گرمی
معنی کلمه گرمی در لغت نامه دهخدا

گرمی

معنی کلمه گرمی در لغت نامه دهخدا

گرمی. [ گ َ ] ( حامص ) حرارت. ( دهار ) ( آنندراج ). مقابل سردی : سُعر، سُعار؛ گرمی آتش. صِلاع ؛ گرمی آفتاب. شَواظ، سواظ؛ گرمی آفتاب. ( منتهی الارب ) :
زمینش ز گرمی همی بردمید
ز پوست ددان خاک شد ناپدید.فردوسی.نخستین که آتش ز جنبش دمید
ز گرمیش پس خشکی آمد پدید.فردوسی.گرمی و سردی ترا هر دو مثال است از ستم
ز آن همی هر یک جهان را زشت و نازیبا کند.ناصرخسرو.گرمی را سردی ساز و سردی را گرمی. ( کیمیای سعادت ). پس از روزگار جوانی مزاج او [ مردم ] گرم و خشک باشد و این گرمی که جوانان را باشد همان گرمی است که اندر طفلی و کودکی بوده باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
سعدی از گرمی بخواهی سوختن
بس که شیرینی تو از حد میبری.سعدی ( طیبات ). || مجازاً بمعنی تندی. حدت. شدت. گفتار سخت. عتاب. خشم :
بنرمی چو گردون نهد روزگار
درشتی و گرمی نیاید بکار.ابوشکور.ای بدیدن کبود و خود نه کبود
آتش از طبع و در نمایش دود
ای دو گوش تو کر مادرزاد
با توام گرمی و عتاب چه سود.منصوربن نوح بن منصور سامانی.از این در فراوان سخن یاد کرد
تهی شد دل یوسف از خشم و درد
شدش گرمی از مغز یکسر برون
چو گل گشت رویش که بد همچو خون.شمسی ( یوسف و زلیخا ).جهاندار چون نامه را کرد گوش
دماغش ز گرمی درآمد بجوش.نظامی.ترا با چنین گرمی و سرکشی
نپندارم از خاکی از آتشی.( گلستان چ مصفا ص 127 ).شتاب گیردو گرمی بوقت پاداشن
صبور گردد و آهسته گاه بادافراه.فرخی.- گرمی هنگامه ؛ شدت آن :
گرمی هنگامه و زر هیچ نه
زحمت بازار و دیگر هیچ نه.نظامی. || کنایه از جلدی و تیزروی. ( آنندراج ). زودی. بالفور. شتاب.تعجیل : گفت برادرم محمد را آنجا به کوه تیز بباید داشت و یا جای دیگر که اکنون بدین گرمی به درگاه آوردن روی ندارد. ( تاریخ بیهقی ).
به گرمی کار عاقل به نگردد
به تک دانی که بز فربه نگردد.نظامی.به آهستگی کار عالم برآر
که در کار گرمی نیاید بکار.نظامی.ز گرمی ره بکار خود نداند
ز خامی هیچ نیک و بد نداند.نظامی.

معنی کلمه گرمی در فرهنگ عمید

گرم بودن.
* گرمی نمودن: (مصدر لازم ) [قدیمی، مجاز]
۱. دوستی نشان دادن، اظهار دوستی کردن.
۲. مهر ورزیدن، مهربانی کردن.

