زبان سُرْیانی ( ܠܫܢܐ ܣܘܪܝܝܐ Leššānā Suryāyā ) , که با نام های آرامی سریانی یا سریانی کلاسیک نیز شناخته می شود. یکی از گویش های زبان آرامی است. نخستین نشانه های استفاده از این زبان در اوایل سدهٔ یکم میلادی در شهر اِدِسا دیده شده است. سریانی در طول سدهٔ چهارم تا هشتم میلادی، یکی از زبان های مهم ادبی در خاورمیانه بوده است و آثار گوناگونی به این زبان وجود دارد. در واقع، ادبیات سریانی حدود ۹۰٪ از ادبیات آرامی را تشکیل می دهد. سریانی در گذشته در بخش های وسیعی از خاور نزدیک و آناتولی و همچنین در سرزمین بحرین تکلم می شده است. زبان آرامی باستان پس از چیرگی امپراتوری آشوری نو بر ممالک سوری - هیتی مورد اقتباس قرار گرفت. شاهنشاهی هخامنشی که پس از امپراتوری آشور تشکیل شده بود نیز از این زبان در دستگاه دیوانی خود استفاده می کرد و آرامی به عنوان زبان میانجی این منطقه باقی ماند. در طول سده های سوم و چهارم میلادی باشندگان این منطقه به مسیحیت گرویدند. در کنار زبان های لاتین و یونانی سریانی یکی از «سه زبان مهم علم و گاه شماری دوران مشترک» بود. در اوایل سدهٔ نخست میلادی سریانی موتور محرک مسیحیت سریانی، فرهنگ، و الهیات کلیسای ارتدکس سریانی بود. مسیحیت سریانی در سراسر آسیا تا ساحل مالابار و شرق چین و حتی تا کیوتوی ژاپن نیز گسترش یافت و ابزار ارتباط و انتشار فرهنگ برای اعراب و به میزان کم تری برای شاهنشاهی اشکانی و شاهنشاهی ساسانی. عموماً سریانی تأثیری ژرف بر زبان عربی داشته است و تا امروز به عنوان زبان مقدس مسیحیت سریانی - آشوری باقی مانده است. سریانی یا آشوری یکی از شاخه های زبان آرامی است و به این ترتیب یکی از زبان های سامی شمال غربی از زبان های آفروآسیایی به شمار می رود. این زبان به الفبای سریانی، یکی از گونه های الفبای آرامی، نوشته می شود. سریانی به عنوان زبان مذهبی کلیسای ارتدکس سریانی و کلیسای کاتولیک آشوری - کلدانی و برخی از زیرشاخه های کلیسای سریانی های کلارای هندوستان مورد استفاده است و همچنین به عنوان یک زبان اقلیت در عراق به رسمیت شناخته شده است که روزگاری زبان رسمی بوده استفاده می شود و در مدارس عمومی عراق، فلسطین، سوئد، آوگسبورگ ( آلمان ) و کرالا ( هند ) نیز تدریس می شود. در منابع اسلامی ذکر شده که آدم، نوح و ابراهیم به زبان سریانی ( آشوری ) سخن می گفتند.
