آمین
معنی کلمه آمین در لغت نامه دهخدا

آمین

معنی کلمه آمین در لغت نامه دهخدا

( آمین ) آمین. [ آم ْ می / آ می ] ( ع صوت ) ( ازآمُن ، نام خدای مصریان ) برآور! بپذیر! چنین باد! مستجاب کن ! استجابت ، اجابت فرما! قبول کن دعای مرا! درگیر فرمای ! باجابت مقرون باد! تراج ( ؟ ) :
گر در نماز شعرش برخوانی
روح الامین کند ز پَسَت آمین.ناصرخسرو.تهنیت کرد شاه را قدسی
کرد روح الامین ، براو آمین.مسعودسعد.سخن بلند کنم تا برآسمان گویند
دعای دولت او را فرشتگان آمین.سعدی.- آمین ثم آمین ؛ چنین باد و چنین تر باد. همچنین باد، همچنین تر باد.
آمین. [ آم ْ می ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ آم . قصدکنندگان.
امین. [ اَ ] ( ع ص ) امانت دار. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( مؤید الفضلاء ). زنهاردار. ( فرهنگ فارسی معین ). قفان. ( منتهی الارب ، ذیل ق ف ن ). قبان. ( منتهی الارب ، ذیل ق ب ن ). مقابل خائن ، زنهارخوار. ( یادداشت مؤلف ) : طالب و صابر و بر سر دل خویش امین. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 389 ).
برین گنج گوهر یکی نیک بنگر
کرا بینی امروز امین محمد؟ناصرخسرو.کیسه عُمْر سپردیم بدهر
دهر غدار امین بایستی.خاقانی.هست امین چار حرف و تاج سه حرف
بسم بین هم سه حرف و اﷲ چار.خاقانی.خداترس باید امانت گزار
امین کز تو ترسد امینش مدار
امین باید از داور اندیشه ناک
نه از رفع دیوان و زجر هلاک.( بوستان ).امین خدا مهبط جبرئیل.( بوستان ). || کسی که بر وی اعتماد کنند و از او ایمن باشند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اعتمادکرده شده.( مؤید الفضلاء ). معتمدعلیه. ( آنندراج ). استوار. ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). طرف اعتماد. معتمد. ثقه. درستکار. ( فرهنگ فارسی معین ). موثوق به. مؤتمن. ( یادداشت مؤلف ). دیندار. ( ناظم الاطباء ) :
حاسدم گوید چرا در پیشگاه مهتران
ما ذلیلیم و حقیر و تو امینی و مهین.منوچهری.این ابوالقاسم مرد پیر و بخرد و امین و سخنگوی بود. ( تاریخ بیهقی ). بدانکه منزلت تو نزد امیرالمؤمنین منزلت راستگوی امین است. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 313 ). و آنرا بر همه مردم خود عرض کن در حضور امین امیرالمؤمنین محمدبن محمد السلیمانی. ( تاریخ بیهقی ص 313 ). بر اهل بازار و محترفه محتسبی امین گماشت. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

معنی کلمه آمین در فرهنگ معین

( آمین ) [ ع . ] (شب جم . ) کلمه ای است که پس از دعا گویند، به معنی برآور! بپذیر! اجابت کن !
( اَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - امانتدار، معتمد. ۲ - وکیل ، مباشر. ۳ - مدیر. ۴ - مرشد، مرد کامل .

معنی کلمه آمین در فرهنگ عمید

( آمین ) اجابت کن، بپذیر، چنین باد. &delta، معمولاً بعد از دعا می گویند.
۱. امانت دار.
۲. کسی که مردم به او اعتماد کنند، طرف اعتماد.
۳. درستکار.

