بخشش و دهش. ( ناظم الاطباء ). جوانمردی. ( دهار ). سخاء :
ای دریغ آن حر هنگام سخا حاتم فش
ای دریغ آن گو هنگام وغا سام گراه.رودکی.ایزد آن بار خدای بسخا را بدهاد
گنج قارون و بزرگی و توانایی جم.فرخی.از سخای تو ناگوار گرفت
خلق را یک سر و منم ناهار.لبیبی.با سرشک سخای او کس را
ننماید عظیم رود فرب.عسجدی.کم آزاری و بردباریش خوست
دلش با وفا و کفش با سخاست.ناصرخسرو.وگر بجود و سخا و شجاعت و مردی
کسی بماندی ماندی ولی حق حیدر.ناصرخسرو.خارش همه شجاعت و بارش همه سخا
رسته به آب رحمت و حکمت بر او رطب.ناصرخسرو.مریم گشاد روزه و عیسی ببست نطق
کو در سخن گشاد سر سفره سخا.خاقانی.شاه سخن بخدمت شاه سخا رسید
شاه سخاسخن ز فلک دید برترش.خاقانی.چون خوان سخا نهد سلیمان
عیسیش طفیل خوان ببینم.خاقانی.ای دست ملک بخ بخ اگر ساغر وشمشیر
ماهی و نهنگند تو دریای سخایی.خاقانی.دل کوه از تاب سخای او خون شد.( سندبادنامه ص 13 ).سخای ابر از آن آمد جهانگیر
که در طفلی گیاهی را دهد شیر.نظامی.مغرب و آن قوم سخا دشمنند
مشرق و اهلش بسخا روشنند.نظامی.منگر اندر ما مکن در ما نظر
اندر اکرام و سخای خود نگر.مولوی.هر که عَلَم شد بسخا و کرم
بند نشاید که نهد بر درم.سعدی.- سخا کردن ؛ بخشش کردن :
خطاست گوئی در نیستی سخا کردن
ملامت تو چه سودم کند چو طبع سخاست.مسعودسعد.دریای لطف اوست وگرنه سحاب کیست
تا بر زمین مشرق و مغرب کند سخا.سعدی.- سخاپرور ؛ سخاپیشه. رجوع بهمین کلمات شود.
سخا.[ س َ ] ( ع اِ ) لنگی شتر و شتربچه. ( ناظم الاطباء ).
سخا. [ س َ ] ( اِخ ) ناحیتی است بمصر وقصبه آن سخاست در مصر پایین. ( از معجم البلدان ).

معنی کلمه سخا در فرهنگ عمید

سخی بودن، جود و کرم داشتن، بخشش، کرم، جوانمردی.

معنی کلمه سخا در فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بخشش داشتن کرم داشتن . ۲ - ( اسم ) بخشش کرم . ۳ - آسان بودن انفاق اموال و غیره بر شخص تا چنانکه باید و شاید بمصب استحقاق رساند .
ناحیتی است بمصر و قصبه آن سخاست در مصر پایین .

معنی کلمه سخا در فرهنگ اسم ها

اسم: سخا (پسر) (عربی) (تلفظ: sakhā) (فارسی: سَخا) (انگلیسی: sakha)
معنی: سخاوت، ( = سخاوت )

جملاتی از کاربرد کلمه سخا

ژوزف پاپازیان از عکاسان بنام عهد ناصرالدین شاه بود. او در سال ۱۸۸۲م عکاسخانه‌ای در تهران دایر کرد. پاپازیان مهر ساده‌ای با نقش شیروخورشید و نام خود و تاریخ تأسیس عکاسخانه با عبارت (دارنده مدال‌های طلا از شاه ایران) به زبان انگلیسی برای خود ساخته بود.
سخا نمایی و مردی کنی و داد دهی جز این سه چیز نداری درین جهان مکسب
اریک گارنر (۱۵ سپتامبر ۱۹۷۰–۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۴) محافظ پارک و فضاهای تفریحی شهر نیویورک بود. وی ۴۳ ساله بود و از نظر دوستان خود «مصلح محله» و شخصی «خوش‌مشرب» و «سخاوتمند» شناخته می‌شد. از او شش فرزند باقی‌مانده‌است.
سخای تو بودست در هیچ معطلی؟ ضیای تو بودست در هیچ اختر؟
ذهبی: او شیخ ما شیخ السلام هست در عصر منحصر به فرد خودش با دانش شجاعت و سخاوتش ملتش را امر به معروف و نهی از منکر کرد و آنچه برای اون اتفاق افتاد برای کسی پیش نیامد.
پای تو زاستان تو جز بر ره سخا ناید برون چو دست تو از آستین تو
آخیسخا در سرور تحت شبکه نام‌های جغرافیایی
هست آن سخا چون دام نان اما صفا چون دام جان کو در سخا آویخته کو در صفا آویخته
در آن زمان که ابی وارد عرصهٔ موسیقی می‌شود، خوانندگان اندکی در ایران در زمینهٔ موسیقی پاپ فعالیت داشته‌اند که از آن جمله می‌توان به ویگن، عارف و منوچهر سخایی اشاره کرد. دیری نمی‌گذرد که ابی نیز نخستین ترانهٔ مستقل خود را با نام «عطش» عرضه می‌کند که برای فیلمی به همین عنوان ساخته می‌شود. دومین ترانهٔ وی «چرا چرا» نام دارد با شعری از مسعود هوشمند و آهنگی از حسین واثقی. اما سومین ترانهٔ ابی که به گفتهٔ خودش باعث معروفیت وی می‌شود ترانه‌ای است به نام «شب» با شعر اردلان سرفراز و آهنگ منصور ایران‌نژاد که برای اولین بار در شوی معروف میخک نقره‌ای از فریدون فرخزاد پخش می‌شود.
آیسن سرگیویچ نیکولایف (روسی: Айсен Сергеевич Николаев , یاقوتی: Сэргэй уола Ньукулаайап Айыы Сиэн ; متولد ۲۲ ژانویه ۱۹۷۲) یک سیاستمدار روسی از قومیت یاکوت است. از ۲۸ مه ۲۰۱۸، او به عنوان چهارمین رئیس سخا خدمت کرده‌است.
تویی آن کس که در سخا آید پشهٔ تو به چشم گردون پیل
می‌توان از "آبی که می‌نوشیم"، "بیست سال تئاتر کودک"، "فرهنگ عکاسی" و "گنجینه موزه عکسخانه شهر" یاد کرد. ترجمه کتاب "فتوژورنالیسم " در دو جلد از دیگر آثار اوست.
براعت تو خرد را همی دهد یاری سخاوت تو امل را همی کند مهمان
سپر دولت ابومنصور آن کو بسخا بیکی روز کند مال جهان را سپری
سخاش را وطن اندر سیاهی قلم است چنانکه در ظلماتست چشمۀ حیوان
فیض ز کثرت شده ظاهر درو جود و سخا گشته مجاور درو
ابر در لفظ سخای تو چه چیزست؟ ضمین چرخ در جنب توان تو چه چیزست؟ عیال
آنه‌ماری مول (متولد ۱۳ سپتامبر ۱۹۵۸ در اسخاس‌برخ) فیلسوف و مردم‌نگار مردم هلندی و استاد انسان‌شناسی بدن در دانشگاه آمستردام است.