معنی کلمه زبان سریانی در دانشنامه اسلامی
[ویکی اهل البیت] زبانی منبعث از زبان آرامی که در شمال بین النهرین و غرب ایران رواج داشته است. خطی که برای نوشتن سریانی بکار می رفته با اندک تغییراتی همان خط آرامی است. مرکز این لهجه در شمال عراق (بین النهرین) شهر ادسا است که سریانی بکار می رفته ارها و در کتب اسلامی الرها خوانده شده و اکنون اورفا نامند. در قرن دوم میلادی این شهر یکی از مراکز مهم عیسویان گردید و در چند قرن پیش از آن زمان اسکندر و جانشینان وی سلوکس و انتیوخس شمال بین النهرین از مراکز زبان سریانی بوده و بواسطه مهاجرت گروهی از مردمان مقدونیه و یونان در آن سرزمین ها، سریانی رنگ و روی خاصی گرفت و بر دیگر لهجه های آرامی برتری یافت و بسیار لغات یونانی با زبان سریانی درآمیخت و تغییری در انشاء و اسلوب آن پدید آمد. آنچنان که در تحریر مسایل دینی و فلسفی و علمی زبانی رسا و ثروتمند گردید. خط سریانی هم از خط یونانی متأثر گشته برای کتابت بهتر و روشنتر شد. دیگر از مراکز مهم سریانی شهر روحانی عیسویان شرقی نصیبین است. آثاری که به زبان و خط سریانی پیش از نفوذ دین عیسوی بجای مانده نسبتا اندک است. اما آثارپس از آن عهد که غالباً ترجمه و تفسیر تورات و انجیل و مسائل دینی و سرودهای مذهبی است بسیار است و همچنین در ادبیات و تاریخ و علوم یادگارهای گرانبهایی بدین زبان باقی مانده از جمله اسکندرنامه مجعول و منسوب به کالیستنس ترجمه سریانی، قانون مدنی زمان ساسانیان که مترجم آن یشوع بخت ایرانی نسطوری است. مانی مشهور شش کتاب خود به زبان سریانی نوشت چون در آن زمان زبان سریانی در مغرب ایران زبان علمی و ادبی بود. هنوز هم در بسیاری از سرزمین های عربی زبان، لهجه سریانی وجود دارد. لهجه آشوری ها و کلدانی های سوریه و عراق و ترکیه و ایران سریانی است. لهجه سریانی آشوری ها با لهجه سریانی کلدانی ها اندک تفاوتی دارد. این لهجه در سرزمین هایی که برشمردیم با زبانهای محلی چون عربی و فارسی و ترکی آمیخته شده و به صورتی «سریانی نو» درآمده است. زبان سُریانی در سده های نخستین میلادی زبان علمی مناطق گسترده ای از ایران تا روم بوده است. گفته می شود خط کوفی، شاخه ای از خط اسطرنجیلی است که مأخوذ از نوعی خط سریانی است. پس از بنای شهر کوفه و پختگی این خط در آنجا به خط کوفی معروف گردید. خط کوفی را مسلمانان معمولاً برای نگارش قرآن و بعدها روی محراب ها و بالای درِ مساجد و پیرامون ابنیه مهم و کتیبه های قرآن و عناوین سوره در مصحف های بزرگ مورد استفاده قرار می دادند. اما به تدریج خط کوفی جای خود را به خط نسخ داد و اواخر قرن چهارم یا اوایل قرن پنجم نگارش قرآن با خط نسخ و انواع خطوط مشتق از آن معمول شد.
معنی کلمه زبان سریانی در ویکی واژه
سریانی منسوب به سورستان سرزمینی شامل سوریه و سرزمینهای شرقی دریای مدیترانه. زبانی از شاخه زبانهای سامی، خانواده زبانهای حامی سامی، که در سورستان رایج بودهاست. لیوان.
جملاتی از کاربرد کلمه زبان سریانی
شهر گَنجَک که رومیان آن را گانزَک یا گَنزَک یا گَنزه نام بردهاند، و به ارمنی گنزکا، گزن، گنگ، کادزا و به زبان سریانی گنذزک یا گنژگ، گزن، گنگ به یونانی گنزکا، گادزاکا، گادزا، مورخان تازی آن را جَزَن، جَنزَه، جَزنَق یا جَنزَقه نام بردهاند، مغولان آن را ستوریق گفتهاند. نام دیگر این شهر، «شَیز» بودهاست. شَیز واژه معرب جَیز یا جَیس است، شهری باستانی و مقدس برای ایرانیان بود. پلوتارک مورخ یونانی این شهر را با نام فِراد نوشتهاست. در نوشتههای دیگر پهلوی شَیچ خوانده شده، در شاهنامه چیچست به کار رفته و کهنتر از همهٔ این نوشتهها، در اوستا است که نام آن را چِئیچَست آوردهاست. امروزه تمام این نامها از بین رفته و این محل را تخت سلیمان مینامند.