معنی کلمه آمین در فرهنگ فارسی

( آمین ) کلمه ایست که پس از دعا گویند بمعنی بر آور . بپذیر . اجابت کن .
قصد کنندگان
اسم فعل به معنی(اجابت کن )(بپذیر )یا(چنین باد )، کلمهای است که بعدازدعامیگویند، امانتدار، طرف اعتماد، درستکار، کسی که
( صفت ) ۱ - امانت دار زنهاردار. ۲ - کسی که بتوان باو اعتماد کرد طرف اعتماد معتمداستوار ثقه درستکار. ۳- وکیل مباشر. ۴ - مدیر. ۵ - مرشد مرد کامل . جمع : امنائ . یا امین تذکره . مائ مور صدور تذکره (گذرنامه ) (قاجاریان ) جمع امنای تذکره . یا امین حضرت . ( اسم ) جبرئیل. یا امین مخزن افلاک . ۱ - ( اسم ) جبرئیل . ۲ - مرد کامل ولی مرشد . یا امین معادن . (ادا ) منصبی در وزارت معارف عهد قاجاریه که پس از وزیر قرار داشت . یا امین وحی .( اسم ) جبرئیل .
ده از بخش قاین شهرستان بیرجند

معنی کلمه آمین در فرهنگ اسم ها

اسم: آمین (پسر، دختر) (عربی، عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: āmin) (فارسی: آمين) (انگلیسی: amin)
معنی: برآور، بپذیر، اجابت کن، از نام های خداوند، از نامهای خداوند جل شأنه، [معمولاً پس از دعا بر زبان می آورند]، ( در عبری ) محکم، امین، حقیقی، قبول کن، چنین باشد

معنی کلمه آمین در دانشنامه عمومی

آمین•. آمین. ( انگلیسی: Amen. ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی کوستا گاوراس است که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به اولریش توکور، متیو کاسوویتس، سباستیان کخ، گابریل اسپاهیو، مارینا برتی، ریچارد دوردن، یون کارامیترو، رودی رزنفلد، امیل هُـشتینا و میشل دوشوسوآ و فردریش فون تون اشاره کرد.
آمین (شهر). آمیَن ( به فرانسوی: Amiens ) نام شهر و بخشی است در شمال فرانسه. این شهر در ۱۲۰ کیلومتری شمال پاریس جای دارد. آمین مرکز منطقهٔ پیکاردی است. برپایهٔ سرشماری سال ۲۰۱۴ آمین ۲۹۴۵۹۵ تن جمعیت دارد.
ساکنان اولیهٔ آمین که تیره ای از گل ها بودند که در سدهٔ یکم پیش از میلاد در این منطقه می زیستند. برپایهٔ داستان های مذهبی مسیحی مارتین توری قدیس در زمانی که هنوز یک سرباز رومی بود ردایش را با یک گدا تقسیم کرد. همچنین اونوره قدیس که در ۶۰۰ میلادی می زیست هفتمین اسقف این شهر بود.
نبرد آمین در خلال جنگ جهانی اول در این شهر رخ داد.
در زمان جنگ جهانی دوم و اشغال این منطقه به دست آلمان نازی این شهر شاهد عملیات جریکو بود که در آن انگلیسی ها با بمبگذاری زندان آمین سبب آزادی ۲۵۸۳ تن شدند. در حال حاضر تیم فوتبال این شهر در لیگ برتر فرانسه حضور دارد.
• تالسا، اوکلاهاما، آمریکا
• دارلینگتون، انگلستان
