عزازیل
معنی کلمه عزازیل در لغت نامه دهخدا

عزازیل

معنی کلمه عزازیل در لغت نامه دهخدا

عزازیل.[ ع َ ] ( اِخ ) ( معرب از عبری ) طبق روایات ، یکی از سه فرشته ( هاروت ، ماروت ، عزازیل ) است که خدا آنان را به کره زمین فرستاد تا مانند آدمیان زندگی کنند و ازمحرمات بپرهیزند والا تنبیه شوند. عزازیل پس از چندی چون دانست که از عهده این امتحانات برآمدن مشکل است اظهار عجز نمود و معاف شد، ولی دو تن دیگر به مأموریت خود ادامه دادند و فریب زنی ( زهره = ناهید ) را خوردند، شراب نوشیدند و اسم اعظم را بدان زن گفتند وبه پادافراه این کردار در چاه بابل معلق شدند و تا روز رستاخیز بدین حال خواهند ماند. ( از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به «ستاره ناهید» از محمد معین شود. || از نامهای قدیمی شیطان. ( از اقرب الموارد ). نام شیطان. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). شیطان. ( قاموس کتاب مقدس ). ابلیس. ابوخلاف. ابوالعیزار. ابومرة. ابولبینی. بلأز. خناس. دیو. شیخ نجدی :
کشوری گیر بیک حمله که آن کشور را
پادشاهست عزازیل و مهاکال وزیر.سوزنی.بد ز گستاخی کسوف آفتاب
شد عزازیلی ز جرأت رد باب.مولوی.شد عزازیلی از این مستی بلیس
که چرا آدم شود بر من رئیس.مولوی.وگر دردهد یک صلای کرم
عزازیل گوید نصیبی برم.سعدی.تکبر عزازیل را خوار کرد.سعدی.|| ( اِ ) روح پلید. || نام مرغی است کوچک. ( از ناظم الاطباء ). || اشاره به بزی است که در وادی غیرذی زرع فرستاده میشد. || اشاره است به انفصال خطایای قوم ، و مختصراً بر ذبح شده اشاره به کفاره خطایای قوم است. || ( اِخ ) اسم محلی است که بز را در آنجا میفرستادند. ( قاموس کتاب مقدس ).

معنی کلمه عزازیل در فرهنگ معین

(عَ ) [ عبر - ع . ] (اِ. ) طبق روایات ، یکی از سه فرشته (هاروت ، ماروت ، عزازیل ) که خدا آنان را به کرة زمین فرستاد تا مانند آدمیان زندگی کنند و از محرمات بپرهیزند والا تنبیه شوند. عزازیل پس از چندی چون دانست که از عهدة این امتحان برآمدن مشکل است اظهار عجز

معنی کلمه عزازیل در فرهنگ عمید

۱. بچه ای که بسیار شیطنت می کند، بچۀ شرور.
۲. [قدیمی] لقب ابلیس، شیطان.

معنی کلمه عزازیل در فرهنگ فارسی

شیطان ابلیس .
کلمه عبری به معنی عزیزخدا، لقب ابلیس پیش ازرانده شدن که ازجمله مقربان بود، این نام درادبیات فارسی برای شیطان باقیمانده است
معرب از عبری طبق روایات یکی از سه فرشته ( هاروت - ماروت - عزازیل ) است که خدا آنان را بکره زمین فرستاد تا مانند آدمیان زندگی کنند و از محرمات بپرهیزند و الاتنبیه شوند از نامهای قدیمی شیطان

