توبه علم آن و من به عیب همان رد مکن آنچه خود پسندیدی
ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ بازگرد با خداوند خویش راضِیَةً مَرْضِیَّةً (۲۸) پاداش و کردار خود پسندیده و خداوند تو از تو از کردار پسندیده.
خاطر آشفته کار زلف و کاکل می کند خود پسندیهای مجنون در بیابان تازه تر
دل من بخود پسندی نکشد ز سجده ات سر که فرشته دیو سازد سر کبر خودپسندان
خود پسندی و ابلهی نکند هر چه کبر و منی است بگذارد
اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ الایة ای شما که خلائقاید! عقلهای مدخول را و بصائر معلول را در بوته اتباع فرو گذارید، و خود رایی و خود پسندی در باقی کنید، که خود رایی را نوایی نیست، و خود پسندی را روی نیست. نقادان دین اسلام و خازنان حضرت نبوت دیر است تا نافههای هدایت بر گشادند، و صبای دولت دین را فرمودند که نسیم این نافهها بودیعت بتو دادیم. گرد عالم طواف همی کن، و احوال هر قومی مطالعت میکن. هر کجا دماغی بینی عاشقانه، و هر کجا دلی بینی بر مجمره قهر عشق سوخته، نسیمی از وی بدان دل و بدان خاطر رسان. آن بیچارگان و بیمایگان کفره قریش، آن راندگان حضرت، و مطرودان قطیعت، دماغهای ایشان در قهر خذلان بود.
بلندی بخش هر همت بلندی به پستی افکن هر خود پسندی
درین مدت غم هجران عبث بر خود پسندیدم ندانستم که از مرگم دلت خشنود میگردد
که در دم بر تو خوانند از طریق خود پسندیها چو مضمونی ز نظم خود بر آن سنگین دلان خوانی
پیر طریقت گفت: «آه از قسمی پیش از من رفته! فغان از گفتاری که خودرائی گفته! چه سود ارشاد بوم یا آشفته؟ ترسان از آنم که آن قادر در ازل چه گفته!» منافقان که در زیر هدم عدل افتادند خویشتن را خود پسندیدند، و نیکنامی بر خود نهادند. و مخلصان و صدّیقان و صحابه رسول را سفها گفتند. رب العالمین بکرم خود این نیابت بداشت و ایشان را جواب داد که سفیهان نه ایشانند سفیهان آنند که ایشان را سفیهان گویند. آری هر که خویشتن را نبود اللَّه وی را بود، هر که فرمانبرداری اللَّه را کمر بست اللَّه بوی پیوست، من کان للَّه کان اللَّه له.