آمین (شیمی). آمین ها، مشتق های آمونیاک هستند و دسته وسیعی از مواد آلی نیتروژن دار را تشکیل می دهند که در آن ها، اتم نیتروژن به یک یا دو یا سه گروه آلکیل یا آریل متصل می باشد ( هیدروژن به وسیلهٔ گروه های آلکیل یا آریل جانشین شده است ) که به ترتیب آمین نوع اول، آمین نوع دوم یا آمین نوع سوم ایجاد می گردد. از این رو به همان طریقی که اترها و الکل ها با آب رابطه دارند، آمین ها به آمونیاک وابسته می باشند. ترکیب های نیتروژن دار برای زندگی ضروری هستند و منبع اولیه برای تهیه آن ها، نیتروژن موجود در جو می باشد که توسط یک فرایند بنام تثبیت نیتروژن، مولکول نیتروژن ( N 2 ) ، به امونیاک ( NH 3 ) تبدیل می شود. آمونیاک حاصل سپس به ترکیب های نیتروژن دار آلی تبدیل می گردد. در آلکیل آمین های نیتروژن به اتم کربن با هیبریداسیون ( sp3 ) متصل است، آریل آمین ها دارای نیتروژنی هستند که به یک کربن sp2 بنزن یا حلقه شبیه بنزن متصل است. آمین ها معمولاً از آمونیاک استخراج می شوند که جای هیدروژن ها گروه آلکیلی قرار می گیرند. خاصیت بازی آمین نوع دوم از بقیه بیشتر بوده و این گروه با تأثیر روی سیستم عصبی انسان کاربردهای گسترده ای پیدا کرده اند. بعضی از پیک های عصبی انسان مانند آدرنالین آمین اند، بعضی از جلوگیری کننده ها مانند مورفین نیز در گروه آمین ها قرار می گیرند. از دیگر ترکیب های آمین می توان به کُدئین و آمینو اسیدها اشاره کرد. آمین ها به عنوان اجزاء آمینواسیدها، پپتیدها و آلکالوئیدها، در بیوشیمی حائز اهمیت هستند. بسیاری از ترکیب های فعال بیولوژیکی حاوی نیتروژن هستند. همچنین ترکیب های دیگری از آن ها به عنوان ضدتورم، بیهوش کننده، آرام بخش و محرک، کاربرد دارویی دارند. برای مثال آدرنالین ( محرک ) ، پروپیل هگزدرین ( ضدتورم بینی ) ، هگزامتیلن تترآمین ( ماده ضدباکتری ) اَمفتامین ( ضد افسردگی ) از جمله آن ها هستند. همه آمین ها خصلت بازی دارند ( آمین های نوع اول و دوم می توانند به عنوان اسید هم عمل کنند ) ، پیوند هیدروژنی تشکیل می دهند، و در واکنش های جانشینی به عنوان هسته دوست عمل کنند. پس در بسیاری از جنبه ها شیمی آمین ها با شیمی الکل ها و اترها شباهت دارد؛ ولی تفاوت هایی هم در فعالیت دارند، زیرا الکترونگاتیویته نیتروژن کمتر از اکسیژن است. از این رو آمین های نوع اول ودوم کمتر اسیدی می باشند و پیوندهای هیدروژنی ضعیف تر از الکل ها و تشکیل می دهند اما بازی ترو نوکلئوفیل تر می باشند.
آمین (فیلم ۲۰۱۱). آمین ( کره ای:  아멘 ) فیلم درام کره جنوبی محصول ۲۰۱۱ به نویسندگی و کارگردانی کیم کی دوک است. این فیلم در اروپا فیلمبرداری شده است.
امین (فیلم). امین ( فرانسوی: Amin ) فیلمی به کارگردانی فیلیپ فوکون است که در سال ۲۰۱۸ اکران شد.
امین جوانی سنگالی است که خانواده خود را در سنگال رها کرده و به امید کسب درآمد به فرانسه رفته است.
معنی کلمه آمین در فرهنگ معین
معنی کلمه آمین در فرهنگ عمید
معنی کلمه آمین در فرهنگ فارسی
معنی کلمه آمین در فرهنگ اسم ها

