شنگی. [ ش َ ] ( حامص ) خوشدلی. شادی : برداشت رباب [ معشوقه ] از سر شنگی و پس آنگه بنواخت و از جمله نواها بدرآمد.سوزنی.چو ترک دلبر من شاهدی به شنگی نیست چو زلف پرشکنش حلقه فرنگی نیست.سعدی.این دلبری و شنگی بی موجبی نباشد وین سرکشی و شوخی باز از کجاست گوئی.فخر بناکتی.- شنگی کردن ؛ شاهدی و شوخی و ظرافت کردن : شنگی کن و سنگی زن بر شیشه عقل ایرا می چون پری از شیشه دیدار نمود اینک .خاقانی.
معنی کلمه شنگی در فرهنگ فارسی
خوشدلی و شادی
جملاتی از کاربرد کلمه شنگی
بدان رسیده که از تشنگی نمایم غش کنون هلاک شوم ای پدر ز سوز عطش
بنابراین در ۱۰ آگوست، آفونسو دو آلبوکرک به سمت تنگه هرمز روانه شد، جایی که امیدوار بود بتواند به هر وسیله ای که لازم است تدارکات مورد نیاز را به دست آورد و فعالیت مخفیانه خود را برای سلطه بر هرمز انجام دهد - یا به عبارت دیگر "به جای مرگ از گشنگی مانند یک شوالیه در جنگ بمیرد".
ترا که گلشن عزت ز تشنگی شد خشک مبند آب رخ خود ببوستان طمع
سوی آب بستن چو دشمن شتافت به یاران شه تشنگی دست یافت
در قشنگی کتاب خانه من شده همچون نگارخانه چین
ز سوز تشنگی هر چند دارد رنگ خاکستر درون پرده دارد چشمه حیوان نهان سودا
۴- در همان سال سپیدرود در لیگ گیلان در یک بازی نفس گیر با دو گل ملوان را مغلوب کرد. گل اول بازی را مهرداد هوشنگی و گل دوم را حمیدرضا منصوری به ثمر رساند این بازی رفت دو تیم بود.
زبحر عشق تو دل صد هزار موج بخورد هنوز می کند از تشنگی زبان بیرون
در اصل نوعی مقاومت است که بار الکتریکی در آن ایجاد میشود: هم چنین این سیم پیچ سبب افزایش درجه حرارت نیز میشود. رایجترین آلیاژ فلزی ای که در این فرایند استفاده میشود ترکیب نیکل و کروم میباشد که به آن نیکروم هم گفته میشود. این سیم نیکروم دور هسته سرامیکی پیچیده میشود. تعداد پیچهایی که سیم به دور هسته سرامیکی میزند بستگی به میزان تراکم وات دارد. جریان متناوب (که میتواند به صورت دو فاز یا سه فاز باشد) وارد سیم پیچ نیکرومی شده و سیم را گرم میکند که در ادامه باعث گرم شدن غلاف المنت فشنگی خواهد شد.
هست دریای محبت بی کنار لاجرم یک تشنگی شد صد هزار
سوزم آن نیست که از تشنگیم سینه بسوخت آن است سوزم که به دل ماء معین میگذرد
ز تشنگی نه به تن جان نه شیر در پستان مرا دل از غم این طفل در نفیر آمد
کجا بیکاوش دردی صد چاک میزیبد هلاک تشنگی را دیده کی نمناک میزیبد