روانسر
معنی کلمه روانسر در لغت نامه دهخدا

روانسر

معنی کلمه روانسر در لغت نامه دهخدا

روانسر. [ رَ س َ] ( اِخ ) قصبه مرکزی بخش روانسر از شهرستان سنندج است که در 76هزارگزی شمال باختری کرمانشاه و 64هزارگزی جنوب شرقی پاوه در کنار راه شوسه کرمانشاه به پاوه و دماغه جنوب شرقی کوه شاهو واقع شده است. دارای آب و هوایی سرد است ولی به علت وجود چشمه های زیاد و باتلاق و لجنزارها در تابستان پشه بسیار دارد. طول جغرافیایی آن 46 درجه و 40 دقیقه و عرض آن 34 درجه و 42 دقیقه و ارتفاع آن از سطح دریا 1336 متر است. دارای 500 تن سکنه است که جمعی زارع و کاسب و گروهی از کارمندان دولت هستند. درمانگاهی در این قصبه دایر شده است که همیشه آماده پذیرایی از بیماران است. ادارات بخشداری ، نمایندگی دارایی ، آمار، پاسگاه ، گارد مسلح گمرکی و ژاندارمری در این قصبه دایر است و دارای یک باب دبستان و 8 باب دکان است. سرچشمه رودخانه قره سو در این قصبه واقع است و دارای آبی فراوان و شیرین است. محصول عمده اش غلات و میوه و برنج و لبنیات و صیفی است و همه روزه بین این قصبه و کرمانشاه اتومبیل رفت و آمد می کند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
روانسر. [ رَ س َ ] ( اِخ ) از بخشهای شهرستان سنندج است. مشخصات جغرافیایی آن بدین شرح است :از طرف شمال و مشرق به بخش کامیاران شهرستان سنندج ،از طرف جنوب به بخش سنجابی ، از جنوب شرقی به دهستان خالصه بخش مرکزی کرمانشاه و از مغرب به دهستان ولدبیگی از بخش ثلاث و از شمال غربی به دهستان جوانرود از بخش پاوه محدود است. بطور کلی آب و هوایی سرد داردمنتها قسمتهای کوهستانی سردتر و کنار رودخانه قره سو سرد معتدل است. سرچشمه اصلی رودخانه قره سو در این بخش است و در قصبه روانسر و دماغه جنوب شرقی کوه شاهو چندین چشمه جاری است و بتدریج از کف رودخانه زه آب بدان افزوده می شود و بطرف کرمانشاه جاری میگردد ولی منبع اصلی رودخانه دره های جنوب شرقی کوه شاهو مراتع خراجیان و زرینه است که در بهار و زمستان آب فراوانی از آن جاری است منتها در تابستان این رودخانه خشک می شود، و آبادی روانسر در کنار این رودخانه واقع شده است. در سال 1318 هَ. ش. برای اینکه از آب این رودخانه استفاده بیشتری بشود سدی به طول 20 متر در یک هزارگزی پایین آبادی احداث شد و دو جوی بزرگ از آن منشعب گردید و مورد استفاده ده آبادی قرار گرفت. از ارتفاعات مهم این ناحیه ، کوه مرتفع شاهو است که درمشرق بخش پاوه در جهت شمال باختری به جنوب خاوری کشیده شده است و تا حدود دره میان دربند و طاق بستان و بیستون ادامه دارد و در روانسر بوسیله رودخانه خراجیان شکافته میشود و با زمین یکسان میگردد. قصبه روانسر در انتهای دماغه این کوه واقع شده است. این سلسله کوه را از روانسر بطرف شمال غربی کوه شاهو و در جنوب شرقی کوه چالابه و کوه زیارت ویس می نامند. ارتفاع قله شاهو در شمال بدرآباد و زیرجوبی 2328 متر، و قله چالابه در شمال باباحیران 2231 متر است. در حدود شمال شرقی گردنه پلنگان شعبه ای از کوه شاهو منشعب میشود و بوسیله قوسی به کوه چالابه متصل می گردد و قلل مهم آن بنام زرینه و شاخ شکن خوانده میشود و خطالرأس این رشته حد طبیعی بخش روانسر و بخش کامیاران است. گردنه لون بین کوه زرینه و شاهو واقع است و راه مالرو روانسر به شاهین از آن میگذرد. ارتفاع قله زرینه کوه 2518 متر و قله شاخ شکن 2231 است. راه شوسه ٔکرمانشاه به نوسود که از وسط این بخش میگذرد قبل ازوقایع شهریور 1320 احداث شده است و کاملاً مورد استفاده اتومبیلهاست. این بخش از 50 آبادی تشکیل یافته و سکنه آن در حدود 10 هزار تن و مرکز بخش ، قصبه روانسر است ، و خراجیان ، دوست آباد، صادق آباد، خرم آباد، زرین چقا، گل سفید، مشکین آباد و گمشتر از دیههای مهم این بخش می باشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

