ذوبحرین
معنی کلمه ذوبحرین در فرهنگ معین
معنی کلمه ذوبحرین در فرهنگ عمید
معنی کلمه ذوبحرین در فرهنگ فارسی
( اسم ) شعری که در آن صفت تلون باشد متلون ملون .
معنی کلمه ذوبحرین در دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:یونس (قرن ۷پ م)
معنی کلمه ذوبحرین در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ذوبحرین
صنعت: ذوبحرین(کذا)
نامش محمدبن عبداللّه، از علوم صوریه و معنویه آگاه. از شعرای مشهور و از معاصرین تیمور به خدمت سید شهید سید سیمی رسید و ارادتش گزید و به تجرید کوشید و بادهٔ توحید نوشید. بر مواقف واقف و به معارف عارف گردید. در مناقب و حقایق اشعار آبدار فرمود. مثنوی ذوبحرین و ذوقافیتین موسوم به مجمع البحرین منظوم کرده و مثنوی دیگر مُسمّی به محب و محبوب به قید نظم آورده. دیوانی نیز دارد. غرض، از ارباب سلوک و عرفان و اصحاب مجاهده و ایقان بود و در سنهٔ ۸۳۸ در استرآباد رحلت نمود. چند بیتی از مثنوی و غزلیاتش قلمی میشود:
صنعت: ذوبحرین- ترصیع
صنعت: ذوبحرین – قلب مستوی