خرجین

معنی کلمه خرجین در لغت نامه دهخدا

خرجین. [ خ ُ ] ( اِ ) چیزی باشد از پلاس که زاد و رخت سفر در آن نهاده بر ستور بار کنند . ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). خُرج. ( منتهی الارب ). خورجین :
چو خرجین معده پر از می کنم
بسر راه کوه سرین طی کنم.فوقی یزدی ( از آنندراج ).مرحوم دهخدا می گویند اصل آن در عربی خُرْجَین است یعنی دو خور ( دو خرج ) که در حالت رفعی «خرجان » میشود مگر آنکه بگوییم صورت نصب و جری برای آن علم شده است. || میوه خشکی که مانند خرجین دو کیسه دارد مانند میوه کلم و ترب. ( از گیاه شناسی ثابتی ص 524 ).

معنی کلمه خرجین در فرهنگ معین

(خُ ) (اِ. ) کیسه مانندی که بر پشت چهارپا می گذارند و از دو طرف آویزان شده در آن اجناس را قرار می دهند.

معنی کلمه خرجین در فرهنگ عمید

دو کیسۀ متصل به هم که روی چهارپا، موتورسیکلت، دوچرخه، یا شانه قرار می دهند.

معنی کلمه خرجین در فرهنگ فارسی

کیسهای که دروسطدودهانه داردودر آن لباس یا، خوراکی یاچیزهای دیگرمیگذارند، وبه ترک اسب
( اسم ) کیسه ای از پلاس که در آن جامه خوراکی و چیزهای دیگرنهند .

جملاتی از کاربرد کلمه خرجین

هرگز نکند ما را عالم به جوال اندر کز شمس حق تبریز پر کردم خرجینی
ای باعث رزق مستمندان بی قوصره و جوال و خرجین
تا به کعبه وصال تو برسند چاره آب و زاد و خرجین کن
یار تو خرجین تست و کیسه‌ات گر تو رامینی مجو جز ویسه‌ات
یا رب به پاس ذلت زوبین آتشین یا رب به حق عزت خرجین آبدار