عاکف
معنی کلمه عاکف در فرهنگ معین
معنی کلمه عاکف در فرهنگ عمید
۲. (تصوف ) کسی که از دنیا قطع علاقه می کند و فقط به خدا می پردازد.
۳. حاضر، مقیم.
معنی کلمه عاکف در فرهنگ فارسی
۱ - مقیم شونده معتکف . ۲ - کسی که در مسجد یا جای دیگر برای عبادت مقام گزیند گوشه گیرنده برای طاعت و عبادت جمع عاکفون عکف عکوف . یا عاکف ملا علی . فرشته .
معنی کلمه عاکف در فرهنگ اسم ها
معنی: گوشه گیرنده برای عبادت، ( در قدیم ) آن که در جایی مقدس برای عبادت اقامت دائم داشته باشد، معتکف، ( به گونه ای احترام آمیز ) حاضر و مقیم
جملاتی از کاربرد کلمه عاکف
این زمان چندین امیر بزرگ از بیات مطلق و بیات شام در معسکر شاهنشاه اسلام موجود است، یکی از آن جمله امیرکبیر محمدعلی خان که در حد عراق عرب سالار سپاه است و برادرش اسمعیل خان عاکف حریم درگاه.
خوشا دیار محبت که اندر آن وادی طراز کعبه شود فرش عاکفان کنشت
به نیروی بخت و بازوی سخت رخت از ایوان بزم به میدان رزم برده گرد سرا پرده گردیدن آوردم، و از حال برده پرسیدن، یکی از عاکفان بارکه هم از واقفان کار است دچار افتاد محبس کنیز و طریق مخلص او نیز جستم گفت:
از عاکفان درگه سلطان عشق شو از محرمان خلوت اسرار یار باش
عاکفان ستر عصمت را ز بی آزرم چند صد گزند با وجود ذل بند
ز زهد عاکف و سیار صحن روضه او به ناز و منت گیرند من و سلوی را
تا بکی مخمور باشند از می روز الست عاکفان کوی خود را باده اسرار ده
او روانست و تو گویی واقفست او دوانست و تو گویی عاکفست
عاکفان حرمت قبلۀ اهل کرمند واقف از نکتۀ سر بستۀ لوح و قلمند
عاکفان کعبه توفیق را جز حریم دوست جائی هست نیست