معنی کلمه گرمی در فرهنگ فارسی

۱ - یکی از بخشهای شهرستان اردبیل . این بخش از شمال به کشور اتحاد جماهیر شوروی از باختر به ارسباران از جنوب به شهرستان مشکین و از خاور به رود خانه بالهارود در مرز شوروی محدود است . کوهستانی و گرمسیر و دارای ۵۶۴٠۷ تن سکنه . این بخش از ۵ دهستان و ۲۳۹ ده تشکیل شده . ۲ - قصبه مرکز بخش گرمی واقع در ۱۳٠ کیلومتری شمال خاوری شهرستان اردبیل . گرمسیر و دارای ۷۵۳۷ تن سکنه . رودخانه های [ در آورد ] و [ بالها رود ] آنرا مشروب میسازند .
۱ - گرم بودن حرارت مقابل سردی : .... گرمی آتش بدان برسد و خود آتش ازو دور باشد . ۲ - تندی شدت . ۳ - عتاب گفتار تند : ای دو گوش تو کر مادر زاد با توام گرمی و عتاب چه سود ? ( منصور بن نوح بن منصور سامانی ) ۴ - جلدی : چالاکی . ۵ - تندی سرعت شتاب : گفت : برادرم محمد را آنجا بکوهتیز بباید داشت و یا جای دیگر که اکنون بدین گرمی بدرگاه آوردن روی ندارد . ۶ - حرارت محبت ( کشاف اصطلاحات ) اخلاص و محبت . ۷ - ( اسم ) غذایی حار : حکیم موسی را برایش آوردم . گفت : ثقل سرد کرده . من هم تا توانستم گرمی بنافش بستم . یا حس گرمی و سردی ( حس حرارت و برودت ) . حسی است که باید آنرا از حس لامسه ( بساوایی ) مجزا و ممتاز دانست زیرا سردی و گرمی از جهت ماهیت خود با حس تماس و فشار فرق دارند و هم از جهت عضو بدنی که واسط. حصول آنهاست . در پوست بدن در مجاورت ذرات لمسی ذرات دیگری یافت میشود دسته ای از آنها ذرات گروز و دسته ای دیگر ذرات روفینی نام دراند و عضو حقیقی حس سردی و گرمی هستند . بعضی از آزمایشها امتیاز حس حرارت و برودت را از حس لامسه بخوبی آشکار ساخته است از آن جمله است تجرب. مشهور پروفسور ریشه . این دانشمند پس از تزریق استریکنین به قورباغه او را زیر تاثیر تماس و حرارت هر دو قرار داده ملاحظه کرد که حیوان از کوچکترین برخوردی که با پوست بین انگشتانش میشد تکانی شدید میخورد در صورتی که نزدیک شدن آهن گداخته را بپوست بدن خود حس نکرده بیحرکت میماند . یا گرمی بازار . رواج رونق . یا گرمی خونابه . بسیاری و شتاب در گریه . یا گرمی طبیعی . حرارت طبیعی حرارت غریزی : گرمی و طبیعی آن بود که جسم را از طبع خویش آید . یا گرمی ناطبیعی . حرارت غیر طبیعی : و گرمی ... ناطبیعی آن بود که از سببی بیرون آید و سبب بیرونی مر گرمی را سه گونه بود .

معنی کلمه گرمی در دانشنامه عمومی

گرمی (اردبیل). گِرمی از شهرهای قدیمی استان اردبیل ایران و مرکز شهرستان گرمی و جزئی از دشت مغان است. این شهر بر سر چشمه رودخانه گرمی چای یا اوجارود بناشده است به نحوی که سه رود در میانه شهر به هم ملحق شده و اجارود یا گرمی چای را ایجاد می نمایند.
شهرستان گرمی از شمال با شهرستان های بیله سوار و پارس آباد، از غرب با شهرستان کلیبر ( آذربایجان شرقی ) از جنوب با شهرستان مشگین شهر و از شرق با جمهوری آذربایجان همسایه است. شهرستان گرمی از جنوب به دامنه کوه های صلوات، از شمال به کوه های خروسلو از غرب به رود دره رود و از شرق به بالهارود محدود می شود.
براساس تقسیمات کشوری شهرستان مغان ( گرمی ) دارای وسعتی معادل ۱۷۲۵٫۲ کیلومتر مربع می باشد.
پست ترین نقطه شهرستان در شمالغرب شهرستان و در روستای خان محمدلو واقع است که حدود ۲۴۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و مرتفع ترین نقطه شهرستان کوه های صلوات در جنوب روستای خان کندی است که حداکثر ۲۲۰۰ متر ارتفاع دارد.
رشته کوه های قره داغ، خروسلو، صلوات سمتهای جنوبی، شرقی و غربی این شهرستان را تشکیل می دهند. در کوه های این شهرستان تاکنون ۶ دهنه غار طبیعی شناسایی و ثبت شده است.
بارش سالانه در شهرستان از شرق به غرب و از جنوب به شمال کاهش می یابد به طوری که میانگین بارش در منطقه داش دیبی و وان علیا ( منتهی الیه شرق شهرستان ) ۷۰۰ میلی متر در سال بوده و پربارش ترین نقطه استان اردبیل است. درحالیکه میانگین بارش سالانه منطقه خان محمدلو ( منتهی الیه شمالغربی شهرستان ) کمتر از۲۵۰ میلی متر می رسد. به طور کلی میزان بارش در شهرستان از متوسط بارش کشور بیشتر است و موجب شده تا تا کشاورزان آن به محصول خوبی از غلات وحبوبات خصوصاً گندم، جو، نخود و عدس دست یابند.
رودهای مهم شهرستان عبارتند از: بالهارود ( به گویش محلی بالهاری ) ، دره رود، چلک چایی، برزند چایی، زنگیرچایی، گرمی چایی ( اوجارود ) ، درین کبود چایی.
دره رود که در گویش محلی «دره اوورد» گفته می شود، با دبی آب بیش از یک میلیارد متر مکعب آب، بزرگترین رودخانه داخلی استان اردبیل است و بیشتر رودهای بزرگ استان نظیر قره سو، بالیغلو چای و خیاو چای به آن می ریزند، در بخشی از مسیر خود از غرب این شهرستان عبور می کند. سد بزرگ امارت بر روی این رودخانه و در محدوده شهرستان گرمی در حال ساخت است.
کوهستانهای جنوب شرقی شهرستان به علت اتصال به کوهستانهای تالش و نزدیکی به دریای خزر از بارش مناسبی در حدود ۶۰۰ میلی متر در سال برخوردار است؛ و به همین دلیل سرسبز است و جنگلهای اوماسلان و اینی که به جنگلهای تالش جمهوری آذربایجان متصل می شوند، در این منطقه قرار دارند. برف هایی که در زمستان می بارد، در کوهستانهای این منطقه گاه تا اوایل تیر ماه می ماند و قابل مشاهده است. همچنین چهار رودخانه گرمی چای ( اجارود ) ، درین کبود، زنگیر و بالهارود، از این منطقه سرچشمه گرفته و تغذیه می شوند. بالهارود نسبت به سه رودخانه دیگر پرآب تر است و در بخشی از مسیر خود مرز ایران و جمهوری آذربایجان را تشکیل می دهد.
معنی کلمه گرمی در فرهنگ عمید
معنی کلمه گرمی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه گرمی در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه گرمی

