خیارج
معنی کلمه خیارج در لغت نامه دهخدا

خیارج

معنی کلمه خیارج در لغت نامه دهخدا

خیارج. [ رَ ] ( اِخ ) قصبه ای است جزء دهستان رامند بخش بوئین شهرستان قزوین ، واقع در 27 هزارگزی باختر بوئین و 18 هزارگزی راه عمومی و 2784 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و رودخانه خررود راه آن مالروست ولی ماشین می توان برد. تپه ای مجاور آبادی است که مسجد محل روی آن واقع و می گویند سابقاً ساختمانی روی آن بوده که از زمانهای قدیم و قبل از اسلام می باشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

معنی کلمه خیارج در فرهنگ فارسی

قصبه ایست جزئ دهستان رامند بخش بوئین شهرستان قزوین واقع در ۲۷ هزار گزی باختر بوئین و ۱۸ هزار گزی راه عمومی و ۲۷۸۴ تن سکنه دارد . آب آن از قنات و رودخانه خررود راه آن مالروست ولی ماشین می توان برد .

معنی کلمه خیارج در دانشنامه عمومی

خیارج از توابع دهستان رامند جنوبی بخش رامند شهرستان بوئین زهرا در استان قزوین است. این روستا در ۴۹ درجه و ۴۳ دقیقهٔ طول جغرافیایی و ۳۵ درجه و ۴۸ دقیقهٔ عرض جغرافیایی قرار دارد. خیارج از جنوب به دانسفهان، از شمال و شرق به مرکز دهستان خوزنین و از غرب به روستای یارآباد و جعفرآباد منتهی می شود. مردم روستای خیارج مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند و به زبان تاتی و ترکی صحبت می کنند.
وجود دریای خزر در شمال استان و دشت های منحصربه فرد قزوین را معبر لشکرکشی ها و مهاجرت های کرده است. بر اساس حفاری های انجام گرفته در تپه های تاریخی قره تپه، تپه زاغه و تپه قبرستان در روستای سگزآباد قدمت سکونت و شهرنشینی در این منطقه به شش هزار سال پیش از میلاد می رسد. به دلیل سابقه مدنیت در این منطقه، بازمانده های تمدن نیز قابل توجه اند که از جمله آن ها می توان به وجود قوم تات و رایج بودن زبان تاتی در اقصی نقاط این استان اشاره نمود. از آن جا که زبان تاتی پیوندی عمیق با زبان پهلوی، اوستایی، تالشی و… دارد، به جرئت می توان گفت خیارج و مردم آن از جمله قدیمی ترین نسل های مردمان ایرانی از نژاد آریایی دانست. از میان نژادهای موجود در قزوین از جمله لک، لر، شاهسون، افشار، مراغی و تات، گروه اخیر از جمله اولین گروه های مهاجر آریایی در این منطقه هستند. در استان قزوین با وجود مشکلات عدیده در طول تاریخ هنوز هم چندین شهر و روستا به زبان تاتی تکلم می کنند که نشان پیوند عمیق آنان با این زبان است.
شاردن، جهانگرد معروف، در سیاحت نامهٔ خود ( ص ۴۹ ) در توصیف خیارج می نوسید:
«کیاره قصبهٔ بزرگی است و در وسط دشت زیبا و مصفّایی واقع شده است. در آن کاروان سرایی وجود ندارد، ولی در این قصبه ۱۵ تا ۲۰ خانه و باغچهٔ بزرگ وجود دارد که صاحبانش در آن ها را به روی عابرین و واردین باز گذاشته اند و برای سکونت و استراحت مسافران تخصیص داده اند و بسیار نظیف و تمیزتر از کاروان سراها است. وسایل استراحت مسافران در این منازل کاملاً آماده و مهیا بوده و خیلی خوب و عالی است، ولی توقف در آن ها برای عابرین، بسیار گران تمام می شود. »
ارتفاع متوسط روستا از سطح دریا ۱۲۸۰ متر است. از ارتفاعات روستا می توان به ارتفاعات رامند در ۱۵ کیلومتری روستا اشاره کرد. رودخانه فصلی خررود در ۱۰ کیلومتری روستا قرار دارد. این رودخانه از کوه های آق داغ ( در آوج ) و قیدار سرچشمه می گیرد. آب و هوای روستا آب و هوایی بین آب و هوای صحرایی و مدیترانه ای است و در کل معتدل به شمار می آید. جمعیت روستا به خاطر مهاجرت های گاه گاه اهالی هر چند سال یکبار دست خوش تغییر می شود و اکثر جوانان روستا برای کار در کارخانجات یا کارگری به شهرهایی مثل قزوین، کرج و تهران می روند. شغل اکثر مردم کشاورزی است و محصول عمدهٔ آنان گندم، جو، صیفی جات، علوفه، انگور و… می باشد. انگور مهم ترین محصول روستا است و باغستان های وسیع روستا قدمتی چند ده ساله دارند. دام پروری نیز در روستا مرسوم است و مردم گاو، گوسفند، بز و ماکیان نگهداری می کنند. امروزه چند واحد مرغ داری کوچک در روستا به فعالیت می پردازند.
معنی کلمه خیارج در فرهنگ فارسی
معنی کلمه خیارج در دانشنامه عمومی

معنی کلمه خیارج در ویکی واژه

دهکده‌ای واقع در دهستان رامند شهرستان بویین‌زهرا در استان قزوین. خیارک ممکن است پیش از سیطره خلفای عرب، بصورت خیارک یا خیارگ بوده باشد

جملاتی از کاربرد کلمه خیارج

زبان بیشینه مردم و ساکنین اصلی استان قزوین فارسی، تاتی، الموتی است. فارسی با لهجه ویژه قزوینی زبان نیمه اهالی شهر قزوین است. استان قزوین اصلی‌ترین استان تات‌زبان ایران است و لقب «ام‌القرای زبان تاتی» را دارد. تاتی هچنین زبان مرکز شهرستان تاکستان، زبان اهالی ۵ شهر از شهرستان بوئین‌زهرا (شال و سگزآباد، اسفرورین، دانسفهان، خیارج)، و زبان شماری شهر و روستای دیگر در جنوب غرب استان است. ترکی آذربایجانی زبان بخش‌هایی از شمال غرب و غرب و افزون بر این ۳ زبان، در برخی روستاها و به زبان‌های مراغی و لری و رمانلویی و کردی و گیلکی سخن گفته می‌شود.