معنی کلمه روانسر در فرهنگ فارسی

۱ - بخشی از شهرستان سنندج (استان پنجم ) که زبان اهالی آن کردی و مذهبشان تسنن است .محصول : غلات میوه برنج لبنیات و صیفی است . ۲ - قصبه مرکز بخش در ۷۶ کیلومتری شمال غربی کرمانشاه ۵٠٠ تن سکنه .
از بخشهای شهرستان سنندج است مشخصات جغرافیایی آن بدین شرح است : از طرف شمال و مشرق به بخش کامیاران شهرستان سنندج از طرف جنوب به بخش سنجابی از جنوب شرقی به دهستان خالصه بخش مرکزی کرمانشاه و از مغرب به دهستان ولدبیگی از بخض ثلاث و از شمال غربی به دهستان جوانرود از بخش پاوه محدود است

معنی کلمه روانسر در دانشنامه عمومی

رَوانسَر ( به کُردی: ڕوانسەر ) یکی از شهرهای استان کرمانشاه در غرب ایران است. این شهر نزدیک ترین شهرستان به مرکز استان یعنی کرمانشاه می باشد. این شهر مرکز شهرستان روانسر است. و به علت مناظر، آب و اماکن تفریحی دیدنی که دارد سالیانه توریست های زیادی را جذب می کند.
روانسر شهر تاریخی است. مالک شهر روانسر و روستاهای آن از والی زادگان اردلان بوده اند؛ که به مرور افراد و خاندانهای ملاک دیگری از خوانین ؛ سادات و همچنین افراد غیر بومی نیز بسیاری را از آنان خریداری کرده اند. از بزرگان روانسر می توان به سردار رشید اردلان اشاره کرد. عباس خان سردار رشید اردلان آخرین حاکم حکومت اردلان بوده است. وی مردی شجاع و جنگجو بوده است. یکی دیگر از بزرگان شهر روانسر محمدصالح خان اردلان بوده است محمد صالح خان در تیراندازی مهارت فوق العادهٔ داشت. در سال۱۳۱۰زمانی که نیروهای روس و انگلیس به روانسر حمله کردن محمد صالح خان تنهایی جلوی روس و انگلیس وایستاد و شکستشان داد.
غلامحسین خان اردلان یکی دیگر از بزرگان است. غلامحسین خان اولین بخشدار مقتدر اورامانات به مرکزیت روانسر بوده است. غلامحسین خان فرزند حسین خان و حمیده خانم اردلان بوده است. مادر وی ( حمیده خانم ) مالک گل سفید و شهرک ویس القرن بوده است.
از مشاهیر دیگر روانسر می توان به: استاد سید محمدطاهر هاشمی ؛ ماموستا شیخ محمد سعید نقشبندی ؛ میرزا احمد داواشی؛ سید حبیب الله نعلینی ؛غلامعلی خان اردلان و. . . اشاره کرد.
در مورد نام روانسر نظرات مختلفی مطرح شده است که بر اساس یکی از آن ها به سبب وجود سرآب گنه خانی که سرچشمه رود قره سو است، این محل روان - سر یعنی سرچشمه رودخانه ها خوانده شده است.
مردم روانسر به زبان کردی گویش کردی مرکزی و لهجه اردلانی صحبت می کنند.
مذهب مردم روانسر سنی شافعی است.
بر پایه سرشماری جمعیت شهری روانسر ۱۰۰۰۰۰ نفر جمعیت دارد و جمعیت کلی ( شهری و روستایی ) آن بالغ بر ۱۵۰۰۰۰ نفر می باشد. ( ۱۸/۹۸۰ خانوار ) . و جمعیت روستایی و دهستان و بخش آن نیز بالغ بر ۵۰٬۰۰۰ نفر می باشد.
روانسر دارای آثار پیش از حد تاریخی مهمی است و از این لحاظ در باستان شناسی غرب کشور جایگاه ویژه ای دارد. قدیمی ترین آثار سکونت انسان در اطراف روانسر به دوره پارینه سنگی میانی تا فرا پارینه سنگی بازمی گردد که حداقل از حدود ۵۰ هزار سال تا ۱۲ هزار سال پیش را شامل می شود که بقایای آن ها در غارهای کولیان و جاوری و همچنین رودخانه گراب ( آوی خر ) یافت شده است. از دیگر کشفیات قدیمی روانسر یک دندان آسیاب فیل است که مربوط به دوره پلیستوسن است و در نزدیکی شهرک روانسر کشف شده است. از آثار دیگر روانسر تپه موسایی و دو تپه مجاور آن است که از اوایل دوره مس و سنگ ( حدود ۷ هزار سال پیش ) تا زمان های اخیر مورد سکونت انسان بوده است.
معنی کلمه روانسر در فرهنگ فارسی
معنی کلمه روانسر در دانشنامه عمومی

