استنساخ
معنی کلمه استنساخ در فرهنگ معین
معنی کلمه استنساخ در فرهنگ عمید
معنی کلمه استنساخ در فرهنگ فارسی
( مصدر ) نسخه گرفتن از نوشته یا کتابی نقل کردن مطلبی از روی نوشته ای . جمع استنساخات .
استنساخ کتاب
معنی کلمه استنساخ در دانشنامه اسلامی
در زبان فارسی تعبیرهای نسخه کردن، نسخه نوشتن، نسخه بردن، نسخه گرفتن و نسخه برداشتن نیز به معنای استنساخ متداول بوده است. این اصطلاح از مادّه "نسخ" گرفته شده که یکی از معانی آن "نَقْل" است؛ چنان که نوشته ای از روی نوشته ای نقل شود. در قرآن آمده است: «انّا کُنّا نَسْتَنْسِخُ ما کنتم تَعْلَمُون»، زیرا ما کارهایی را که می کرده اید، می نوشته ایم.
از زمانی که بشر گونه ای خط و کتاب داشته، مقوله استنساخ نیز در جنب امور فرهنگی مطرح بوده است. چینی ها، یونانی ها و ایرانیان دوران باستان از طریق استنساخ کتاب به تکثیر و انتشار آن می پرداختند. گفته اند که اسکندر پس از ورود به ایران دستور داد تا از همه کتاب های موجود در اصطخر نسخه برداری کنند. شاپور هم کتاب هایی را که جمع آوری کرده بود در دسترس نسخه برداران قرار داد تا از روی آنها نسخه هایی استنساخ شود. در تمدن اسلامی استنساخ کتاب نوعی ارزش فرهنگی تلقی شده؛ تا جایی که ابن خلدون آن را از زمینه های "عمران" محسوب داشته است.
در جهان اسلام در نخستین قرون اسلامی، پدیده استنساخ و استکتاب رواج داشته و با توجه به توصیه ها و آموزه هایی که در این زمینه در لابه لای کلمات قصار و ضرب المثل های اسلامی مشهود است می توان گفت که استنساخِ کتاب در جهان اسلام با سرعت قانونمند شده و در نزد تحصیل کردگان ارزشی فراگیر محسوب می گردیده است. بر طبق برآوردی که فقط از نُسَخ خطی قُرْطُبه به عمل آمده در حدود 60 تا 80 هزار کتاب در میانه دو قرن چهارم و پنجم هجری در آنجا استنساخ شده است. بر اساس شمارش مجموعه فهرست های نسخ خطی نگارش های اسلامی می توان گفت که در طول یک هزار و دویست سال از تاریخ تمدن اسلامی، در حدود پنج میلیون کتاب و رساله استنساخ شده است. این رقم حکایت از آن دارد که مقوله استنساخ به عنوان ارزشی فرهنگی، در جهان اسلام شناخته بوده است.
انگیزه هایی که سبب گردیده مقوله استنساخ در قلمرو فرهنگ جهان اسلام، زمینه ای از زمینه های عمران محسوب شود. متنوع و گوناگون است؛ اما در عین تنوع این انگیزه ها را می توان در سه حوزه عقیده، علاقه به خِرَد و تحصیل دانش و نیز به اعتبار امور اقتصادی و معیشتی مورد مداقّه قرار داد.
عقیده و ایمان، یکی از انگیزه های جدّی در قلمرو استنساخ کتاب های مقدس و مذهبی محسوب می شود. در طول تاریخ تمدن اسلامی کم نبوده اند کسانی که حتی حُسن خط را به سبب همین انگیزه فرامی گرفته و با استنساخ متون مذهبی خود را اقناع می کرده اند. آنان که بر مبنای انگیزه دینی و عقیدتی در تمدن اسلامی به مقوله استنساخ روی آورده اند، از هر طبقه اجتماعی که بوده اند، مسئله تبرّک و تیمّن جستن را انگیزه اصلی خویش در استنساخ دانسته و استنساخ کتابی از کتاب های مقدس و مذهبی را از جمله آرزوها و آمال خویش برشمرده اند.
در میان نسخه های کتاب های مقدس مواردی می توان یافت که سلاطین و حکام استنساخ کرده اند. این نسخه ها حاکی از آن است که حتی حاکمان و قدرتمندان، استنساخ یک نسخه از قرآن را موجب اقناع خواسته های باطنی خود می دانسته اند. از آنجا که استنساخ کتاب های مقدس مانند قرآن، کتب ادعیه و مأثورات مذهبی و نیز نگارش های حوزه حدیث مانند صحاح ستّه و کتب اربعه به اعتبار تبرّک جستن و از وجه توجه به اجر و پاداش اخروی مدّ نظر همه طبقات اجتماعی در جهان اسلام بوده است، بسیاری از ارباب فضل و دانش پیوسته به استنساخ نسخه های متعدد این دسته از کتب اهتمام کرده اند.
