شارح. [ رِ ] ( ع ص ) روشن کننده. ( دهار ). بیان کننده. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). مبین. مفسر. آنکه شرح کند. مقابل ماتن. ج ، شارحین ، شُرّاح. || نگاهبان زراعت از پرندگان. ( منتهی الارب ). حافظ. ( اقرب الموارد ). و آن در کلام مردم یمن نگاهبان کشت بود از مرغان و غیر آن. ( از تاج العروس ) : و ما شاکر الا عصافیر قریة یقوم الیها شارح فیطیرها.( از اقرب الموارد ).|| القول الشارح در نزد منطقیان آن است که معنی اسم را در لغت یا ذات مسمی را در حقیقت بیان کند. ( از اقرب الموارد ).
معنی کلمه شارح در فرهنگ معین
(رِ ) [ ع . ] (اِفا. ) شرح کننده ، مفسر.
معنی کلمه شارح در فرهنگ عمید
آن که کتابی یا مطلبی را شرح دهد و مشکلات آن را روشن سازد، بیان کننده، تفسیرکننده.
معنی کلمه شارح در فرهنگ فارسی
بیان کننده، تفسیرکننده، شرح کتاب یامطلبی ( اسم ) آنکه کتابی یا مطلبی را شرح کند و مشکلات آنرا تفسیر نماید بیان کننده . جمع : شراح . یا قول شارح . آن است که معنی اسم را در لغت یا ذات مسمی را در حقیقت بیان کند .
معنی کلمه شارح در ویکی واژه
شرح دهنده، معنی کننده، آنکه مشکلات یک مطلب، کتاب و مانند آن را بیان میکند.
جملاتی از کاربرد کلمه شارح
شارح نهایه گفت: علی بن ابیطالب که درود خدا بر او بادا، را از مخرج مشترک کسرهای نه گانه پرسیدند. فرمود: روزهای هفته را در روزهای سال ضرب کن.
در میان آثار عرفانی ابن عربی، کتاب فصوص الحکم از ویژگیهای خاصی برخوردار است. این اثر عمیق بسیاری از دقایق معارف دینی و اسرار و رموز عرفان نظری را بیان نمودهاست و تأثیر غیرقابل انکاری در سیر اندیشه معنوی مسلمانان نهاده و سالهای متمادی در مجامع علمی از مهمترین کتب درسی در عرفان نظری بهشمار آمدهاست. همچنین سالیان درازی استادان این فن در سطوح بسیار عالی به تدریس آن پرداخته، و شارحان بسیاری با نهایت دقت به شرح مشکلات و توضیح اشارات و کنایات آن همت گماشتهاند.
ناصب رایات علم شارح آیات حق واسطه ی کاف و نون کاشف سرّ و علن
لاکلائو به همراه همسرش، شانتال موف، طلایهداران مکتبی موسوم به «مکتبِ تحلیلِ گفتمانیِ اسکس» به شمار میروند. این مکتب در سالهای اخیر به تربیت شاگردانی نظیرِ آلتا نوروال، دیوید هوارث، جیسون گلینوس، یانیس استاوراکاکیس، الیور مارشارت، جیکوب تورفینگ و دیگرانی پرداخته است که امروزه هر یک از آنان در شمار نظریهپردازان یا شارحانِ این مکتب یا صاحبان آثار برجسته درباره آن قرار دارند.
دل چه بود مخزن اسرار شوق جان که بود شارح تفسیر عشق
کاشف عقده های یونانی شارح نکته های ایمانی
کلکم از تازگی مدح تو درباره خویش شارح «انبته الله نباتا حسن »ست
روایت گزنفون برای بهنمایش کشیدن کیفیت، شجاعت، استقلال، و انسانیت سربازان یونانی نوشته شدهاست و باعث شده که شارحان در قرون پس از گزنفون از ایشان با عناوینی چون «جمهوری متحرک»، «دموکراسی رژهرو»، و «تجسم آتن در میانهٔ آسیا» یاد کنند.
بر سه پایه منبر انگشت کلکت زان نشست کز عبارت شارح احکام شارع می شود
آندرونیکوس رودسی دهمین خلیفهٴ ارسطو در ریاست لوکئوم و نخستین محرر و شارح آثار او بود که در حدود ۷۰ ق م در آتن برآمد.
شاهزاده پیش شه زانو زده ده معرف شارح حالش شده
اَبَهرگ از موبدان و مفسرین و شارحین زند و اوستا در دورهٔ ساسانیان بود.
عبارات ترا خورشید شارح اشارات ترا افلاک خاضع
برخی از شارحان بر این رایاند، که غزالی پس از آن که در احوال و اندیشه ش دگرگونی درگرفت، نظر خوشی به فقه نداشت. چنین باشد یا نه، او از بزرگترین فقیهان اهل سنت، بهویژه فقه شافعی، است و کتاب مستصفای او همچنان مورد توجه و استناد است.
هله ای شارح دلها تو بگو شرح غزل من اگر شرح کنم نیز برنجد دل میر
برخی از مسلمانان دیگر از جله غوث علیشاه شارح تنتره، مبنایی در بررسی جدی آئین هندو ارائه دادهاند که همراه با توضیحات درباره متافیزیک و اسطورهشناسی هندوان است.
در این میان اسماعیل نوریعلاء مطرحترین مدافع و مفسر و شارح شعر موج نو بود. او شعر سهراب سپهری را «پدر بلافصل» شعر احمدرضا احمدی (بانی موج نو) میدانست. او شعر «لولوی شیشهها» سهراب سپهری را از نمونههای اول این طرز دانسته و نوشته بود: «سپهری در این شعر دریچهای به دنیای تازهیافته میگشاید و تصاویری تازه ارائه میدهد.» با این وجود از نظر مدافعان «طرح» احمدرضا احمدی هیچچیز جز خود مدرنیسم افراطی ضدسنت مطرح نبود، آنها حتی گرایش عرفانی سپهری و هوشنگ ایرانی را که بهنوعی تعهد و معنا احاله داشت، برنمیتافتند. از نظر نوریعلاء شعر موج نو حرکت قاطعی به سوی «شعر ناب» محسوب میشود و به همین دلیل بسیاری از مشخصات شعر ناب را میتوان در آن دید.
دید کوهی ذات شارح را بذات چون گذشت از اعتبار این و او