سانیا
معنی کلمه سانیا در فرهنگ اسم ها

سانیا

معنی کلمه سانیا در فرهنگ اسم ها

اسم: سانیا (دختر) (مازندرانی، فارسی) (طبیعت) (تلفظ: sāniyā) (فارسی: سانيا) (انگلیسی: saniya)
معنی: سایه روشن درون جنگل، سایه روشنِ جنگل، در گویش مازندران سایه روشن جنگل

معنی کلمه سانیا در دانشنامه عمومی

سانیا ( به ژاپنی: 山谷 San'ya ) یکی از محله های توکیو پایتخت ژاپن است که در منطقهٔ تایتو و آراکاوا واقع شده است. این محله به محل سکونت کارگران روزمزد یا منطقهٔ کارگرنشین شهرت دارد. از دوره ادو در این محله مسافرخانه های بسیاری وجود داشته است. هم اکنون نیز در این محله مسافرخانه های ارزان قیمتی به نام کان ای شوکوشوُ ( به ژاپنی: 簡易宿所 かんいしゅくしょ ) وجود دارند. کان ای شوکوشوُ در کنار هتل، ریوکان و گِشوکو یکی از انواع چهارگانهٔ محل های اقامتی کرایه ای در ژاپن است که در آن هیچ نوع سرویس غذایی داده نمی شود و بسیاری از امکانات مسافرخانه به صورت اشتراکی در اختیار قرار اقامت کننده قرار دارد. به سبب ارزانی اقامت این نوع مسافرخانه به تازگی مورد توجه جهانگردان خارجی قرار گرفته است.
• متروی توکیو، خط هیبیا، ایستگاه مینامی سنجو
• جی آر، خط جوبان
سانیا (شهر). سانیا ( به لاتین: Sanya ) یک شهر مرکزی در جمهوری خلق چین است که در هاینان واقع شده است.
سانیا ۱٬۹۱۹٫۵۸ کیلومترمربع مساحت و ۶۸۵٬۴۰۸ نفر جمعیت دارد.
شهرهای خاباروفسک، کن و کانکون، کینتانا رو خواهرخوانده های سانیا هستند.
معنی کلمه سانیا در دانشنامه عمومی
معنی کلمه سانیا در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه سانیا

معنی کلمه سانیا در ویکی واژه

سانیا (جمع سانیا‌ها)
سایه روشن جنگل #

جملاتی از کاربرد کلمه سانیا

و خلافست میان عراقیان و خراسانیان اندر رضا که رضا از احوالست یا از مقامات.
رو تو مدح شاه را میکن نهان تا شوی از جملهٔ انسانیان
خوش بگشا دست چو احسانیان از پی آزادی زندانیان
و گفت: از آن ترسم که فردا در قیامت مرا بینند بیارند و به گناه همه خراسانیان عذابم کنند.
ارمنستان بیزانس یا ارمنستان غربی، که بدنبال تقسیم ارمنستان بزرگ بین امپراتوری بیزانس و ساسانیان در سال ۳۸۷ میلادی تشکیل شد.
اقبال خلق کرد به حکم تو کردگار تا تو به شرط داد بهر کس رسانیا
خداوندا مرانظمی روانست که مقصود همه انسانیانست
آثار باستانی کوه خواجه (کوه رستم) مربوط به دوره اشکانیان - دوره ساسانیان است در دهستان کوه خواجه در بخش تیمورآباد شهرستان هامون، در ۳ کیلومتری روستای ده لطف‌الله و بر روی کوه خواجه جزیره‌ای در دریاچه هامون جای گرفته‌است و این اثر در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ با شمارهٔ ۵۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
(آن گاه گوییم که مر مقتضای این معنی را که مر آن را اندر این قول مشرح به برهان های عقلی ظاهر کردیم، قول چنان آید که گوییم: نفس مردم اندر عالم جسم از نفس کلی آمده است به میانجی اجرام علوی، و آن اجرام مر نفوس را به منزلت مجری ها اند، بی آنکه بدین سبب اندر نفس کلی هیچ نقصانی آمده است تا به بازرسیدن این نفوس به نفس کلی مر او را اندر ذات او زیادتی باشد. و بزرگ تر برهانی بر درستی این قول آن است که نفس کلی بی نهایت است و بی نهایت را نه نقصان لازم آید و نه زیادت، و آرنده نفوس مردم و جز آن اندر جسم نفس کلی است و پدید آمدن نفوس فرزندان بسیار از یک نفس جزوی بی آنکه از او نقصانی شود اندر عالم به میانجی جسم، بر درستی این قول گواست. و مقصود نفس کلی از این صنع و تالیف و تکلیف ان است تا نفوس مردم کز او همی پدید آیند،به لذت جاویدی رسند و او خود به ذات خویش از این صنع نیز به لذت خویش رسد. از بهر آنکه بزرگ تر لذتی اندر رسانیدن نعمت است به حاجتمندان، و افاضت نفس کلی بر عالم جسم به انواع نعمت ها که مردم را به آغاز نشو خویش بدان حاجت است – چه جسمانی و چه نفسانی – بر درستی این قول گواست. اعنی که هر چیزی که مردم را بدان حاجت قوی تر است، آن چیز اندر این عالم بیشتر است و به مردم نزدیک تر است، از جسمانیات چو هوا و زمین که بی این دو چیز مردم را ثبات نیست، و از نفسانیات چو آنچه مر او را همی اعراض گویند و اجسام بدان آراسته است و رسیدن مردم به علوم شریف از راه آن است و چو پیغامبران (ع) که اندر عالم ظاهرند و خلق را به قهر زیر دست خویش آوردند تا از راه علم ایشان به نعمت جاویدی رسند و این از افاضات الهی است که لذت نفس کل اندر این افاضت هاست. و دلیل بر آنکه تمامی لذت اندر رسانیدن نعمت است به حاجتمندان، آن است که هر کسی که مر او را اندکی عقل است مقر است بدانکه واجب است اندر عقل که بهتر حالی مر خدای را باشد و اندر بدیهت عقل ثابت است که مر او را هیچ رنجی و المی اندر نیابد البته، و آنچه مر او را هیچ رنجی نباشد به نهایت لذت باشد و بی نیاز باشد از چیزی که بدان رنج از خویش بگرداند، و رساننده مر خلق را به نعمت هایی که مر ایشان را بدان حاجت است خدای است – عز شانه - ، پس درست شد که غایت لذت اندر رسانیدن نعمت است به حاجتمندان،از بهر آنکه این جز مر خدای را نیست و بی نیازی کمال است و خدای برتر از کمال است که بی نیازکننده حاجتمندان است.)
به فرمان او بر به آسانیا روان گشت دژخیم زی هانیا
آسانیا که از تو جهان راست گر تو چند از وی به اختیار به دشواری اندری
ز غسانیان طایر شیردل که دادی فلک را به شمشیر دل