دهه

دهه

معنی کلمه دهه در لغت نامه دهخدا

دهه. [ دِ هَِ ] ( صوت ) در تداول عامه و تداول کودکان حرف استفهام انکاری است معادل چرا چنین کنی ؟ چرا چنین گویی ؟! کلمه ای است نمودن اعتراض و کراهت را. علامت تعجب و انکار فعل فاعلی است. ( از یادداشت مؤلف ).
دهه. [ دَ هََ / هَِ ] ( ص نسبی ) هرچیز منسوب به ده. عشر. || ( اِ مرکب ) ده روز؛ دهه اول محرم ، دهه آخر صفر، یعنی ده روز اول ماه محرم ، ده روز آخرماه صفر. ( یادداشت مؤلف ) : نقل است که روزی در دهه ذی الحجه به صحرا شد و از آرزوی حج می سوخت... ( تذکرة الاولیاء عطار ). به نسبت دهه و صده هر کس نصیبه خویش ترتیب سازند. ( تاریخ جهانگشای جوینی ).

معنی کلمه دهه در فرهنگ معین

(دَ هِ ) (اِمر. ) ۱ - ده واحد از چیزی . ۲ - ده روز از ماه . ۳ - هر ده سال .

معنی کلمه دهه در فرهنگ عمید

۱. ده، ده واحد از چیزی.
۲. هر قسمت ده تایی از چیزی که ده تا ده تا یا به قسمت های ده تایی تقسیم شود.
۳. ده روز از ماه.

معنی کلمه دهه در فرهنگ فارسی

ده، ده واحدازچیزی، هرقسمت ده تایی ازچیزی، ده روز
( اسم ) ۱ - ده واحد از چیزی . ۲ - هر بخش دهتایی از شیئی که ده ده یا باجزای دهتایی تقسیم گردد . ۳ - ده روز از ماه : دهه اول محرم .
در تداول عامه و تداول کودکان حرف استفهام انکاری است معادل چرا چنین کنی ? چرا چنین گوئی ?.

معنی کلمه دهه در دانشنامه عمومی

دهه (مقیاس لگاریتمی). یک دهه ( انگلیسی: Decade ) فاکتوری است برای نشان دادن ۱۰ تفاوت میان دو عدد ( براساس تفاوت در مرتبه بزرگی ) که در مقیاس لگاریتمی سنجیده می شود. دهه به همراه اکتاو، واحدی لگاریتمی است که باندهای بسامد یا نسبت های بسامد را توصیف می کند. واحد دهه، به خصوص برای سنجش و توصیف پاسخ فرکانسی سیستم های الکترونیکی مانند آمپلی فایرهای صدا و فیلتر الکترونیکی کاربرد دارد.

معنی کلمه دهه در ویکی واژه

decennio
ده واحد از چیزی.
ده روز از ماه.
هر ده سال.

جملاتی از کاربرد کلمه دهه

طرح اولیه ساخت این بزرگراه در سال ۱۳۵۰ در معاونت فنی و عمرانی شهرداری تهران کلید خورد ولی ساخت آن چند دهه بعد انجام شد.
بترک جور و جفا وعدهها که داده مرا وفا نکره و گره کرده هم جفا کرده
بر رموز عشق سرگردان شده در درون پردهها حیران شده
پردهها را بردران پرده مدر برگذر زین پردههای پرده در
خوشا آندم که در جنّت خداوند گشاده باشد اندر دیدهها بند
در پس این پردهها بازی مکن در هوای خویش طنّازی مکن
چو آیم در خروش اینجا نهانی کنم من پردهها پاره عیانی
در سر می صبوحی و در دیدهها خمار جان بی لب تو تشنه جام شبانه بود
ده و دو پرده در یک پرده دارم از آن من پردهها گم کرده دارم
یونس پیغامبر خدا بوده باهل نینوا، دهی بود از دههای موصل، و خلافست میان علماء که ابتداء رسالت وی کی بود؟ ابن عباس گفت بعد از آنکه از شکم ماهی بیرون آمد رسالت و وحی بوی پیوست بدلیل آنکه رب العزه گفت، «فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ» ثمّ ذکر بعده، «وَ أَرْسَلْناهُ إِلی‌ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ». قومی گفتند: از اهل تفسیر که رسالت وی پیش از آن بود که در شکم ماهی شد بدلیل قوله تعالی: «وَ إِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ إِذْ أَبَقَ إِلَی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ»
آن زقدرش شده ستاره زحل و آن بجاهش زدهه زمانه مثل