دعاوی. [ دَ وا ] ( ع اِ )ج ِ دعوی ، ولی آنرا به کسر واو ( بصورت منقوص ) ارجح دانسته اند. ( از اقرب الموارد ). رجوع به دَعاوی شود. دعاوی. [ دَ ] ( ع اِ ) ج ِ دعوی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به دعوی شود. || ادعاها : گفت هین امروز ای خواهان گاو مهلتم ده وین دعاوی را مکاو.مولوی. || مرافعه ها. تظلم ها. دادخواهی ها : بخصوص دعاوی که تعلق به مال دیوان نداشته خود [ دیوان بیگی ] متوجه شده ، قطع و فصل میداد. ( تذکرة الملوک چ دبیرسیاقی ص 13 ). - دعاوی شرعیه ؛ دعاوی مربوط به امور شرعی : دستور آن بود که قاضی اصفهان بغیر از جمعه در خانه خود به تشخیص دعاوی شرعیه مردم... میرسید. ( تذکرة الملوک ص 3 ). || اسباب. وسایل.
جمع دعوی ( اسم ) جمع دعوی ۱ - ادعاها . ۲ - مرافعه ها. ۳ - اسباب وسایل .
معنی کلمه دعاوی در ویکی واژه
(حقوق): دعوا، دعواها، ادعاها، مرافعهها. جمع دعوی. اسباب، وسایل.
جملاتی از کاربرد کلمه دعاوی
یکی ز آثار او ترک دعاویست دگر کتمان اسرار و معانیست
بریتانیا قبل از خروج از منطقه در سال ۱۹۷۱، مرزهای داخلی را بین هفت امارت تعیین کرد تا از اختلافات ارضی که ممکن است تشکیل فدراسیون را مختل کند، جلوگیری کند. بهطور کلی، حاکمان امارات مداخلات انگلیس را پذیرفتند، اما در مورد اختلافات مرزی بین ابوظبی و دبی و همچنین بین دبی و شارجه، تا پس از استقلال امارات، دعاوی متضاد حل نشد. پیچیدهترین مرزها در رشتهکوه حجر بود، جایی که پنج امارت با تقسیم بیش از دهها منطقه مخالف بودند.
وکلای این شرکت نقش مهمی را در حذف نام سازمان مجاهدین خلق ایران از «فهرست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا» داشتند. روزنامه نیویورک تایمز، هزینه این شرکت در آن دعاوی، به نفع سازمان مجاهدین خلق را چندین میلیون دلار برآورد کردهاست.
نام واقعی او الا کاگان بود که پس از ازدواج با اولین همسر خود، این نام را تا آخر عمر حفظ کرد. مادر او پیانیستی با استعداد اما نه حرفهای و پدرش وکیل متخصص دعاوی هنرمندان و نویسندگان بود.
و گفت: هر که ترک کند خدمت مشایخ مبتلا شود به دعاوی کاذبه و فضیحت گردد بدان دعویها.
چون گیرم از برای حکیمی قلم به دست گردد همه دعاوی آن طایفه هبا
پس از بازگشت، به ادامهٔ کار در وزارت پست و تلگراف پرداخت و مدتی نیز مدیر مدرسهٔ عالی پست و تلگراف بود. در همین دوران حرفهٔ وکالت دادگستری را آغاز کرد و به وکالت دعاوی مشغول شد. خواجهنوری اندکی بعد به عضویت در انجمن شهر تهران نیز برگزیده شد، و بهطور مرتب در مطبوعات تهران مقالاتی در زمینههای اجتماعی مینوشت.
ثروت سبب وحی سماوی نشود با فقر و غنا قطع دعاوی نشود
پس این سه گروه را که آن موفق یاد کرد و مرید را از صحبت ایشان اعراض فرمود، مراد آن بود که ایشان اندر دعاوی خود کاذب بودند و اندر روش ناتمام.
عهده بر کیست این دعاوی را همتم گفت قد ضمنت علی
شاه می خواهم که گوید در رخِ اعدایِ مُلک قطع و فصلِ این دعاوی کارِ شمشیر است و من
در نتیجه درصورت بروز اختلاف بین بیمه گذار و بیمه گر یک نماینده از طرف بیمه گذار و یک نماینده از طرف بیمه گر به بررسی دعاوی میپردازند و در صورت نتیجه نگرفتن در دادگاه صالحه مورد بررسی قرار میگیرد.
آمنه در اوقات فراغتش به دعاوی مردم میرسید و پرسشها و مشکلات دینی و اجتماعی آنان را پاسخ میگفت و از محبوبترین زنان دوره خود بود.
پس گفت ای پیر کاهن و واعظ مداهن درین دعاوی عریض و انشای قریض حق تو ابتر است، امتحانی در لغز شاعری گوش دار.
آمنه دختر محمدتقی مجلسی (پدر محمدباقر مجلسی)، عالم شیعه در عصر صفویان بود. او فقه شیعه را نزد پدر و سپس همسرش ملا محمدصالح مازندرانی کامل کرد، طوری که به شوهرش در حل مسایل دشوار دینی نیز کمک میکرد و موجب تحسین او (که خودش از استادان برجسته بود) شده بود. آمنه ۶ فرزند داشت (از جمله محمدسعید اشرف مازندرانی) با این همه در اوقات فراغتش به دعاوی مردم میرسید و پرسشها و مشکلات دینی و اجتماعی آنان را پاسخ میگفت و از محبوبترین زنان دوره خود بود.
قمار و گروبندی باطل و دعاوی راجعه به آن مسموع نخواهد بود.
بر این اساس بازپیوندخواهان تلاش میکنند دعاوی خود نسبت به اینگونه سرزمینها را بر پایهٔ وابستگیهای تاریخی یا قومی (واقعی یا ساختگی) مستدل کنند. الحاقگرایی معمولاً در گروههای ملیگرا و پانناسیونالیست مورد استفاده قرار میگیرد و یکی از ویژگیهای سیاستهای هویتی و جغرافیای سیاسی است.
قوله یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ هو الملک و الملیک، مالک الملک و ملک الملوک. پادشاه بحقیقت اوست که ملکش را عزل نیست، و جدّش را هزل نیست، و عزّش را ذلّ نیست، و حکمش را ردّ نیست، او را ندّ نیست، و ازو بدّ نیست. بنده مؤمن معتقد چون داند که مالک بحقیقت اوست جلّ جلاله لوح دعاوی بشکند، بساط هوس در نوردد، دامن از کونین درکشد، و مالک مطلق را ملک و ملک مسلّم دارد، بر مراد خود مقدّم دارد. ننگش آید که هیچ مخلوق را تذلّل کند، یا از بهر حبّهای و لقمهای گردن برافراشته خود بشکند:
بهاءالله یک سال پس از تبعید به بغداد در ژانویه ۱۸۵۳ آثاری به رشته تحریر درآورد که به ترویج امر باب میپرداخت. این آثار همچنان اشارههایی در پرده به دعاوی نوپای پیامبری بهاءالله دارد و در عین حال مرجعیت صوری میرزا یحیی را نیز تأیید میکند. صبح ازل برای محافظت از خود، خود را از سایر بابیان پنهان میکرد. او امورات را از طریق واسطههایش مانند بهاءالله اداره میکرد و بهاءالله هم در جمع به برادرش ارجاع میداد. صبح ازل از نظر مالی به بهاءالله و برادر وی میرزا موسی وابسته بود. سیاست غیبت صبح ازل به تدریج به بیگانگی او با بخش بزرگی از بابیهای تبعیدی انجامید و آنان شروع به همپیمانی با دیگر مدعیان، بهویژه بهاءالله، کردند.