معنی کلمه آمین در دانشنامه آزاد فارسی

آمین. آمین (amen)
از واژگان ایجابی عبری و عربی به معنی «چنین باد» یا «ایدون باد» که معمولاً در پایان دعاها یا نیایش های یهودی، مسیحی و اسلامی برای اجابت و پذیرش به کار می رود.
آمین (شیمی). آمین (شیمی)(amine)
هر عضو از دسته ای از ترکیب های آلی شیمیایی، که در آن یک یا چند اتم هیدروژن آمونیاک (NH۳) با گروه های دیگر اتم ها جایگزین شده باشد. متیل آمین ها بوی نامطبوع آمونیاک دارند و در ماهی گندیده ایجاد می شوند. در دمای متعارف همۀ آن ها به شکل گازند. آنیلین ازجمله ترکیب های آمین۲ آروماتیک است و در رنگ سازی کاربرد دارد.
اَمین (لقب پیامبر اسلام)
رجوع شود به:محمد (ص) (مکه ۵۳پیش از هجرت ـ مدینه ۱۱ق)

معنی کلمه آمین در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آمین. آمین از اقسام ادعیه و به معنای «پروردگارا اجابت فرما» می باشد.
آمین ( چنین باد، راست است)، واژه ای از ریشۀ «ا ـ م ـ ن» که در زبان های سامی کهن به معنی استوار و ثابت به کار می رفته است، اما انتشار آن در جهان از زبان عبری آغاز شده است.
زبان عبری
لفظ آمن نخست در قالب وصفی و به معنی درست و راست به کار می رفته است ولی در سفر اشعیاء (۶۵: ۱۶) به صورت اسم به کار رفته است. در ترجمه های فارسی و عربی موجود به ترتیب واژه های «حق»، «الحق» را در برابر آن گذاشته اند.این واژه سپس یکی از ادوات نامتغیر (مبنی) زبان عبری گردیده (به معنی «حقیقتاً»، «البته») و به این صورت، ۳۰ بار در متن مَسوره ایِ عهد عتیق و ۳۳ بار در ترجمۀ یونانی معروف به «هفتادی» آن (سده ۳ق م) آمده است. شاید وجود آن در کتاب اول تواریخ ایام (۱۶: ۳۶) و کتاب اول پادشاهان (۱: ۳۶) دلالت بر آن داشته باشد که این کلمه حتی پیش از سدۀ ۴ق م در ادعیه و شعائر دینی یهود به کار می رفته است. در سنت کهن یهود، بیش تر آن را در آغاز نیایش و گاه نیز در پایان آن می آورده اند. تکرار آن در پایان دعا و نماز و سرود دینی، هم تأکید و تأیید آن گفتار یا دعا بوده، و هم به امید این که همگی، با ذکر آمین، در برکات نیایشی که به جا آورده می شد، شریک شوند. در دورۀ تلمودی و سنن بعدی یهود چگونگی ادای این کلمه در موارد مختلف اهمیت خاص پیدا کرد و اعتقاد بر این بود که خداوند به ادعیه ای که خطاب به اوست، «آمین» می گوید.
مسیحیت
سنت یهود به کلیسای مسیحی راه یافت و کلمه آمین ۱۱۹ بار در عهد جدید تکرار شد که در ۵۲ مورد نحوه استعمال آن با آمین یهود اندکی متفاوت است. این واژه سپس از طریق کتاب مقدس تقریباً در تمام زبان های عمدۀ جهان منتشر شد. از بررسی موارد استعمال این کلمه در کتاب مقدس، ۴ معنی استنباط می شود: ۱. اقرار و اعلان قبول، موافقت یا مشارکت در دعا و بیان عهد و سوگند؛ ۲. طلب اجابت و قبول الهی، به معنی خدایا بپذیر، اجابت کن؛ ۳. تأیید و تأکید دعا یا سوگند، به معنی این چنین باد (امروز استعمال آن در آخر دعا، به همین دو معنای اخیر است)؛ ۴. صفت یا نامی برای عیسی مسیح (ع) (مکاشفۀ یوحنا، ۳: ۴). 
زبان عربی
...
[ویکی شیعه] آمین. آمین به معنای «اجابت کن» در زبان و ادبیات فارسی رواج یافته و ترکیب «الهی آمین» در زبان عموم مردم رایج تر است. از دیدگاه فقه شیعه، یکی از مبطلات نماز، آمین گفتن پس از قرائت سوره حمد است.