نجم الدین محمود (750 ق) در طول عمر خود نزدیک به یک هزار نسخه از قرآن مجید را استنساخ کرده است. به تصریح ابن خلّکان، ابوالفوارس حسین بن علی بن حسین، معروف به خازن الکاتب (502 ق) 500 نسخه از قرآن را نوشته است. در جهان اسلام مراکزی وجود داشته که همّ خود را مصروف استنساخ متون مقدس کرده اند. فقط در یکی از مراکز فرهنگی قرطبه 170 نفر زن به استنساخ قرآن اشتغال داشته اند.
[ویکی اهل البیت] اِستِنساخ. این اصطلاح که با کلمه استکتاب مترادف دانسته شده، به معنای نوشتن نسخه کتابی از روی نسخه دیگر همان کتاب یا نسخه گرفتن از کتاب و نوشته به کار می رود و معادل آن در زبان فارسی "نسخه نویسی" است.
در زبان فارسی تعبیرهای نسخه کردن، نسخه نوشتن، نسخه بردن، نسخه گرفتن و نسخه برداشتن نیز به معنای استنساخ متداول بوده است. این اصطلاح از مادّه "نسخ" گرفته شده که یکی از معانی آن "نَقْل" است؛ چنان که نوشته ای از روی نوشته ای نقل شود. در قرآن آمده است: «انّا کُنّا نَسْتَنْسِخُ ما کنتم تَعْلَمُون»، زیرا ما کارهایی را که می کرده اید، می نوشته ایم.
از زمانی که بشر گونه ای خط و کتاب داشته، مقوله استنساخ نیز در جنب امور فرهنگی مطرح بوده است. چینی ها، یونانی ها و ایرانیان دوران باستان از طریق استنساخ کتاب به تکثیر و انتشار آن می پرداختند. گفته اند که اسکندر پس از ورود به ایران دستور داد تا از همه کتاب های موجود در اصطخر نسخه برداری کنند. شاپور هم کتاب هایی را که جمع آوری کرده بود در دسترس نسخه برداران قرار داد تا از روی آنها نسخه هایی استنساخ شود. در تمدن اسلامی استنساخ کتاب نوعی ارزش فرهنگی تلقی شده؛ تا جایی که ابن خلدون آن را از زمینه های "عمران" محسوب داشته است.
در جهان اسلام در نخستین قرون اسلامی، پدیده استنساخ و استکتاب رواج داشته و با توجه به توصیه ها و آموزه هایی که در این زمینه در لابه لای کلمات قصار و ضرب المثل های اسلامی مشهود است می توان گفت که استنساخِ کتاب در جهان اسلام با سرعت قانونمند شده و در نزد تحصیل کردگان ارزشی فراگیر محسوب می گردیده است. بر طبق برآوردی که فقط از نُسَخ خطی قُرْطُبه به عمل آمده در حدود 60 تا 80 هزار کتاب در میانه دو قرن چهارم و پنجم هجری در آنجا استنساخ شده است. بر اساس شمارش مجموعه فهرست های نسخ خطی نگارش های اسلامی می توان گفت که در طول یک هزار و دویست سال از تاریخ تمدن اسلامی، در حدود پنج میلیون کتاب و رساله استنساخ شده است. این رقم حکایت از آن دارد که مقوله استنساخ به عنوان ارزشی فرهنگی، در جهان اسلام شناخته بوده است.
انگیزه هایی که سبب گردیده مقوله استنساخ در قلمرو فرهنگ جهان اسلام، زمینه ای از زمینه های عمران محسوب شود. متنوع و گوناگون است؛ اما در عین تنوع این انگیزه ها را می توان در سه حوزه عقیده، علاقه به خِرَد و تحصیل دانش و نیز به اعتبار امور اقتصادی و معیشتی مورد مداقّه قرار داد.
عقیده و ایمان، یکی از انگیزه های جدّی در قلمرو استنساخ کتاب های مقدس و مذهبی محسوب می شود. در طول تاریخ تمدن اسلامی کم نبوده اند کسانی که حتی حُسن خط را به سبب همین انگیزه فرامی گرفته و با استنساخ متون مذهبی خود را اقناع می کرده اند. آنان که بر مبنای انگیزه دینی و عقیدتی در تمدن اسلامی به مقوله استنساخ روی آورده اند، از هر طبقه اجتماعی که بوده اند، مسئله تبرّک و تیمّن جستن را انگیزه اصلی خویش در استنساخ دانسته و استنساخ کتابی از کتاب های مقدس و مذهبی را از جمله آرزوها و آمال خویش برشمرده اند.
جملاتی از کاربرد کلمه استنساخ
وی برای گردآوری مطالب الغدیر سفرهای پژوهشی بسیار کرد. این سفرها عموماً به مطالعه و استنساخ و تهیه مأخذ و ملاقات با استادان میگذشت. از جمله شهرهایی که وی با این هدف به آنها سفر کرد، میتوان حیدرآباد، دکن، علیگره، لکنهو، کانپور، جلالی (در هند) رامپور، فوعه، معرفه، قاهره (در مصر)، حلب، نبل و دمشق (در سوریه) را برشمرد.