جملاتی از کاربرد کلمه گرمی

مزاج همه شد ز گرمی به جوش نشست خجل گرم دارو فروش
نی چو پروانه همه ز آتش نسبت سوزند عاشقان بیشتر از گرمی صحبت سوزند
اسکرین رنت یک وب سایت سرگرمی است که اخباری در زمینه های تلویزیون، فیلم، بازی‌های ویدیویی و تئوری های فیلم ارائه می‌دهد.
برفت گرمی بازار هستی ام برباد چنانکه در دل من غیر آه سرد نماند
عاشقان را دم گرم و نفس سرد بسست گرمی و گل نبود اشک و رخ زرد بسست
برنامه اجرا کنند. «قصه پریان» که توسط پوینتر و خواهرش بانی نوشته شده‌است و پوینتر آن را در وکال اصلی اجرا می‌کند، اولین جایزه گرمی را برای گروه به ارمغان آورد، جایزه گرمی برای بهترین اجرای کانتری توسط یک زوج دونفره یا گروهی همراه با آواز در سال ۱۹۷۵.
ز جا جست و بر پهلوان حمله کرد ز گرمی درآمد به گفتار سرد
لس آنجلس به سبب داشتن مراکز تفریحی و سرگرمی فراوان دومین شهر ایالات متحده از نظر جذب گردشگر است. علاوه بر هالیوود که مرکز صنعت هنر هفتم آمریکا می‌باشد، لس آنجلس دارای تعدد مناسبی از مراکز فرهنگی و علمی می‌باشد.
بر گرمی بازار من آتش زدو افزود از آتش من گرمی بازار حقیقت
عشق او صدره اگرمی کشدم در روزی خونبها می دهمش از لب خود هر باری
عام است چنان گرمی عشق تو، که ما را افسرده ز همصحبتی هم‌نفسان کرد
ز گرمی دستگاه اهل عالم تنگ می‌بینم شررواری گمان گر هست هم در سنگ می‌بینم
ترانهٔ اسکای‌فال برندهٔ جایزهٔ اسکار، گلدن گلوب، گرمی و بریت شد.
اگر میدان مغناطیسی درون محفظه ابر اعمال شود، ذرات مثبت و منفی بارگذاری شده در جهت مخالف منحرف خواهند شد، طبق قانون نیروی لورنتس؛ با این حال، با تنظیمات سرگرمی‌های کوچک، زمینه‌های کافی قوی وجود دارد.
مهر مجنون و گرمی فرهاد تا قیامت کنند مردم یاد
دهستان اجارود شمالی یکی از دهستان‌های بخش مرکزی شهرستان گرمی در استان اردبیل است.