دغه

معنی کلمه دغه در لغت نامه دهخدا

دغه. [ دِ غ َ ] ( ص ) زنی یا مردی کوتاه و فربه. آدمی سخت فربه و دموی. سخت فربه متمایل به کوتاهی و سرخی. سخت فربه با گوشتی پیچیده و سخت و خونی بسیار. بسیار فربه با گوشتی سخت. باقدی کوتاه و سخت فربه با گوشتی سخت. بسیار سرخ و فربه با گوشتی سخت. حَذْلَم. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه دغه در فرهنگ فارسی

زنی یا مردی کوتاه و فربه .

جملاتی از کاربرد کلمه دغه

طرف روی او نگه دارد صدغها و هو احسن الواقی
ساخت سریال حدود چهار سال به طول انجامید و به دلیل پیشگام بودن مجموعه در قیاس با دیگر تولیدات صدا و سیما تا آن زمان، سازندگان با مسائل و دغدغه‌های زیادی مواجه شدند، اما سرانجام این سریال که ساخت آن در ۲۱ آبان سال ۷۰ در شهرک سینمایی غزالی آغاز شده بود بعد از پنج سال از مرداد تا بهمن سال ۷۵ روی آنتن شبکه یک سیما رفت.
اى موش تو نیز دست از مال مردم کوتاه کن، صبر و قناعت را تحمل نما و بردبارى را پیشه کن تا اثر پرتو شعشعه‌ى آیه: فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِیلًا، و نسیم فضل حدیث: الصبر مفتاح الفرج، بر روزنه‌ى دل و دماغ تو لامع و ساطع گردد. موش گفت: اى شهریار! عجب دارم از علم و فراست و کیاست شما ! گاهى چیزى چند بیان می‌کنى که در آن ریا و مکر و دروغ ظاهر می‌شود. گربه گفت: بگو آنچه حمل بر دروغ می‌کنى کدام است؟ موش گفت: للّه الحمد و المنه که شهریار طالب علم است، مگر به مفاد آیه قرآن مجید لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ چرا آنچه می‌گویى بجا نمی‌آورى؟ گربه گفت: آنچه باید بجا آورده شود کدام است؟ موش گفت: کجا اینچنین لایق دانشمندان و بزرگان باشد که چون من حقیر را بر کنجى پیچیده‌اى و هر ساعت به تیر خطاب دلدوز و به صولت محنت اندوز به من دست اندازى و شتم سازى می‌کنى؟ آیا این حال لایق ذره پرورى و دادگسترى باشد که این همه در حق من روا دارى!؟ آخر یک التماس من قبول کن! گربه گفت: التماس تو کدام است؟ موش گفت: توقع از تو دارم که مرا مرخص نمایى تا در این اطراف سعى نموده نُقلى به جهت سر کار بهم رسانم و بیاورم و عهد کنم که به خانه خود نروم مبادا شهریار را دغدغه‌اى بخاطر رسد. گربه گفت: در این اطراف نُقل از کجا بهم می‌رسد که تو براى من بیاورى؟ موش گفت: در این حوالى دکان بقالى هست و جوال گردکان دارد هرگاه خواهش دارى همه را در خدمت تو حاضر کنم. گربه گفت: اى موش! گردکان به چه کار من می‌آید؟ موش گفت: اى شهریار! حلواى رنگینک و حلواى آرد که شنیده‌اى از همین مغز گردکان است و وصف بسیار در باب گردکان دارم. گربه گفت: بیان کن تا بشنویم! موش گفت: آب گردکان را اگر کسى بر چشم چکاند هرگز نابینا نشود، پوست گردکان خشک را یک‌جفت چکمه است لایق پاهاى مبارکِ شهریار که در روز برف و باران اگر از منزل خود اراده‌ى مطبخ و گوشه و کنار خانه کنى در پاى مبارکت کشى که اَقدام شما از رطوبت محفوظ مانده گل‌آلوده نشود، این نکته‌پردازى در شاهنامه خوانده‌ام که رستم داستان کله‌ى دیو سفید مازندران را پیمانه‌ى شراب خود ساخته بود، بنده نیز از روى شوخى پوست گردکان را به نقره‌ى خام گرفته پیمانه شراب ساخته‌ام، عجب تحفه‌‌ای است! اما چه فایده که شهریار صائم است وگرنه به رسم ارمغان به خدمت می‌آوردم و در عالم شوخى اگر شهریار را میل به بازى افتد چند عدد گردکان را از نشیب به فراز و از فراز به نشیب اندازم و غلطیدن آنها شوق و و رغبت تمام دارد.
کو دل و تاب کزان زلف و خط و خال سیاه حسن را دغدغهٔ عرض سپاهست امروز
با تب مُحرقه عمری همه هذیان گفتم تا چه بی‌دغدغه هم با شب بحران گویم
گرچه آواز وی از محفل او می‌شنوم دلم از دغدغه خونست که در محفل کیست
دومین آلبوم دی۱۲ دنیای دی۱۲ بود که پس از سه سال در ۲۰۰۴ منتشر شد. از تک‌آهنگ‌های این آلبوم می‌توان به «گروه من» و «چطور مگه»[و ۵۳] اشاره کرد. آهنگ دیگری از آلبوم به محبوبیت عمومی رسید که عنوان آن «روانی آمریکایی ۲»[و ۵۴] بود و بی-ریل، عضو گروه سایپرس هیل، به عنوان خواننده مهمان در این آهنگ حضور داشت. امینم نتوانست در آلبوم استودیویی بیززار (از اعضای دی۱۲) شرکت کند که بیززار دلیل این کار رو شلوغ بودن سر مارشال و درگیری با دغدغه‌های زندگیش بیان کرد.
«منطقه شندغه» در سال ۱۸۶۲ میلادی تأسیس شده‌است.
خاطرم جمع شد از دغدغه مرهمیان که سر زلف تو بر داغ دلم غالیه ساست
آن را که همیشه با خدا تعظیم است نی دغدغه از بهشت و ز آتش بیم است
الیزابت امبلر برنت کارینگتون که منزلش در بخش جنوبی کلِی و خیابان یازدهم قرار دارد، در زمانه‌ای که زنان به‌ندرت در امور عمومی جامعه نقشی ایفا می‌کردند، در اوایل قرن نوزدهم دغدغهٔ مصائب دختران یتیم را داشت. همچنین او به تأسیس انجمن بشردوستانهٔ زنان ریچموند کمک کرد.
فیلم در جشنوارهٔ کن سال ۲۰۰۷، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد و نامزدی نخل طلا را برای سینمای روسیه به ارمغان آورد. بعد از این فیلم، دیگر بسیاری هم نظر بودند که پدیدهٔ جدیدی در سینمای روسیه ظهور کرده‌است. ظهور فیلم‌سازی جوان با دغدغه‌های عمیق و پیچیدهٔ انسانی، روح تازه‌ای در کالبد سینمای این کشور سرد سیر دمید.
جگر پاره ولی نعمت سی روز من است نکند دغدغه رزق پریشان حالم
دغدغه دارم که دران نیست رای دغدغه طاعت دیگر چراست
ور نه چه کرا کند که مردی از دغدغه های جمع فردی