مسئله استنساخ در مراکز آموزشی مقولهای عام بود و وجهه فرهنگی داشت. تا جایی که هر طالب علمی که کتابهای بیشتری استنساخ میکرد به اعتبار دانشوری و دانشمندی پذیرفته تر و مقبول تر بود و هم از اعتبار بیشتری در حوزه تعلیم و تعلم برخوردار میشد.
من بعد از ملاقات یک ساعته آن جناب مقداری با مرقعات موده ور رفتم . قابل درج و انتشار است خود بنده حدود 102 نامه استنساخ کردم و به صورت کتاب در آوردهام (البته بدون عکس) که در صورت فرصت به نامههای تاریخی انتشار داده شود . خدا توفیق دهد .
ذوق شعر دوستی بایسنقر متوجه شاهنامه نیز شد. وی دستور داد نسخهای از شاهنامه را برای او استنساخ کردند که به «شاهنامه بایسنقری» شهرت دارد. این کتاب که به سال ۸۲۹ ه.ق تحریر یافتهاست یکی از برجستهترین نمونههای هنر ایرانی و بلکه هنر اسلامی است. مقدمهای که به امر بایسنقر بر شاهنامه فردوسی نوشته شدهاست را برخی بسیار سودمند دانستهاند. هرچند ملک الشعرا بهار آن را «سرتاسر خلاف حقیقت و خلاف منطق و برضد تاریخ» میداند.
«به جاست که در این رساله ابتدا نام «روزن» برده شود. دکتر فریدریک روزن از دوستداران آثار شرق بود. اگرچه اشتغال رسمی او امور دیپلماسی بود و مدتی هم سمت وزارت امور خارجه آلمان را داشت و بهطور فرعی در فن مستشرقی قدم میگذاشت معذالک کتاب مفید انتشار دادهاست که از آن جمله ترجمه نظمی رباعیات خیام به آلمانی، رساله «هاروت و ماروت»، «ایران در بیان و تصویر»، چاپ فارسی رباعیات و غیره میباشد. او در انتشار کتاب حاضر کمک مفیدی کردهاست. از دهسال قبل که نگارنده، این رساله را استنساخ کردهام تا یک ماه پیش این دوست پیر انتظار انتشار رساله را داشت ولی این وقتی طلوع میکند که او تازه غروب کردهاست. میتوان فهمید که تأثیر این پیشآمد چقدر قلب مرا سنگین نمودهاست.»
من یک دفعه هم کتاب مزبور را منثور کردم و جهت موارد احتیاج خود در دست گرفتم . اگر صلاح بدانید کتاب مزبور بعینه استنساخ و در اختیار گذاشته شود . »
مصباح یزدی در دهه ۱۳۸۰ در سخنان خود در یکی از مساجد کرمان میگوید که «اگر کسی خلاف شرعی مرتکب شود مؤمنان وظیفه دارند به او تذکر دهند، در مرحله بعد وظیفه دارند که به پلیس معرفی اش کنند، و اگر بعد از چند بار به این نتیجه رسیدند که پلیس و دستگاه قضایی نیز این افراد را مجازات نمیکنند، خودشان میتوانند دست به کار شده و خاطیان را به سزای اعمال خود برسانند.» تحت تأثیر این گفتهها، در خلال قتلهای محفلی کرمان، چند نفر از بسیجیان کرمانی، پنج نفر از شهروندان کرمانی را که به ظن شان گناهکار بودند را به شکل فجیعی به قتل رساندند. مصباح یزدی با فرستادن نامهای به دادگاه صدور فتوا را تکذیب نمود. اما گفت تمام سخنانش در کرمان «استنساخ از منابع معتبر فقهی بودهاست.»
این افسانه که در زمانهای بعدی استنساخ شده و پر از تحریفها است و در سرتاسر ان وزن اصلی شعر اوستایی جز در مواردی نادر رعایت نشده و قدمتش از افسانه دیگر کمتر نیست. اندیشه ویرانی یکسره جهان به وسیله زمستانی سخت و وحشتناک در سرزمینهای شمالی به وجود آمد و از همین نواحی است که مهاجرتهای آریایی در ترکستان و سییری جنوبی که زمستانهای بس دراز دارند، آغاز شدهاست.
چندی قبل یادداشتهای میر محمد باقر را استنساخ کردم و فرستادم . در صورت وصول اگر جنبه مرغوبیتی دارد فبها و الا مسترد فرمایند .
۱۰ ـ فقه استنساخ البشری مسائلی که اخیراً در خصوص شبیهسازی از ژن انسان و مسائلی هم راجع به تلقیح سؤال کردهاند و بهطور تفصیل درونش جواب داده شد است.