معنی کلمه گردنامه در لغت نامه دهخدا
گیج کرد این گردنامه روح را
تا بیابد فاتح و مفتوح را.مولوی.به گردنامه لطفم به شهر بازآورد
خیال دوست به اکراه اختیارآمیز.مولوی ( از جهانگیری ).و آنچه در نسخه میرزا مینویسد پس از تتبع بسیار ظاهر شد، مربعی است که از آیات و ادعیه بر کاغذی وضع کنند برای باز آمدن گریخته ظاهراً بی پایه است. || چیزی است که درقدیم نامه توزیع و امروز آن را دایره گویند. و آن سؤال و تقاضائی است از طرف شاهی یا بزرگی و یا غیر آنان در نامه ای از عده ای از اغنیای محلی در اعانت فقیری که نامهای اغنیا را چون دایره ای در ذیل آن نویسند و از دایره کردن اسامی مراد آن است که اغنیا از تأخر اسم خویش خشم نیارند و چون در دائره هیچ نقطه راپیشی نیست ، هر یک چون برابر و مساوی دیگران به شمارآید. سپس آن نامه را نزد هر یک از آن مالداران برندو آنان هر یک در زیر نام خود مبلغی تعهد کنند :
گردنامه است که شه اهل هنر را کرده است
شکل تدویر که بر دایره دینار است.رضی نیشابوری.|| معنی ترکیبی این لغت ، شهرنامه است چه به زبان پهلوی شهر را گرد گویند. ( برهان ) ( جهانگیری ). || سکه و نقش نگین را هم گفته اند. ( برهان ).