به معنای چنین باد، راست است، واژه ای از ریشه «ا م ن» می باشد که در زبان های سامی کهن به معنای استوار و ثابت به کار می رفته است؛ اما انتشار آن در جهان از زبان عِبری آغاز شده است. در زبان عبری لفظ آمن نخست در قالب وصفی و به معنی درست و راست به کار می رفته است ولی در سفر اشعیاء به صورت اسم به کار رفته است. در ترجمه های فارسی و عربی موجود به ترتیب واژه های «حق»، «الحق» را در برابر آن گذاشته اند. این واژه سپس یکی از ادوات نامتغیر (مبنی) زبان عبری گردیده (به معنی «حقیقتاً»، «البته») و به این صورت، ۳۰ بار در متن مَسوره ای عهد عتیق و ۳۳ بار در ترجمۀ یونانی معروف به «هفتادی» آن (سده ۳ق م) آمده است. شاید وجود آن در کتاب اول تواریخ ایام و کتاب اول پادشاهان دلالت بر آن داشته باشد که این کلمه حتی پیش از سدۀ ۴ق م در ادعیه و شعائر دینی یهود به کار می رفته است. در سنت کهن یهود، بیش تر آن را در آغاز نیایش و گاه نیز در پایان آن می آورده اند. تکرار آن در پایان دعا و نماز و سرود دینی، هم تأکید و تأیید آن گفتار یا دعا بوده، و هم به امید اینکه همگی، با ذکر آمین، در برکات نیایشی که به جا آورده می شد، شریک شوند. در دورۀ تلمودی و سنن بعدی یهود چگونگی ادای این کلمه در موارد مختلف اهمیت خاص پیدا کرد و اعتقاد بر این بود که خداوند به ادعیه ای که خطاب به اوست، «آمین» می گوید.
سنت یهود به کلیسای مسیحی راه یافت و کلمه آمین ۱۱۹ بار در عهد جدید تکرار شد که در ۵۲ مورد نحوه استعمال آن با آمین یهود اندکی متفاوت است. این واژه سپس از طریق کتاب مقدس تقریباً در تمام زبان های عمدۀ جهان منتشر شد.
[ویکی اهل البیت] آمین. آمین واژه ایست که در تمامی ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام در پایان نیایش و دعا از آن بهره گرفته می شود.
آمین اسم فعل است که برای درخواست اجابت دعا وضع شده است. در این که آمین اسم لفظ اِستَجِب (اجابت کن) است یا اسم معنای آن، بحث است. بنابر اوّل، آمین کلام آدمی به شمار می آید و بنابر دوم دعا محسوب می شود. گروهی نیز معتقدند ریشه این لغت باید عبری باشد، زیرا قدیمی ترین کاربرد این لغت در قسمت قدیمی تورات (عهد قدیم) بوده است و گروه دیگر آن را ایمان به دعایی که گفته شد میدانند. این کلمه در سه کتاب مذهبی تورات، انجیل و قرآن آمده است.
اهل سنّت، گفتن آمین را در نماز پس از قرائت سوره حمد، سنّت و برخی آن را واجب می دانند، لیکن نزد فقهای شیعه نه تنها سنّت نیست، بلکه گفتن آن در نماز پس از حمد به قصد جزئیّت، حرام و موجب بطلان نماز و به قصد استحباب و ورود نیز، حرام و تشریع (--> بدعت) و بنابر مشهور موجب بطلان نماز است و نیز گفتن آن به قصد دعا بنابر قول مشهور موجب بطلان نماز است.
گفتن آمین بدون هیچ قصدی از آن جهت که کلام آدمی است، باطل کننده نماز می باشد. در دو صورت اخیر، گفتن آمین در نمازِ واجب از آن جهت که موجب ابطال نماز می شود، حرام است. اما گفتن آمین در شرایط تقیه یا از روی فراموشی یا سهو، اشکال ندارد بلکه در فرض تقیّه واجب است. در جواز گفتن آمین به قصد دعا در نماز در غیرموضع یاد شده، اختلاف است. از کلمات فقها برمی آید که در احکام یاد شده تفاوتی بین نماز واجب و نافله نیست. گفتن آمین در غیر نماز بر دعای فردی دیگر مستحب است.
کلمه «آمین»، چنان که در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز نقل شده است، به معنای «پروردگارا! برآورده ساز» است و از این رو گفتن این کلمه در پایان دعای خود و دیگران در روایات اسلامی توصیه شده است.
