پر زحمت
معنی کلمه پر زحمت در فرهنگ عمید
۲. پررنج، پرمشقت.
معنی کلمه پر زحمت در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پر زحمت
بلبل و پروانه گو منقار و پر زحمت مده کآنچه هست از دود و آتش من به مسکن میبرم
برای برداشتن مواد پوششی از روشهای مختلفی استفاده میشود که پرکاربردترین روش، استفاده از روشهای دستی با کمک ابزارهای جرمتراشی سطح است. این کار اغلب زمانبر و پر زحمت است و برای فرآیندهای در مقیاس بزرگ ممکن است خودکار باشد
غم تدبیر لذات از مزاجتگم نشد بیدل به دندان سنگ زن پر زحمت مسواک میبینی
ولگا اسکوروخودووا در کتاب خود: "چگونه من جهان اطرافم را درک و تصور میکنم" توصیف کاملی از جزئیات پر زحمت افزایش حس لامسه، بویایی، و حس کردن لرزش، دما، و طعمها به منظور جبران فقدان قدرت بینایی و شنوایی ارائه داده است. او بعدها با استفاده از این تجربیات به پژوهش پرداخت و الهام بخش آموختههای جدید در این موضوع شد.