سوزان
معنی کلمه سوزان در لغت نامه دهخدا

سوزان

معنی کلمه سوزان در لغت نامه دهخدا

سوزان. ( نف ) سوزنده. در حال سوختن. سوزاننده و ملتهب و با حرقت و سوزش. ( ناظم الاطباء ) :
ز سیمین فغی ، من چو زرین کناغ
ز تابان مهی من چو سوزان چراغ.منجیک.کامران باش و می لعل خور و دشمن را
گو همی خور شب و روز آتش سوزان چو ظلیم.فرخی.هردو گریانیم وهر دو زرد و هر دو در گداز
هر دو سوزانیم و هر دو فرد و هر دو ممتحن.منوچهری.مر آتش سوزان را مر باد سبک را
مر آب روان را و مر این خاک گران را.ناصرخسرو.بخارها که از نایافتن آب تولد کند... گرم تر وسوزان تر باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
در میان گریه ناگه آه کردم از جگر
تا همه کویش برآب و آتش سوزان گرفت.سوزنی.ایزد نخواست آنچه دلم خواست لاجرم
هر لحظه آهی از دل سوزان برآورم.خاقانی.دل کنم مجمر سوزان و جگر عود سیاه
دم آن مجمر سوزان بخراسان یابم.خاقانی.ز دیده آب حسرت برگشاده
میان آتش سوزان فتاده.نظامی.آتش سوزان نکند با سپند
آنچه کند دوددل دردمند.سعدی.صبا بگو که چها بر سرم در این غم عشق
ز آتش دل سوزان و دود آه رسید.حافظ.|| گرم و تابدار. ( ناظم الاطباء ). آتش مشتعل و شعله دار. ( ناظم الاطباء ). آفتاب سوزان.
سوزان. ( اِخ ) دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد. دارای 155 تن سکنه است. آب آن از رودخانه و چشمه. محصول آنجاغلات و پنبه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

معنی کلمه سوزان در فرهنگ معین

(ص فا. ) ۱ - سوزنده . ۲ - ملتهب .

معنی کلمه سوزان در فرهنگ عمید

سوزنده، درحال سوختن.

معنی کلمه سوزان در فرهنگ فارسی

زن یهودی که بسبب زیبایی وعفت مشهور است ویرا بوسیله دو پیر مرد بنا حق متهم به زنا کردند و آن دو محکوم بمرگ گشتند .
سوختن
( صفت ) ۱ - سوزنده محرق . ۲ - ملتهب
دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دو رود شهرستان بروجرد

معنی کلمه سوزان در فرهنگ اسم ها

اسم: سوزان (دختر) (فارسی) (تلفظ: suzān) (فارسی: سوزان) (انگلیسی: suzan)
معنی: دارای حرارت و گرمای بسیار زیاد، ( در قدیم ) ( به مجاز ) سرشار از اندوه و اشتیاق، سوزاننده

معنی کلمه سوزان در دانشنامه عمومی

سوزان (ترانه لئونارد کوهن). «سوزان» ( به انگلیسی: Suzanne ) آهنگی است که توسط شاعر و نوازنده کانادایی لئونارد کوهن در دهه ۱۹۶۰ سروده شده است. این ترانه برای اولین بار در سال ۱۹۶۶ به صورت شعر منتشر شد، و در همان سال توسط جودی کالینز به عنوان آهنگ ضبط شد و کوهن آن را به عنوان اولین آهنگ خود، از آلبوم سال ۱۹۶۷ آوازهای لئونارد کوهن اجرا کرد. بسیاری دیگر از هنرمندان نسخه های خود از این ترانه را ضبط کرده اند و این آهنگ به یکی از بازخوانده شده ترین آهنگ های فهرست کوهن تبدیل شده است.
در سال ۲۰۰۶، پیچفورک این ترانه را به عنوان آهنگ شماره ۴۱ در لیست «بهترین آهنگ های دهه ۱۹۶۰» خود قرار داد.
«سوزان» با الهام از روابط افلاطونی کوهن با سوزان وردال، که بعدها دوست دختر مجسمه ساز آرماند وایلانکورت شد، ساخته شد. اشعار آن مراسمی که آن دو هنگام ملاقات یکدیگر از آن لذت می بردند را توصیف می کند: سوزان، کوهن را برای بازدید از آپارتمانش که در بندر مونترال قرار دارد، جایی که او را به صرف چای نظر ثابت دعوت می کرده، و آن ها در اطراف مونترال قدیم قدم می زند و از کلیسای نوتردام - دام - د - بن - سکورس، جایی که ملوانان قبل از عزیمت به دریا، برکت داده می شدند، گذر می کردند.

معنی کلمه سوزان در دانشنامه آزاد فارسی

سوزان (caustic)
در فیزیک، منحنی یا سطح مُماسِ مُتِعامِد بر موج هایی که از سطح بازتابیده یا شکسته می شوند. در اپتیک، سطح ایجادشده با پوشش خارجی و ظاهری پرتوهای نور در نزدیک تصویر.

معنی کلمه سوزان در ویکی واژه

سوزنده.
ملتهب.

جملاتی از کاربرد کلمه سوزان

سوزن سوزانم در چشم جهل لیکن در باغ خرد سوسنم
او در فیلم‌های به دریا رفتن و نقشه سوزان بازی کرده‌است.
صائب به موم از آتش سوزان نرفته است از فکر آنچه بر من نازک خیال رفت
چون گل ترا به آتش سوزان شود دلیل از نقد عمر اگر نه شماری گرفته ای
ز سوز عشق من عالم بسوزان وجود عالم و آدم بسوزان
تَصْلی‌ ناراً حامِیَةً (۴) و در آن جهان بآتش سوزان رسان.
در او دَه پانزده مَن عود چون مشک بسوزاندی به جای هِیمه خشک
توصیف پنج صفحه مذهبی به قلم سوزانا گولاکسی:
عمر چو دید که آمد سپاه خسرو شرق بتاب آتش سوزان و زور باد وزان
پس دلی سوزان و چشمی غرق خون طاقتی اندک، غمی از حد فزون
چنان با نیک و بد عرفی، به سر بر کز پس مردن مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند
از آتش شوق تو دلم بریانست وز داغ فراق جان ما سوزانست