حلقی
معنی کلمه حلقی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه حلقی در فرهنگستان زبان و ادب
جملاتی از کاربرد کلمه حلقی
از خوردن من به کام و حلقی آن به که ز من خورند خلقی
هرگز دگر خلاص و نجاتش کجا بود حلقی که قیدِ طره مشکل گشایِ اوست
هر که را حلقی اسیر حلقه ها بند بلاست کی رواست سرنگون گردی فلک
کنجی و عشق و دلقی ما از کجا و خلقی لیک او گرفته حلقی ما را همیکشاند
حلقی برید شمر لعین کز نسیم او بویی است اینکه عیسی مریم گرفته است
ماییم و همین حلقی و پوشیدن دلقی یک گوشهٔ نان بس بود و پاره گلیمی
ڵ: لام حلقی که آن را میتوان در تلفظ کلمهٔ کردی «ماڵ» (به معنای خانه)، «بەربڵاو» (به معنای گسترده) مشاهده کرد. (بسیار کلفت خوانده میشود)
کمند زلف او شد ظل ممدود نباشد حلقی از آنحلقه مردود
در عنفوان جوانی چنان که افتد و دانی با شاهدی سری و سرّی داشتم به حکم آن که حلقی داشت طیِّبُ الاَدا وَ خَلقی کالبدرِ اذا بَدا.
بیشینهٔ درازا و وزن در این ماهی به ترتیب ۱۰۰ سانتیمتر و ۳۲ کیلوگرم میباشد (میانگین ۵۷ سانتیمتر و ۶/۳ کیلوگرم) و دارای دندان حلقی با فرمول ۴٫۲-۲٫۴ یا ۵٫۲-۲٫۴ میباشد.
(( ع )): صدایی مانند عین در فارسی دارد که با عین در عربی متفاوت اند زیرا این حرف در گیلکی و فارسی تنها یک توقف حلقی است /'/ ولی عربی آن یک حرف بی صدا یا مصوت با آوای /ʔ/ است.
اِرمیا بن حلقیّا (عبری: יִרְמְיָה؛ ۶۵۵ – ۵۸۶ پیش از میلاد)، یکی از انبیای اسرائیل است و تألیف کتابهای ارمیا، اول و دوم پادشاهان و مراثی ارمیا به ا و (با همکاری کاتب و شاگردش باروخ) نسبت داده میشود.
یا چو اسمعیل صبار مجید پیش عشق و خنجرش حلقی کشید
حلقی که سوده لعلِ لبِ خود نبی بر آن آزردهاش به خنجر بیداد کردهای
ع: این حرف معمولاً مثل شکل عربی آن بهطور حلقی تلفظ میشود. در واقع این حرف و صدای متعلق به آن ریشهٔ کردی ندارد و مأخوذ از زبان عربی بوده و برای نوشتن و گفتن کلمات عربی مانند عەلی(علی)، عومەر (عمر) و… بهکار میرود.
ماهی آمور دارای سر مسطح است ولی ماهی سفید سر برآمده دارد. رنگ بدن در ماهی آمور، نقرهای واضح و در ماهی سفید نقرهای محو است. تفاوت دیگر این دو در دندانهای حلقی است که فرمول دندان حلقی در ماهی سفید ۵-۶ میباشد.