معنی کلمه روانسر در دانشنامه آزاد فارسی

شهری در شمال استان کرمانشاه، شهرستان جوانرود، و مرکز اداری بخش روانسر، با ارتفاع ۱,۳۶۰ متر. در منطقه ای کوهستانی در ۵۶کیلومتری شمال غربی کرمانشاه و ۱۹کیلومتری جنوب شرقی جوانرود، سر راه کرمانشاه به تازه آباد، کنار راه اسلام آباد به پاوه و در درّۀ جنوبی کوه هول آور قرار دارد. اقلیم آن معتدل و نیمه مرطوب، و جمعیت آن ۱۶,۵۴۶ نفر است (۱۳۸۵).

جملاتی از کاربرد کلمه روانسر

مانده در کاروانسرا خرد و شگرف روزها با هم ز سرما و ز برف
در کاروانسرای فنا عاجز و غریب وز پیش چشم مملکت جاودان شده
آستارا که در بخشی از راه جاده ابریشم واقع شده بود، روابط تجاری گسترده‌ای با خاورمیانه، آسیای میانه و آسیای کوچک، چین، هند و جهان عرب داشت. کاروانسرایی با قدمت بسیار بالا در روستای قاپوچی محله واقع در بخش جنوب‌غربی شهرستان آستارا وجود دارد. نتایج تحقیقات از بخش‌های به جای مانده از این کاروانسرا نشان داد که این کاروانسرا متعلق به سده ۷ میلادی است.
زندگی شهری نیز رونق می‌یابد، در بین شهرهای ارمنستان شمال شرقی در این دوران آنی، دوین، قارص، لوری، ایروان و غیره به چشم می‌خورند. سرمایه تجاری رواج می‌یابد که حتی ایشخان‌ها نیز در دام نزول خواران بزرگ می افتدند. آن‌ها دارای اراضی وسیع دکانها، مسافر خانه‌ها، کاروانسراها، کارگاه‌ها و غیره بودند.
نسب او را به حسن مجتبی می‌رسانند. در برخی منابع نقل است که در گذشته کنار این بقعه، یک کاروانسرا وجود داشته که امروزه اثری از آن به چشم نمی‌خورد.
دلگشا کاروانسرایی ساخت زینت افزای عالم ایجاد
روزی ابراهیم ادهم نور الله قبره بر در سرای خود نشسته بود و غلامان صف زده، ناگاه درویشی درآمد با دلقی و انبانی و عصایی خواست که در سرای ابن ادهم رود. غلامان گفتند ای پیر کجا می روی؟ گفت در این خان میروم. گفتند این سرای پادشاه بلخ است. گفت این کاروانسراست. ابراهیم بفرمود تا او را بیارند. گفت ای درویش این سرای من است نه خان است. گفت ای ابراهیم این سرای اول از آن که بود؟ گفت از آن جدم. گفت چو او درگذشت؟ گفت از آن پدرم. گفت چو او درگذشت که را شد؟ گفت مرا گفت چون تو بمیری که را شود؟ گفت پسرم را. گفت ای ابراهیم جایی که یکی در شود و یکی بیرون آید خانی باشد نه سرایی.
ز کشت حکمت در کاروانسرای سخن همی نهم به نهان خانه دماغ انبار
