رشدی

معنی کلمه رشدی در لغت نامه دهخدا

رشدی. [ رَ دا ] ( ع اِمص ) جستجوی راه. اسم است استرشاد را. ( منتهی الارب ). اسم است به معنی رشد. ( از اقرب الموارد ).
رشدی. [ رُ ] ( اِخ ) احمد مفتی قره طاغ. او راست : اساس البنا، و آن شرح است بر بنا ( بناءالافعال ). ( از معجم المطبوعات ج 1 ).
رشدی. [ رُ ] ( اِخ ) اسماعیل بک. رجوع به اسماعیل بک رشدی شود. ( از معجم المطبوعات ج 1 ).
رشدی. [ رُ ] ( اِخ ) صمد. رجوع به محمد رشدی چلبی شود. ( از معجم المطبوعات ج 1 ).
رشدی. [ رُ ] ( اِخ ) محمد. رجوع به محمدبک رشدی شود. ( از معجم المطبوعات ج 1 ).
رشدی. [ رُ ] ( اِخ ) یا رشدی دمشقی. شیخ مصطفی. او راست : جبر الکسر فی نظم اسماء اهل بدر. ( از معجم المطبوعات ج 1 ).
رشدی. [ رُ ] ( اِخ ) محمود البقلی. ( از معجم المطبوعات ج 1 ). رجوع به البقلی شود.

معنی کلمه رشدی در فرهنگ فارسی

محمود البقلی

جملاتی از کاربرد کلمه رشدی

اسلام رشدی (عربی: اسلام رشدى؛ زادهٔ ۲۶ ژوئیهٔ ۱۹۸۹) یک ورزشکار اهل مصر است.
عیش هنی شد چو یافت سیرت و زیب و لقات دیو زیان شد چو یافت در تو فر مرشدی
مله ریشه میلک و مرشدی چه صوفک چه خود رنگ آن مسودی
سید اسماعیل صدر در سال ۱۲۵۸ (قمری) در اصفهان به دنیا آمد. پدرش صدرالدین موسوی عاملی از علمای معروف اصفهان و مادرش دختر جعفر کاشف‌الغطا بود. وی از همان کودکی شروع به تحصیل کرد و صرف، نحو، بیان، منطق و مقداری از فقه و اصول فقه را از برادرش آموخت. پس از درگذشت او، در درس محمد باقر نجفی فرزند محمدتقی رازی (نویسنده کتاب هدایةالمسترشدین) شرکت کرد. در سال ۱۲۸۱ (قمری) به نجف مهاجرت کرد و در درس راضی بن شیخ محمد، شیخ مهدی آل کاشف الغطاء و میرزا محمدحسن شیرازی حاضر شد. وی چندی بعد به سامرا رفت و در کلاس درس میرزا محمدحسن شیرازی شرکت کرد.
مرشدی کو به عجب راه نمود نزد عاقل چه او چه عاد و ثمود؟
مرشدی بود او به وقت خویشتن مثل او مرشد نبد در انجمن
احمد رشدی (اردو: احمد رشدی؛ ۲۴ آوریل ۱۹۳۴ – ۱۱ آوریل ۱۹۸۳) خواننده اهل کشور پاکستان بود که به عنوان یکی از بزرگترین خوانندگان جنوب آسیا تحسین شده است. وی بین سال‌های ۱۹۵۱ تا ۱۹۸۳ میلادی فعالیت می‌کرد.
ای سر، تو از وی سرشدی، وی پا، ز وی رهبر شدی از کبر چون سر می‌نهی؟ وز کاهلی پا می‌کشی؟!
برنارد لوئیس نویسنده کتاب بحران اسلام عقیده دارد کتاب آیات شیطانی یک کتاب ادبی و تخیلی بوده و اظهار تردید می‌کند که خمینی با وجود کهولت سن این کتاب ۵۰۰ صفحه‌ای را خوانده باشد. وی صدور فتوای کشتن سلمان رشدی را تخلف آشکار خمینی از قوانین اسلام می‌داند و می‌افزاید: «بر طبق قوانین اسلام باید به متهم فرصت دفاع از خود داده شود و نمی‌توان بدون محاکمه برای کسی حکم صادر کرد». اما خمینی بر فتوای خود تأکید کرد و گفت:
و عدم تناسب ترس فرد با سن و دورهٔ رشدی وی
شمع مه بین در گداز از حسرت تحت السراج بارگاه مرشدی ز ایوان کیوان جسته باج
جهان معنوی جاهت ارشدی محسوس قدم برون نهدی ز استدارت عالم
اهل حق را بود پیرو مرشدی با نشان و خوب و پاک از هر بدی
چو بالا برآوردی و بر شدی بر ایرانیان سر بسر برشدی
«ما باور داریم که پیکار طبقاتی موجود در جامعه در قدرت اقتصادی اربابان در یک سو، و قدرت رشدیابنده اقتصادی کارگران در سوی دیگر بیان شده، و این دو اکنون و بار دیگر در نبردی باز، و در درگیری مستمر روزانه با یکدیگر برخورد می‌کنند و در این نبرد می‌باید سهم بیشتری از تولید ناشی از کار و نهایتاً مالکیت وسایل زندگی را به دست بیاورند.»
خمینی به‌دلیل اعمالی چون نقض حقوق بشر ایرانیان، از جمله کشتار مخالفان و اعدام هزاران زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷، و مسائلی مثل فتوای قتل سلمان رشدی و فتوای جهاد علیه مردم کرد و کشتار مردم مورد انتقاد است. به‌گفتهٔ نیویورک تایمز، او دموکراسی را برابر با «فاحشه‌گری» می‌دانست. مجازات ایرانیان به‌دلیل اتهاماتی چون «توهین به خمینی» امری معمول در جمهوری اسلامی است. پس از پیروزی انقلاب، حکومت جمهوری اسلامی کیش شخصیتی حول محور خمینی شکل داد.
رشدی از سال ۲۰۰۰ در ایالات متحده، بیشتر در نزدیکی میدان اتحاد در منهتن جنوبی شهر نیویورک زندگی کرده‌است. او از هواداران باشگاه فوتبال انگلیسی تاتنهام هاتسپر است.
اسماعیل خویی صدور فتوای قتل سلمان رشدی از سوی روح‌الله خمینی را مانند برخی دیگر از روشنفکران، نویسندگان، و شاعران سرشناس جهان و ایران از جمله هارولد پینتر، و نادر نادرپور محکوم کرد.او همچنین از پی‌ریزان کانون نویسندگان ایران در تبعید و از پایه‌گذاران انجمن قلم در تبعید است.
مصطفی مازح از اعضای حزب‌الله لبنان، از جمله کسانی بود که برای کشتن رشدی اقدام کرد و در هنگام بمب‌گذاری در یک هتل در پدینگتون مرکز لندن، به خاطر نابه‌هنگام عمل کردن بمب، کشته شد.
بی مربی کار کی گردد تمام مرشدی باید مکمل والسلام