شمخال
معنی کلمه شمخال در لغت نامه دهخدا

شمخال

معنی کلمه شمخال در لغت نامه دهخدا

شمخال. [ ش َ ] ( اِ ) قسمی تفنگ زمخت و سنگین ابتدایی قدیمی نظیر خاندار. ( یادداشت مؤلف ). حربه آتشی سرپر که سربازان قدیم به کار می بردند. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه شمخال در فرهنگ معین

(شَ ) [ ع . ] (اِ. ) حربة آتشی سرپر که سربازان قدیم بکار می بردند.

معنی کلمه شمخال در فرهنگ عمید

تفنگ سر پر و سنگین.

معنی کلمه شمخال در فرهنگ فارسی

حربه آتشی سرپرکه درقدیم متداول بوده است
( اسم ) حربه آتشی که سر پر که سربازان قدیم به کار می بردند .

معنی کلمه شمخال در دانشنامه عمومی

شمخال (عنوان). شمخال یا شاوهال ( Shamkhal, or Shawhal ) عنوان فرمانروایان قوم قموق در داغستان و شمال شرقی قفقاز طی قرون ۸ الی ۱۹ است. از قرن ۱۶ پایتخت شمخالات ترکی، شهر تَرکی بوده است و دولت آن با عنوان شمخالات ترکی شناخته می شد.
شمخال (قوچان). شمخال، روستایی است از توابع بخش باجگیران شهرستان قوچان در استان خراسان رضوی ایران.
شمخال همچنین هم اکنون نام شهری در داغستان روسیه می باشد. برخی محققان معتقدند این واژه دارای ریشهٔ عربی می باشد. اما بنا بر گفتهٔ بسیاری از محققان، شمخال یا شاوهال ( Shamkhal, or Shawhal ) نامی ترکی است که برای اشاره به دولت یا فرمانروایان ترک استفاده می شده. منطقهٔ تحت سیطرهٔ شمخال، شمخالات ترکی ( دولتخانه یا همان دولت شهر ) نام داشته است. این نام به طور گسترده تری در بین ترکهای قموق در داغستان و شمال شرقی قفقاز طی قرون ۸ الی ۱۹ استفاده می شده است. تاریخ شناس داغستانی، ماگمادوو در این باره گفته است: دلایل محکمی وجود دارد که نشان می دهد این واژه ( شمخال ) مربوط به دوران خانات قپچاق ( اردوی زرین ) ، و نه اعراب، می باشد. اولیا چلبی جهانگرد ترک ( عثمانی ) نیز ابراز داشته شمخال دارای ریشهٔ ترکی اوغوز می باشد. شمخال از طریق پرتاب یک سیب قرمز که یک سنت کهن بین مردم ترک است، انتخاب می شده است.
این روستا در دهستان دولتخانه نزدیک شهر مرزی باجگیران در کناره شمال شرقی ایران و در نزدیکی کشور ترکمنستان قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۶۴ نفر ( ۴۴ خانوار ) بوده است.

معنی کلمه شمخال در دانشنامه آزاد فارسی

شَمْخال
سلاحی گرم، با لولۀ بلند بدونِ خان. گلولۀ آن کروی شکل است، و مادۀ پیش رانندۀ گلوله باروت است. این جنگ افزار، سنگین و سَرپُر است و برای پرکردن آن که کاری پرزحمت است، ابتدا مقدار معینی باروت در لوله می ریزند، سپس تکه ای نمد یا کهنه پارچه ای در لوله فرو می کنند و به وسیلۀ میله ای فلزی که سَرِ پَخ دارد، این ترکیب را فشرده می کنند و بعد گلوله را در لوله می گذارند. ماشۀ شمخال به چخماقی متصل است که با چکاندن آن، سنگِ چخماق به قطعه آهن یا فولادی که در داخل سلاح تعبیه شده است، برخورد می کند و جرقه هایی که ایجاد می شود (احتراق باروت و حرارت و فشار ناشی از آن) گلوله را به سمت هدف پرتاب می کند. دقت تیر شمخال کمتر از ۱۰۰ متر است. به رغم دشواری پرکردن دوبارۀ شمخال، تیرانداز ماهر و چابک می توانست در هر دقیقه سه یا چهار بار شلیک کند. از این سلاح در قرن ۱۷ و ۱۸ برای جنگ و شکار استفاده می شد؛ سپس سلاح های انفرادی آتشین دقیق تر و کارآمدتر جای آن را گرفت. امروزه مجموعه داران علاقه مند به اسلحه، شمخال های بدلی را نیز در مجموعۀ خود جای می دهند.

معنی کلمه شمخال در ویکی واژه

حربة آتشی سرپر که سربازان قدیم بکار می‌بردند.

جملاتی از کاربرد کلمه شمخال

نه‌رحیم‌رنگرز هستم‌که بر ارک وکیل هر شبی شمخال اندازم ز بالای منار
شاه اسماعیل دوم از مغضوب بودن طایفه استاجلو بهره گرفت و از آنان در کشتار شاهزادگان استفاده کرد. به عنوان مثال مصطفی میرزا برادر شاه اسماعیل دوم به وسیله پیره محمدخان استاجلو خفه گردید. شمخال‌خان سلطان چرکس نیز که از هواداران شاه و از مخالفان حیدر میرزا بود، قتل سلیمان میرزا برادر دیگر شاه را بر عهده گرفت.