رخشان

معنی کلمه رخشان در لغت نامه دهخدا

رخشان. [ رُ ] ( نف ) رَخْشان. رخشا. ( لغت محلی شوشتر نسخه خطی کتابخانه مؤلف ) ( از برهان ). صفت فاعلی است از رخشیدن با معنی مبالغه در مفهوم فروزان. ( از شعوری ج 2 ص 12 ). تابان. روشن. ( از برهان ) ( رشیدی ) ( کشف اللغات ) ( لغت محلی شوشتر ) ( غیاث اللغات ). درخشان. ( لغت فرس اسدی نسخه خطی کتابخانه نخجوانی ). تابنده. فروزان. بَرّاق. درخشان. در حال رخشیدن. نیر. نیره. انور. منیر. منیره. لامع. لامعه. متلألی ٔ. باتلألؤ. آبدار. مضی ٔ. واضح. لامح. لایح. ( یادداشت مؤلف ). دُلامِص. دُلَمِص. دُمالِص. دُمَلِص. ( منتهی الارب ). و رجوع به رَخْشان شود.
رخشان. [ رَ ] ( نف ) رُخْشان. صفت فاعلی حالی از رخشیدن. تابان و روشن و درخشان. ( ناظم الاطباء ). صفت مشبهه از رخشیدن. ( فرهنگ نظام ) :
نشسته بر او شهریاری چو ماه
ز یاقوت رخشان به سر بر کلاه.فردوسی.بدو گفت شاپور شاه اورمزد
که رخشان بدی او چو ماه اورمزد.فردوسی.که روشن شدی زو [ یاقوت ] شب تیره چهر
چو ناهید رخشان بدی بر سپهر.فردوسی.یکی طوق روشن تر از مشتری
ز یاقوت رخشان دو انگشتری.فردوسی.بگردید بر گرد آن شهر شاه
زمین دید رخشان تر از چرخ و ماه.فردوسی.ای رخ رخشان جانان زیر آن زلف بتاب
لاله سنبل حجابی یا مه عنبرنقاب.عنصری.با رخی رخشان چون گرد مهی بر فلکی
بر سماوات عُلا برشده ز ایشان لهبی.منوچهری.دو رخ رخشان تو گلنار گشت
بردل من ریخته گلنار نار.منوچهری.از روی چرخ چنبری رخشان سهیل و مشتری
چون بر پرند و ششتری پاشیده دینار و درم.لامعی.شب من روز رخشان کرد خواجه
به برهانهای چون خورشید رخشان.ناصرخسرو.در بر خورشید رخشان کی پدید آیدسُها
در بر دریای جوشان کی پدید آید شَمَر.ناصرخسرو.خلایق خاک و اوابر بهاری
ضمایر چون شب و او روز رخشان.ناصرخسرو.مگر روز قیفال او راند خواهد
که طشت زر از شرق رخشان نماید.خاقانی.وآن شرارم که به قوت برسم سوی اثیر
چون شهاب اختر رخشان شدنم نگذارند.خاقانی.دُرج بی گوهر روشن به چه کار

معنی کلمه رخشان در فرهنگ معین

(رَ ) (ص فا. ) رخشنده ، تابان .

معنی کلمه رخشان در فرهنگ عمید

درخشان، روشن، تابان.

معنی کلمه رخشان در فرهنگ فارسی

درخشان، تابان، رخشاهم گویند
( صفت ) رخشنده درخشنده درخشان تابان .
یا رخشان صفت فاعلی حالی از رخشیدن تابان و روشن و درخشان .