معنی کلمه عزازیل در دانشنامه عمومی

عزازیل (سوپرنچرال). ازازل ( به انگلیسی: Azazel ) یک شخصیت داستانی در مجموعه تلویزیونی درام و ترسناک سوپرنچرال در تلویزیون سی دابلیو است. طراحی و توسعه داده شده توسط خالق مجموعه اریک کریپک، و با بازی فردریک لهنه انجام شده است.
ازازل ( با بازی فردلیک لهنه ) ، اولین شیطان به وجود آمده در تمام شیاطین است. ازازل کودکانی، از جمله دختر خود را دارد. شیطانی که مگ مسترز، یک آنتاگونیست در فصل اول، که توسط سم به جهنم ارسال شد را اداره کرده است. ازازل، بنده لوسیفر و پادشاه جهنم در هنگام زندانی شدن لوسیفر بود. در حداقل یک مورد، ازازل، لوسیفر را با نام «پدر» که بیشتر اشاره اش به نقش لوسیفر در به وجود آمدن خودش است، صدا می زند. تنها اسلحه ای که می تواند ازازل را بکشد، کلت نام دارد.
ازازل، اصلی ترین شخص در فرار لوسیفر، با کمک به وی از زندان بود. در برنامه های لوسیفر، به او دستور داده شده بود، که کودکان ویژه ای را به وجود آورد. در هنگام انجام این مأموریت، او با مری کمپبل یا مری وینچستر روبرو شد. پس از قتل پدر و مادر و نامزدش جان وینچستر، مری با ازازل یک معامله ای می کند؛ که اگر به مری به او اجازه دهد، تا ده سال دیگر به خانه شان بیایند، او زندگی جان را بر می گرداند.
در شبی که ازازل، پس از ده سال به خانه می آید، به گهواره سم می رود. او زمانی که مری متوجه حضورش در اتاق می شود، با به وجود آوردن آتش، او را می کشد. این اقدام وی، باعث تغییرکردن زندگی جان و پسرانش، سم و دین می شود؛ که تا بقیه عمر خود، به دنبال این شیطان، برای انتقام جویی بروند.
عزازیل (شخصیت). عزازیل ( انگلیسی: Azazeal ) یک شخصیت خیالی در سریال تلویزیونی هکس است که نقشش را مایکل فاسبندر ایفا نمود.
نام این شخصیت برگرفته از عزازیل در «کتاب خنوخ» است، اما جز شباهت نامی، نزدیکی دیگری به آن ندارد.

معنی کلمه عزازیل در دانشنامه آزاد فارسی

عَزازیل
در برخی منابع اسلامی، نام شیطان قبل از آن که از فرمان خداوند سرپیچی کند. در تورات نام بز طلیقه (بز بلاگردان) یا نام جنی که این بز را برایش فرستاده اند، است.

معنی کلمه عزازیل در ویکی واژه

طبق روایات، یکی از سه فرشته (هاروت، ماروت، عزازیل)
که خدا آنان را به کره زمین فرستاد تا مانند آدمیان زندگی کنند و از محرمات بپرهیزند والا تنبیه شوند. عزازیل پس از چندی چون دانست که از عهده این امتحان برآمدن مشکل است اظهار عجز نمود و معاف شد، ولی دو تن دیگر به مأموریت خود ادامه دادند و فریب زنی را خوردند، شراب نوشیدند و به پادافره این کردار در چاه بابل معلق شدند و تا روز رستاخیز بدین حال خواهند ماند.

جملاتی از کاربرد کلمه عزازیل

زلف بر دوشش عزازیلی به دوش جبرئیل دل در آغوشش دماوندی میان پرنیان
روانش چو از کالبد گشت دور به سوگش عزازیل بگرفت سور
آن عزازیل با هوا پیوست زان ورا هاویه است جای نشست
کلام بهترم ماند از عزازیل صفی از خاک و من زاتش بتکمیل
عزازیل است دیده اوّل کار نمودش نقطه است و دیده پرگار
بی زلف تو جانی ندیده دینی با کفر عزازیل آرمیده
اول آدم از عزازیل لعین در گمان افتاد از راه یقین
چه سرّ بد ای عزازیلم در این راز که تا من همچو تو تا دریابم این باز
عزازیل است اندر خون روانه همی جوید دمادم او بهانه
در کتاب تاریخ طبری در روایاتی از ابن‌عباس نقل شده: ابلیس از فرشتگان بود و نامش عزازیل بود و در زمین ساکن بود. فرشتگان ساکن در زمین جن نام داشتند. ابلیس به عبادت همی کوشید و در دانش از همه پیش بود و به همین سبب مغرور شد و در برابر فرمان خدا عصیان نمود.
از شیاطین روزگاری تو از عزازیل یادگاری تو