گفتنی است که در سیره پیشوایان دینی، مکرر گزارش شده است که آن بزرگواران پس از دعای خود و یا دیگران، آمین گفته اند و گاه سه بار این کلمه را تکرار کرده اند. از پیامبر خدا در دعای تعقیب نماز ظهر، نقل شده است که فرمود: اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِکَ.. . اللّهُمَّ لا تَدَع لی ذَنبا إلاّ غَفَرتَهُ... ولا حاجَةً هِیَ لَکَ رِضا ولِیَ فیها صَلاحٌ إلاّ قَضَیتَها یا أرحَمَ الرّاحِمینَ آمینَ رَبَّ العالَمینَ.
خداوندا! از تو وسایل جلب رحمتت را درخواست می کنم... خداوندا! هیچ گناهی را برایم مگذار، جز این که آن را بخشیده باشی و هیچ نیازی که خشنودی تو و صلاح من در آن است، به درگاه خویش مگذار مگر این که آن را برآورده کرده باشی، ای مهربانترینِ مهربانان!برآورده کن، ای پروردگار جهانیان!
همچنین در صحیفه سجادیه در دعای امام زین العابدین علیه السلام برای همسایگان و دوستان آمده است: ...وزِدهُم بَصیرَةً فی حَقّی و مَعرِفَةً بِفَضلی، حَتّی یَسعَدوا بی و أسعَدَ بِهِم، آمینَ رَبَّ العالَمینَ.
[ویکی الکتاب] آمین. معنی أَمِینٌ: امانت دار
معنی لَا تَأْمَنَّا: ما را امین نمی دانی
معنی تَأْمَنْهُ: اورا امین بدانی
ریشه کلمه: 
امم (۱۲۴ بار)
[ویکی حج] آمین. آمین عبارت پس از قرائت حمد در نماز اهل سنت، از جمله نمازهای جماعت حرمین
واژه آمین از ریشه «ا م ن» به معنای اعتماد کردن، تصدیق نمودن، امین پنداشتن و برطرف شدن ترس و نگرانی آمده و در اصطلاح به معنای در خواست اجابت دعا از خداست. برخی واژه پژوهان آن را به صورت های اَمین و آمّین، با تشدید و بدون آن، به کار برده اند. روشن نیست که این واژه در اصل عربی بوده یا از واژه های دخیل است. شماری از مفسران آن را واژه ای بیگانه و اصل آن را عبری، سریانی یا مُعرّب کلمه «همین» در زبان فارسی دانسته اند. در برابر، برخی آن را عربی و اسم فعل به معنای «اجابت کن » یا از اسمای الهی و اصل آن را «یا امین» دانسته اند.
گفتن آمین در بسیاری موارد مستحب و بر پایه دیدگاه فقیهان امامی، در مواردی حرام و موجب بطلان نماز است و از چالش های فراروی مذاهب اسلامی به شمار می رود.
[ویکی الکتاب] معنی أَمِینٌ: امانت دار
معنی لَا تَأْمَنَّا: ما را امین نمی دانی
معنی تَأْمَنْهُ: اورا امین بدانی
ریشه کلمه: 
امن (۸۷۹ بار)
[ویکی فقه] امین (ابهام زدایی). امین ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اسم برای اشخاص ذیل باشد: معانی• امین (مکه)، لقب مکه• امین (امانت)، شخص امانت دار اعلام و اشخاص• امین (پیامبر) لقب پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)• امین استرآبادی، محمدامین بن محمد شریف (د ۱۰۳۶ق / ۱۶۲۷م )، از علمای نامدار امامی و بنیان گذار گرایش اخباریه• امین حسینی، مفتی فلسطین و از رهبران مبارز با استعمار انگلیس و سلطه صهیونیسم• امین عباسی، ششمین خلفای عباسی بوده و از بانیان روکش زرین در کعبه• امین احسن اصلاحی، عالم و مفسّر پاکستانی در دورۀ معاصر
...
[ویکی فقه] امین (امانت). به فرد متصف به صفت امانت -که صفتی از صفات نفسانی انسان و در مقابل صفت خیانت است- « امین » گفته می‏شود.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۶۸۵. 
...
[ویکی اهل البیت] امین (خلیفه عباسی). ابوعبدالله محمدامین (نام کامل وی: محمد بن هارون بن محمد بن عبدالله بن محمد بن علی ابن عبدالله بن العباس) ششمین خلیفه عباسی بود. خلافت وی ۱۹۳-۱۹۸ هجری بود.
