حنانه

معنی کلمه حنانه در لغت نامه دهخدا

( حنانة ) حنانة. [ ح َن ْ نا ن َ ] ( ع اِ، ص ) مؤنث حنان. ( معجم البلدان ). رجوع به حنان شود. || کمان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || کمان بانگ آرنده. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
- قوس حنانه ؛ کمانی بانگ کن. ( مهذب الاسماء ). || زن که در یاد زوج اول خود پیوسته ناله کند و اندوه ظاهر نماید. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). بیوه ای که یاد شوی خودبا اندوه و حنین کند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || نوحه کننده. ناله کننده : استن حنانه.
حنانه. [ ح َن ْ نا ن َ ] ( اِخ ) استن حنانه ؛ نام ستونی است که از چوب بود و حضرت رسول پشت بدان تکیه داده خطبه میخواندند و چون منبر مقرر شد و بر منبر برآمدند و خطبه خواندند، از آن ستون ناله برآمد مانند طفلی که از مادر جدا شود. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
استن حنانه از هجر رسول
ناله میزدهمچو ارباب عقول.مولوی.گرنبودی چشم دل حنانه را
چون بدیدی هجر آن فرزانه را.مولوی.

معنی کلمه حنانه در فرهنگ معین

(حَ نّ نِ ) [ ع . حنانة ] (ص . )بسیار ناله کننده .

معنی کلمه حنانه در فرهنگ عمید

ناله کننده.

معنی کلمه حنانه در فرهنگ فارسی

( ستون استون استن حنانه ) معروف است که رسول ( ص ) در مسجد خویش بستونی چوبین تکیه میکرد و وعظ میفرمود تا هنگامی که منبری سه پایه از حبشه برای آن حضرت بارمغان آوردند. چون حضرت ستون را ترک گفت و برای وعظ بالای منبر رفت ستون بفریاد در آمد و از فراق پیامبر بنالید و بهمین سبب آنرا ستون حنانه نامیدند .
بسیارناله کننده ازشدت مهرومحبت
(صفت ) بسیار ناله کننده نوحه کننده ستون حنانه .

معنی کلمه حنانه در فرهنگ اسم ها

اسم: حنانه (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: hannāne) (فارسی: حَنّانه) (انگلیسی: hannane)
معنی: بخشاینده، بسیار مهربان، آرزو کننده، نوحه و زاری کننده، بسیار نوحه کننده، ناله کننده، ستونی که قبل از ساختن منبر پیامبر اسلام ( ص ) هنگام وعظ به آن تکیه می فرمودند، مهربان، بسیار ناله کننده

معنی کلمه حنانه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حَنانه، عنوان محلی بین کوفه و نجف یا عنوان یکی از ستون های مسجدالنبی صلّی الله علیه و آله می باشد.
حَنّانه، نام ستونی در مسجدالنبی، در محل درخت نخلی که بنا بر گزارش های تاریخی از هجر پیامبر نالید.
بنابر روایات تاریخی، پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم در مسجد به ستونی از نخل خرما تکیه می دادند و خطبه می خواندند.
روزی یکی از صحابه از پیامبر خواست که برای حضرت منبری بسازد تا روی آن قرار گیرند و مردم ایشان را ببینند و سخنشان را بهتر بشنوند.
پیامبر موافقت فرمودند اما با منتقل شدن ایشان از کنار ستون به روی منبر، ستون به سوی پیامبر خم شد.
ایشان از ستون خواستند بر جای خود باشد و سپس اصحاب را از نالیدن آن ستون آگاه کردند.
در برخی از روایات صدای ناله این ستون مانند صدای شتر دانسته شده و گفته شده است که صحابه نیز این صوت را شنیده اند.
پس از آن پیامبر از منبر فرود آمده دست نوازش بر آن ستون کشیدند.
عاقبت ستون حنانه
چند قول در عاقبت ستون حنانه آمده است.
← قطع آن توسط بنی امیه
این ستون به جهت نالیدن و آمدن تعبیر «حنّ الیّ» در حدیث نبوی، به «حنّانه» شهرت یافته است.
اشاره مفسران به حنانه
...
[ویکی شیعه] حنانه (ابهام زدایی). حنانه ممکن است اشاره به یکی از موارد زیر داشته باشد:

معنی کلمه حنانه در ویکی واژه

ناله کننده. بسیار ناله کننده. نالان.
مهربان
استن حنانه؛ نام ستونی است که از چوب بود و حضرت رسول پشت بدان تکیه داده خطبه می‌خواندند و چون منبر مقرر شد و بر منبر برآمدند و خطبه خواندند، از آن ستون ناله برآمد مانند طفلی که از مادر جدا شود.

جملاتی از کاربرد کلمه حنانه

یا رسول الله ستون صبر را استن حنانه کردی عاقبت
از آرزوی صحبتت، از اشتیاق دیدنت هر بلبلی شیونگری، هر شاخ گل حنانه‌ای
یک نوا بود گهی از لب منصور و گه از نخله طور و گه از استن حنانه زدند
غره مشو با عقل خود بس اوستاد معتمد که‌استون عالم بود او‌، نالان‌تر از حنانه شد
خورده بود از خون دل آبی نهالش کان ستون روز و شب اندر فراق روی او حنانه بود
جز جان من و جز دل جائی کنی ار منزل افغان کنم و نالم حنانه چنین باید
حنانه را نواخت به الطاف خود رسول تا در بهشت تازه نهالی شود رزین
جفت حنین بودم از فراق شهنشه راست چو حنانه بی ‌لقای پیمبر
گر نبودی چشم دل حنانه را چون بدیدی هجر آن فرزانه را
باده خمخانه گردد مرده مستانه گردد چوب حنانه گردد چونک بر منبر آید