خورشیدی. [ خوَرْ / خُرْ ] ( ص نسبی ) منسوب به خورشید : بخورشیدی سریرش هست موصوف بمه برکرده معروفیش معروف.نظامی.- سال خورشیدی ؛ مقابل سال هجری. سالی که مدت آن سیصدوشصت وپنج روز و چند ساعت است. || ( حامص ) پرتوافکنی. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِ ) گلهای تیره مخصوصی از گیاهان که در وسط آنها دایره ای از گلهای زرد و در کنارشان اشعه ای از گلهای رنگین است مانند گل آفتاب گردان. ( دایرةالمعارف فارسی ). خورشیدی. [ خوَرْ / خُرْ ] ( اِخ ) نام شاعری بوده است که بقول رشیدالدین وطواطدر حدائق السحر اشعار ذوبحرین منشوری ابوسعید احمدبن محمد سمرقندی را شرح کرده است. ( یادداشت مؤلف ).
معنی کلمه خورشیدی در فرهنگ فارسی
نام شاعری بوده است که بقول رشید الدین وطواط در حدائق السحر اشعار ذوبحرین منشوری ابوسعید احمد بن محمد سمرقندی را شرح کرده است .
معنی کلمه خورشیدی در دانشنامه عمومی
خورشیدی (سرده). کلیویا ( نام علمی: Clivia ) نام یک سرده از تیره نرگسیان است. خورشیدی (گیاه). گل خورشیدی ( نام علمی: Clivia miniata ) نام یک گونه از سرده کلیویا است. خورشیدی (مانع نظامی). خورشیدی ( به انگلیسی: Czech hedgehog یا خارپشت چکسلواکی ) نوعی مانع برای جلوگیری از عبور تانک است که از تیرهای فلزی ساخته می شود. انواع کوچکتر این وسیله نیز برای ممانعت از عبور اتومبیل ها کاربرد دارد. همچنین ممکن است از این وسیله در سواحل برای جلوگیری از نزدیک شدن شناورها استفاده شود. همچنین در فارسی خورشیدی به موانعی نیز گفته می شود که به با جوش دادن میلگردهای نوک تیز به یکدیگر به شکل یک توپ ساخته می شود و برای جلوگیری از عبور غواص ها کاربرد دارند. نام انگلیسی این وسیله از به کارگیری آن در مرز بین چکسلواکی و آلمان قبل از جنگ جهانی دوم نشأت می گیرد. خورشیدی ها در جنگ جهانی دوم به صورت گسترده ای توسط شوروی مورد استفاده قرار گرفتند، به گونه ای که در ۱۹۶۶ سه خورشیدی ضد تانک بزرگ به عنوان بنای یادبود مدافعین مسکو در جنگ جهانی دوم در کنار بزرگراه ام - ۱۰ ساخته شد. آلمانی ها نیز از خورشیدی های ضد تانک به عنوان بخشی از استحکامات موسوم به دیوار آتلانتیک که در امتداد سواحل شمال اروپا برای جلوگیری از پیاده شدن قوای متفقین ساخته بودند استفاده کردند. در جنگ ایران و عراق نیز عراق از خورشیدی ها برای جلوگیری از عملیات های غواصان ایرانی استفاده می کرد. خورشیدی ها در کنار رودخانه نصب می شدند و مانعی عمده را برای عبور نیروها و قایق ها به وجود می آوردند و به علت فاصله نزدیک آنها با یکدیگر، جابجاییشان نیز دشوار بود. ویژگی خورشیدی این است که حتی در صورت برگشتن یا وارونه شدن باز هم عملکرد خود را حفظ می کند. به علت وزن بالای خورشیدی های بزرگ و احتمال فرورفتن آن ها در زمین، ممکن است صفحاتی به زیر بخش هایی از آن که روی زمین قرار می گیرند متصل شود. همچنین ممکن است مکان هایی نیز در بازوهای خورشیدی برای بستن سیم خاردار تعبیه گردد. کنار زدن خورشیدی های کوچک کاری آسان است. در عین حال می توان آن ها را تا حدی در میان گیاهان پنهان نمود یا به رنگ محیط استتار کرد. خورشیدی های ضد غواص از جوش دادن میلگردهای ضخیم ۲ متری از وسط با یکدیگر ساخته می شود. نوک میلگردها به صورت اریب بریده می شود یا به سر آن ها وسیله های نوک تیزی شبیه سرنیزه متصل می شود. در بسیاری از فیلم های مربوط به جنگ جهانی دوم موانع خورشیدی دیده می شوند. از جمله در ابتدای فیلم نجات سرباز رایان، نیروهای آمریکایی پس از پیاده شدن از شناورها در ساحل نورماندی از کنار خورشیدی ها عبور کرده و خود را به مواضع نیروهای آلمانی می رسانند.
معنی کلمه خورشیدی در ویکی واژه
solare
جملاتی از کاربرد کلمه خورشیدی
تو خورشیدی همه اعما بمانده بصر رفته سوی دنیا بمانده
درخشش خورشید ارتباط مستقیم با فعالیتهای مغناطیسی آن دارد به همین دلیل چرخهٔ خورشیدی تأثیر مهمی بر هوای فضای پیرامون کرهٔ زمین و آب و هوای خود زمین میگذارد.
همچو خورشیدی جهان زوغرق نور واو خود از سرگشتگی خود نفور
هر نجم ناهیدی شده هر ذره خورشیدی شده خورشید و اختر پیششان چون ذره سرگردان شده
اردیبهشت ۱۳۹۱، دومین ماه سال ۱۳۹۱ هجری خورشیدی است.
آغاز آن، روز دوشنبه برابر با ۱۰ مهر ۱۳۹۱ خورشیدی.
بباید آمدن نزدیک آن دلو چو خورشیدی نشستن خوش در آن دلو
کزین بارگه گر چراغی نشست فروزنده خورشیدی آمد به دست
گر نه خورشیدی چرا از تیغ آتش پاش تو صحن ملک از قیروان تا قیروان نتوان گرفت
اُردیبِهِشت (در فارسی افغانستان: ثَور) دومین ماه سال در گاهشماری هجری خورشیدی و دومین ماه فصل بهار است. این ماه ۳۱ روز دارد و از روز سیودوم سال آغاز شده و در روز شصتودوم سال پایان مییابد.
جان از تن آلوده هم پاک به پاکی رفت هر چند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
خورشیدی و زرین طبق دیگ تو را پخته است حق مطلوب بودی در سبق طالب شدستی تو کنون
گر خورشیدی چرخ برینت نرسد ور جمشیدی روی زمینت نرسد
تو خورشیدی ز من پنهان و من با اشک چون باران گهی چون ابر می گریم گهی چون برق می خندم