غلتاق
معنی کلمه غلتاق در فرهنگ معین
معنی کلمه غلتاق در فرهنگ عمید
۲. پارچۀ کهنه.
معنی کلمه غلتاق در فرهنگ فارسی
( اسم ) چوب بندی زین . یا کهنه غلتاق . زن پیر بد سابقه .
معنی کلمه غلتاق در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه غلتاق
گر بگذرد ز بغلتاق تو نسیم بر گل ستان ز آتش غیرت شود گل آب
گل ز گرما می بیندازد بغلتاق حریر مشک بیدسرددم سنجاب می پوشد چرا
دریا فکنده ذیل بغلتاق فستقی هر دم عروس غنچه برون آید از حرم
شمسه ی چین را طلوع از طرف بغتاقش نگر چینیانرا بنده ی چین بغلتاقش نگر
در بغلتاق مرصّع دوش چون مه می گذشت او ملول از ما و ما از جان و دل مشتاق او
تو که به غلتاق تنگ چست در آمد تنت پرده دل را درید رشک بغلتاق تو
ولی خجل شود از معجزِ بغلتریت اگر ز چین بغلتاق نافه بگشایی