دل ای رفیق در این کاروانسرای مبند که خانه ساختن آیین کاروانی نیست
وی پس از تکمیل مراتب علمی و گرفتن اجازهٔ اجتهاد در سال ۱۲۶۱ به ایران رفت و در تهران ساکن شد. ساخت آب‌انبار و کاروانسرا به منظور رفاه و آسایش قافله‌ها، چون کاروانسرای خاتون‌آباد نیز از خدمات عمومی و عام‌المنفعهٔ وی بود.
آرامگاه ویس نازار بر ارتفاعات کوهی به نام بیشه‌کوه در ۳۵ کیلومتری روانسر قرار گرفته‌است. این آرامگاه از جادهٔ کرمانشاه به روانسر قابل دسترسی است.
از آنجا که در مناطق اهل سنت تالش برای تحصیلات تکمیلی دینی علاقه‌مندان راهی مدارس دینی کردستان به دلیل اشتراکات مذهبی شد اسعد نظامی برای تکمیل دوره‌های حوزوی به به حوزه علمیه روانسر (کرمانشاه) رفته در نزد استادان معروف این حوزه، ماموستا ملا عبدالمجید موحد به تکمیل دروس خود پرداخت. او هم‌زمان با تحصیل حوزوی، تحصیلات خود را نیز در آموزش و پرورش پی گرفته و در سال ۱۳۳۳ با اخذ دیپلم، در رشته الهیات و معقول و منقول در دانشکده الهیات دانشگاه تهران با رتبه برتر پذیرفته شد.
الیاسی (روانسر)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان روانسر در استان کرمانشاه ایران است.
همچنین در زمان خورشید، طبرستان به رونق اقتصادی نیز رسید و این سرزمین به مرکزی برای تولیدات عمدهٔ نساجی و کشاورزی از جمله ابریشم، پنبه، پشم و دیگر محصولات متنوع کشاورزی این بخش غنی و حاصلخیز ایران بدل گشت و معاملهٔ با سقسین[یادداشت ۶] و بلغار در ترکستان رونق گرفت. به نظر می‌رسد که این تجارت به کمک دریای خزر صورت گرفته باشد. گفته شده است که خورشید با ساخت کاروانسراها و ایجاد بازارهای متعدد موجب این شکوفایی بود. دربارهٔ قوای نظامی او نیز آورده‌اند که به عنوان یک حاکم خُرد یک گارد شخصی، ارتش و نمایندگانی در بخش‌های مختلف طبرستان داشته است.
چون به گرگان رسید به کاروانسرای فرود آمد. مگر در همسایگی او یکی بیمار شد، معالجت کرد به شد. بیماری دیگر را نیز معالجت کرد به شد. بامداد قاروره آوردن گرفتند و ابوعلى همی‌نگریست و دخلش پدید آمد و روز به روز می افزود.
هم در آن کاروانسرا‌ی برون بردم آن‌ بارِ مُهر‌کرده درون
ز بس که سرزده رفتی و آمدی ای فکر تو خانهٔ دل من کاروانسرا کردی
از امید عود هر یک بسته طرف اندرین کاروانسرا از بیم برف