بسیاری از آثار وی از بین رفته و باقی نماندهاست بجز کتاب وی در دانش سخنوری (با نگارش السریانیه: ܣܘܪܝܝܐ) که به زبانهای مختلف نیز ترجمه شدهاست. نقش آنتون در سریانی و زبان سریانی با نقش الفراهیدی در عربی و زبان عربی، بعلت اینکه وی در زمان خودش اقدام به تنظیم وزنهای شعر السریانی نمود برابری میکند.
پس از فتوحات مسلمانان در اواسط سدهٔ هفتم میلادی، فرایند یونانیشدن زبان سریانی، که در سدههای ششم و هفتم رو به رشد بود، در اواسط سدهٔ هفتم کند و سپس متوقف شد. سریانی در حدود سدههای نهم وارد یک عصر نقرهای شد. آثار این دوره عمدتاً دانشنامهای و آموزشی بودند، و توسط مفسران کتاب مقدس، یشوعداد مروزی، و یعقوب بار-صلیبی نوشته شدهبودند.
آرامی نو کلدانی یکی از گویشهای آرامی نو شمالشرقی میباشد. در دشت نینوا در شمال عراق به این زبان صحبت میشود. همچنین این زبان توسط جوامع آشوریان پراکنده در سراسر دنیا صحبت میشود. این زبان بسیار به آرامی نو آشوری نزدیک است و هر دو از زبان سریانی -که در دوره پارتیان در آشوریه ایجاد شده بود- به وجود آمدهاند. اکثر گویشوران این زبان را قوم آشوریان یا به اصطلاح مذهبی مسیحیان کلدانی تشکیل میدهند.
شیرشوع بن قطرب از اهالی جندیشاپور بود که زبان سریانی را بیش از عربی دوست میداشت.
آشوریها به زبان سریانی یا آشوری سخن میگویند؛ که گونهای از آرامی شرقی است.
ابن عباس گفت: چون هابیل بدست قابیل کشته شد، آن روز در درختان خار پدیدآمد، و میوهها بعضی ترش گشت، و طعمها بگردید، و روی زمین دیگرگون گشت. آدم به مکه بود، گفت: «قد حدث فی الارض حدث» امروز در زمین حادثهای پدیدآمده است، ندانم تا چه بوده؟ بر اثر آن برفت تا آن احوال بدید، و این چند کلمت بزبان سریانی بگفت، و بعضی فرزندان وی نقل با عربیت کردند:
یکی دیگر از منابع تاریخ ساسانی، کتابهایی است که مسیحیان بهزبان سریانی نوشتهاند.
برجستهترین شخص سدهٔ سیزدهم میلادی، ابن عبری، پیشوای کلیسای ارتدکس سریانی، و آخرین کسی بود که نوشتههایی از خود به زبان سریانی بر جای گذاشت.
در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، میانرودان توسط کوروش بزرگ فتح شد و سپس توسط شاهنشاهی هخامنشی (۵۳۹–۳۳۲ پیش از میلاد) اداره شد. این امر بیش از ۳۰۰۰ سال سلطه اقوام سامی زبان میانرودان بر خاور نزدیک را به پایان رساند. پارسها فرهنگ بومی، مذهب، مردمان آشور و بابل را حفظ کردند و در آن دخالت نکردند (به عنوان موجودیت) (اگرچه کلده و کلدانیان ناپدید شدند) و آشور به اندازه کافی قوی بود که شورشهای بزرگی را علیه هخامنشیان در ۵۲۲ و ۴۸۲ پیش از میلاد برپا کند. در این دوره زبان سریانی و خط سریانی در آشور تکامل یافت و قرنها بعد وسیلهای برای گسترش مسیحیت سریانی در شرق نزدیک شد.
آرتور جفری می گوید زبان یونانی باستان ارتباط کمی با زبان عربی کلاسیک داشتهاست و در سده هفتم میلادی، عربها با زبان یونانی بیزانسی در ناحیه شام در ارتباط بوده اند، که غسانیان جایگاه ویژهای در برقراری این ارتباط داشتهاند. علیرغم این تماس، در قرآن واژگان یونانی جز مواردی که از طریق زبان سریانی منتقل شده، یافت نمی شود.