آذاری
جملاتی از کاربرد کلمه آذاری
ابرِ آذاری برآمد بادِ نوروزی وزید وَجهِ مِی میخواهم و مُطرب، که میگوید رسید؟
آنچه چشمم کرد یاری در غم هجران تو در زمستان فراقت ابر آذاری نکرد
مرزها از ابر آذاری پر از در عدن مغزها از باد فروردین پر از مشک تتار
آه از آن ساعت که گردد جلوه گر باد بهار ابر آذاری بخاک تیره گرید زار زار
غنچهٔ انقلاب نشکفته شد دچار نسیم آذاری
ابر آذاری زد کوس بشارت که ربیع بر سر کوه زد از لاله عقیقین اعلام
ز اشک ابر نیسانی بدیبا شاخ شد معلم ز بوی باد آذاری بعنبر خاک شد معجون
مدیح، شیوهٔ درویش نیست تا گویم مثال بحر محیطی و ابر آذاری
ابر آذاری چمنها را پر از حورا کند باغ پر گلبن کند، گلبن پر از دیبا کند
ابرهای کرمش آذاری موجهای سخطش طوفانی