خان کندی
معنی کلمه خان کندی در لغت نامه دهخدا

خان کندی

معنی کلمه خان کندی در لغت نامه دهخدا

خان کندی. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سیاه منصور شهرستان بیجار. واقع در 35 هزارگزی باختر حسن آباد سوگند و بیست هزارگزی کله زان. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر. دارای 240 تن سکنه که شیعی مذهب و ترک زبانند. این ده از چشمه مشروب میشود. و محصولاتش غلات و لبنیات و اهالی آن بزراعت و گله داری گذران میکنند. صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است و راه مالرو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
خان کندی. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان. واقع در 37 هزارگزی جنوب ماه نشان و 12 هزارگزی راه مالرو عمومی. ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای مناطق سردسیری. دارای 125 تن سکنه که شیعی مذهب و ترک زبانند. رودخانه قزل اوزن آنجا را سیراب میکند و محصول آنجا غلات و برنج و شغل اهالی زراعت و گلیم و جاجیم بافی و راه مالرو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
خان کندی. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل به آستارا. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای معتدل و دارای 297 تن سکنه که شیعی مذهب و ترک زبانند. آب این ده از چشمه سار و چاه و محصولاتش غلات است. اهالی بزراعت و گله داری اشتغال دارند و راه آن ارابه رو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
خان کندی. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان آختاچی بخش حومه شهرستان مهاباد. واقع در 40 هزارگزی شمال خاوری مهاباد و 3 هزارگزی باختر شوسه بوکان به میاندوآب. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای معتدل و مالاریایی. دارای 177 تن سکنه که سنی مذهب و کردزبانند. این دهکده از رودخانه تاتائو مشروب میشود و محصولاتش غلات و توتون و حبوبات میباشد. اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند و صنایع دستی آنها جاجیم بافی است. راه این دهکده مالرو میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
خان کندی. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است جزءدهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر. واقع در 33 هزارگزی شمال کلیبر و 33 هزارگزی شوسه اهر به کلیبر. ناحیه ای است کوهستانی و معتدل دارای 225 تن سکنه که شیعی مذهب و ترک زبانند. این دهکده از چشمه مشروب میشود. محصولاتش غلات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران می کنند و از صنایع دستی گلیم می بافند. راه آنجامالرو است. این دهکده از دو محل تشکیل شده یکی بنام خان کندی بالا و دیگر خان کندی پایین. فاصله آن دو 7/5 هزارگز و سکنه خان کندی پایین 122 نفر و محل قشلاق ایل چلیپانلو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

معنی کلمه خان کندی در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو .

معنی کلمه خان کندی در دانشنامه عمومی

خان کندی (اسماعیل لی). خان کندی ( به لاتین: Xankəndi ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان اسماعیل لی واقع شده است.
خان کندی (شماخی). خان کندی ( به لاتین: Xankəndi، پیش تر شاهومیان آباد Şaumyanabad ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان شماخی واقع شده است.
خان کندی (هوراند). خان کندی یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در شهرستان هوراند بخش آبش احمد واقع شده است. این روستا ۲۴۳ نفر جمعیت دارد.
خان کندی (کلیبر). خان کندی یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان سیدان بخش آبش احمد شهرستان کلیبر واقع شده است.
معنی کلمه خان کندی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه خان کندی در دانشنامه عمومی

معنی کلمه خان کندی در دانشنامه آزاد فارسی

خان کَندی
(نام سابق: استپاناکرت) مرکز ناحیۀ خودمختار ناگورنو قراباغ، در آذربایجان، به فاصلۀ ۹۵کیلومتری جنوب شرقی گنجه، با ۶۳,۳۰۰ نفر جمعیت (۲۰۰۱). شراب، میوه، ابریشم و بعضی اقلام غذایی از تولیدات مهم آن است. ساکنان این شهر، همچون مناطق اطراف، عمدتاً ارمنی اند. شهر مزبور با توسعۀ روستای خان کندی شکل گرفت و ظاهراً در ۱۹۲۳، به افتخار استپان شائومیا، رهبر کمونیست باکو، استپاناکرت نامیده شد. پس از تحولات سال های اخیر و در نتیجۀ جنگ های میان ارمنستان و آذربایجان، این شهر، همانند دیگر نقاط قراباغ از حوزۀ نظارت و دخالت دولت آذربایجان خارج و پایتخت جمهوری خودمختار ناگورنو قراباغ شد.

جملاتی از کاربرد کلمه خان کندی

اسماعیل خان کندی یک روستا در ایران است که در دهستان غربی واقع شده‌است.