معنی کلمه رخشان در فرهنگ اسم ها

اسم: رخشان (دختر) (فارسی) (تلفظ: raxšān) (فارسی: رَخشان) (انگلیسی: rakhshan)
معنی: درخشان، روشن و تابان، درخشنده، ( = درخشان )

معنی کلمه رخشان در ویکی واژه

[roxšān] ، [raxšān]
[raxšān]
رخشنده، تابان.
نام دختر ایرانی

جملاتی از کاربرد کلمه رخشان

در دوران حضور در شاهین، دو بار در سال‌های ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ نایب قهرمان باشگاه‌های تهران شد و یک بار آن در نتیجهٔ دیدار فینال به‌یادماندنی سال ۱۳۶۴ بین استقلال و شاهین بود. در این بازی که استقلال در ضربات پنالتی شاهین را شکست داد، ناصر حجازی، پرویز مظلومی، امیر قلعه‌نویی و محمود پازوکی از بازیکنان موفق زمین بودند. در طول ۱۱ هفتهٔ لیگ باشگاه‌های تهران در سال ۱۳۶۴ قلعه‌نویی و حمید درخشان هر کدام سه بار از طرف کیهان ورزشی به عنوان بازیکن هفته انتخاب شدند و از موفق‌ترین بازیکنان فصل بودند، اما قلعه‌نویی تنها به پیراهن «تیم ملی ب» رسید تا همراه این تیم در جام بین‌المللی دهه فجر شرکت کند.
سپس او به ستاد کل ارتش آلمان راه یافت، جایی که ریاست آن با ژنرال آلفرد فون اشلیفن بود. لودندورف «واحد بسیج ستاد» را از ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۳ اداره کرد و بعداً با ماکس باوئر، یک افسر درخشان توپخانه، همکار شد؛ همکاری که دوست صمیمی وی گردید.
جمله یک خورشید می‌بینم ولیک می‌ندانم بر تو رخشان کی شود
نجفی از دو نام مستعار «مهرداد رهسپار» و «کامبیز رخشان» نیز برای انتشار آثارش بهره برده‌است.
عالم از سایۀ جاه تو بدان پایه رسید که همی لرزدش این چشمۀ رخشان بر سر
درج بی‌گوهر روشن به چه کار برج بی‌کوکب رخشان چکنم؟
جمال یوسف است اینجای تابان بنزد عاشقان چون مهر رخشان
چو گوهر ، لؤلؤ مکنون بخاک اندر شود پنهان چو لؤلؤ ، گوهر رخشان بآب اندر شود پیدا
رنگ او همچو گونه معشوق که رخش گردد از حیا رخشان
ای رخ رخشانت چون آئینه نادیده زنگ زنگ بزدا از دل عاشق ببکمازی چو زنگ
مگر نار خلیل است آن رخ رخشان تعالی‌الله که در بار است اندر هر شرارش سد گلستان را
جام جهانی ۱۹۵۸ سوئد در شرف برگزاری بود، رقابت‌هایی که پله در آن درخشید. این بازی‌ها نیز می‌توانست برای جوان روسی درخشان باشد اما این اتفاق نیفتاد. او بعدها با نام «پله روسی» شناخته شد. مهاجم روسی بازیکن فوق‌العاده ای بود که دوران ورزشی اش تحت تأثیر یک اتفاق عجیب قرار گرفت. او نخستین بازیکن تاریخ لیگ روسیه بود که در ۱۶ سالگی گلزنی کرد. در ۱۷ سالگی با پیراهن تیم تورپدو مسکو برترین گلزن رقابت‌ها شد. در دو بازی نخست خود به همراه تیم ملی برابر تیم‌های سوئد و هند هت‌تریک کرد. استرلتسوف در کسب مدال طلا بازی‌های المپیک ۱۹۵۶ تیمش نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. این رقابت‌ها بخشی از دوران درخشان مهاجم روسی بود.
حقیقت مست عشق تست جانان که اینجا هست چون خورشید رخشان
ز روی دوست بر رویم گلستان شب تاریک ازو چون روز رخشان
"مشکلی که طرفداران هوش مصنوعی مرتباً با آن روبرو هستند این است: وقتی بدانیم که یک ماشین چگونه کاری" هوشمندانه "انجام می‌دهد، دیگر به عنوان هوشمند تلقی نمی‌شود. اگر قهرمان شطرنج جهان را شکست دهم، بسیار درخشان به نظر می‌رسم. "