ابوعبدالله محمدامین به سال 193 پس از مرگ پدر به خلافت رسید مادرش زبیده دختر جعفر بن منصور بود، از خلیفگان عباسی هیچکس جز او نبود که از طرف پدر و مادر نسب وی به هاشم رسد. به رغم درایت و کاردانی بیشتر مأمون نسبت به امین و اعتراف پدرش به این نکته، امین با نفوذ مادرش و دیگر بزرگان خاندان عباسی و به دلیل آن که مادر مأمون کنیزی ایرانی بود، به عنوان ولیعهد اول هارون برگزیده و برای او از مردم بیعت گرفته شد.
امین پنج سال بیشتر نداشت که پدرش او را به عنوان ولی عهد خویش قرار داد، ناگفته نماند که مادرش زبیده که دخترعموی هارون رشید بود گام اساسی را برای این امر گذاشته بود، وی از زنان با استعداد و باهوش دوران خود شمرده می شد. هارون الرشید سه فرزند خود امین و مامون و قاسم را به ترتیب ولی عهد خویش قرار داد و حکومت خویش را میان آنها تقسیم کرد، او در این تقسیم خراسان را به طور کامل در اختیار مأمون قرار داده و شبه جزیره را در اختیار قاسم و عراق را برای امین قرار داد.
وقتی هارون در طوس بمرد همه قلمروی اسلامی بدون هیچ گونه خلاف، با امین بیعت کردند و جامه و عصا و خاتم خلافت را برای امین بردند. اما مأمون در آن هنگام برای اجرای دستور پدرش یعنی دفع شورش در خراسان بسر می برد و از حضور در مراسم بیعت با امین عذر طلبید.
دوران امین همه فتنه و آشوب بود و در همان ایام که میان او و مأمون فتنه بود، علی بن عبدالله معروف به سفیانی به دعوی خلافت در شام طغیان کرد و عامل امین را براند و دمشق و اطراف آن را تصرف کرد و چیزی نمانده بود که کار بر او راست شود اما میان قبایل یمنی و مضری شام تصادمی رخ داد که مانع انجام مقصود وی شد.
امین برای خاموش کردن فتنه سفیانی سپاهی فرستاد به فرماندهی حسین پسر علی بن ماهان. آنگاه فرماندهی سپاه را به عبدالله پسر صالح بن علی عباسی داد اما آشفتگی بغداد مانع از آن بود که بر ضد سفیانی کار جدی انجام شود، دو سال و بیشتر شام در آشوب بود. حسین بن ماهان به سبب جانبداری از سپاه خراسان کینه شامیان سپاه خویش را تحریک کرد و آب گل آلود شد و او را به بغداد خواندند.
امین به هنگام حج گزاری هارون به سال 186ق. حضور داشت. در این سفر، هارون در جمع فرزندان و سران لشکری و کشوری در دو فرمان جداگانه، مراتب فرمانبرداری و اطاعت مأمون برای امین و نیز احترام و وفاداری امین به جانشینی مأمون را نگاشت و حاضران را بر آن شاهد گرفت. آن دو تعهد کردند که در صورت تخلف از این فرمان ها، امین 50 سال و مأمون 30 سال پیاده حج به جا آورند و همه دارایی آن ها صدقه داده شود و همه همسرانشان سه طلاقه گردند. این فرمان ها درون کعبه آویخته شد.
امین برخلاف سوگند و تعهدنامه نهاده در کعبه، به تحریک علی بن عیسی و فضل بن ربیع از کار گزاران دوره هارون و از رقبای فضل بن سهل ایرانی، مأمون را برکنار کرد و برای ولیعهدی پسرش موسی به سال 194ق. بیعت گرفت و از ذکر نام برادرانش عبدالله (مامون) و قاسم (مؤتمن) بر منبرها جلوگیری کرد و به بهانه ای به خانه ام عیسی، همسر مأمون هجوم برد. سرانجام بین دو برادر نبردی رخ داد که به شکست سپاهیان امین و کشته شدن او در محرم سال 198ق. انجامید و مأمون به عنوان خلیفه روی کار آمد. خلافت امین چهار سال و هفت ماه و 21 روز و سنش 27 سال و سه ماه یا 28 سال بود و دو پسر به نام موسی و عبدالله به جای گذاشت.
[ویکی فقه] امین (مکه). امین لقب مکه است.
امین لقب مکه معظمه است که از طرف خداوند، شهر امن و دارای امنیت معرفی شده و خداوند به آن سوگند یاد کرده است. 
"هذا البلد الامین". 
امنیت مکه قبل از بعثت
می‎گویند مکه قبل از بعثت رسول اکرم نیز محل امنیت بوده است. 
 

