همرای

معنی کلمه همرای در لغت نامه دهخدا

هم رای. [ هََ ] ( ص مرکب ) هم اندیشه. هم عقیده :
روان سواران توران سپاه
بدان رای گشتند هم رای شاه.فردوسی.ز قومی پراکنده خلقی بکشت
دگر جمع گشتند و هم رای و پشت.سعدی. || هم پیمان :
سوی گنجینه رفتندآن دو هم رای
ندیدند از جواهر هیچ بر جای.نظامی.

معنی کلمه همرای در فرهنگ عمید

دو یا چند تن که دارای یک رٲی و عقیده باشند. هم داستان، یک دل.

جملاتی از کاربرد کلمه همرای

که من سر نپیچم هم از رای تو بیایم به هر جای همرای تو
سوی گنجینه رفتند آن دو همرای ندیدند از جواهر بر زمین جای
زبانها ز گفتارشان شد ستوه نگشتند همرای و با هم گروه
آشنا و خویش و مولای تو اوست همدم و همراز و همرای تو اوست
اسکندر همرایف (۵ ژوئن ۱۹۳۴، سمرقند- ۱۰ اکتبر ۲۰۰۹) - کارگردان و فیلمنامه‌نویس اهل شوروی و روسیه بود. از فیلم‌هایی که وی کارگردانی کرده‌است، می‌توان به فیلم در شن‌های سیاه اشاره نمود.