معنی کلمه آمین در ویکی واژه

برآورده ساز؛ مستجاب کُن؛ چنین باد. تکیهٔ اصلی در تلفظ این کلمه بر روی هجای نخست است.
کلمه‌ای است که پس از دعا گویند، به معنی برآور! بپذیر! اجابت کن!
آمین در زبان معیار باستان به دو بخش آ - مین قابل تجزیه است؛ که مفهوم کلی از آن، اذن سوار شدن احتمالا بر مرکبی مانند اسب یا شتر کاروان بوده است.
(شیمی): دسته‌های از ترکیب‌های آلی نیتروژن‌دار که از آمونیاک بدست می‌آیند، مانند آنیلین. تکیه اصلی در تلفظ این کلمه بر روی هجای دوم است.

جملاتی از کاربرد کلمه آمین

نخستین کار او بازی در نقش اول فیلم سینمایی آمین خواهیم گفت ساختهٔ سامان سالور در نقش اصغر فرشته (یک پسر) بود و ورود خود به عرصهٔ سینما را با یک نقش خاص و اندامی به یاد ماندنی و سخت به رخ کشید.
آگاروز، آگاروپکتین، اسید آمینه‌های: آگارین، اسید گلوتامیک، ترئونین، قندهایی مانند: گالاکتوز و گلوکونیک اسیدو گزیلوز است.
از این سه دارو، گایافنزین سبب کاهش چسبندگی خلط و آسان شدن خروج آن می‌شود، کلرفنیرآمین با اثرهای آنتی هیستامینی خود تأثیر می‌گذارد و سودوافدرین به عنوان یک داروی آدرنرژیک و با اثرات سمپاتیک خود، به صورت یک ترکیب ضداحتقان عمل می‌کند. بدین ترتیب اکسپکتورانت در نهایت سبب تسکین سرفه‌های خشک و همچنین نرم‌شدن مخاط شش و تخلیه خلط می‌گردد.
هزاران بار چونین باد چونین دعا از من ز بخت نیک آمین
به صدق ناطقه از جان ودل زند آمین چو بنده ورد دعای شما کند آغاز
دعاگفته تو را دولت چه در سَرّا جه در ضَرّا که چون دولت دعا گوید کند روح‌الامین آمین
دعای دولتش گوئی و بنده به جز از یارب و آمین چه گوید
عصاره این گیاه با مهار اتصال هماگلوتینین ویروس آنفلوآنزا به گیرنده میزبان و مهار فعالیت نورآمینیدازی ویروس از ورود آن به داخل سلول و ایجاد عفونت جلوگیری و از گسترش آن ممانعت به عمل می‌آورد. به نظر می‌رسد که عصاره اکیناسه با تحت تأثیر قرار دادن فاکتورهای رونویسی که مسئول رونویسی ژن‌های سایتوکاین‌ها به ویژه کموکاین‌ها هستند در مدولاسیون کموکاین‌ها و سایتوکاین‌ها مؤثر است.
آبماسیکلیب را طی فرایندی چهار مرحله‌ای می‌توان ساخت که با واکنش سوزوکی شروع می‌شود و سپس با واکنش بوشوالد–هارت‌ویگ ادامه می‌یابد و در پایان، آمین‌دار کردن کاهشی با استفاده از واکنش لوکارت صورت می‌پذیرد.
تو هرچه کنی داعی توم هرچند که تو آمین نکنی
افزودن یک گروه نیتروسو به یک اتم گوگرد یک اسید آمینه باقی مانده از یک پروتئین به اس-نیتروسیلاسیون معروف است. این یک فرایند برگشت‌پذیر است و قالب اصلی پیرایش پسارونویسی پروتئین‌ها است.
، چنین واکنش‌دهنده‌ای است. نیتریل‌ها را تحت واکنش جانشینی هسته‌دوستی آلکیل‌هالیدها و یون سیانید می‌توان تهیه کرد، که با کاهش آن‌ها آمین‌های مربوط تشکیل می‌شوند. فرایند کلی منجر به آمین نوع اول می‌شود که از آلکیل هالید اولیه یک کربن بیشتر دارد.
من آن کسم که بگویم بر این دعا آمین
«عمر تو با جاه تو پاینده باد و پایدار عالمت زیر نگین آمین رب العالمین »
دست برداشت بی سرو و به من آمین گفت هر دعائی که سحر جان و تنت را گفتم
همه آمینوگلیکوزیدها با اتصال به ریبوزوم مانع سنتز پروتئین در باکتری می‌شوند.
روان شد با سپاه نصرت آیین دعا می رفت و از پی فوج آمین
بید‌ل بساط دل را بستم به ‌ناله آمین کردم به ‌گلشن داغ از شعله باغبانی
سرین پروتئازها گروهی از آنزیم‌هایند که پروتئینها را در محل اسیدآمینه سرین تجزیه می‌کند. این آنزیمها در یوکاریوت و پروکاریوتها یافت می‌شوند و بسیار متنوعند مانند کیموتریپسین ، تریپسین و الاستاز.