[ویکی الکتاب] آیاتی. معنی تَشَابَهَ: شبیه به هم است(منظور این است که با معانی دیگری غیر از قصد اصلی نیز می توان آن را معنی کرد ولی با کمک گرفتن از آیاتی که فقط یک معنی از آنها استنباط می شود و محکمات می باشند معنی اصلی آیات متشابه نیز آشکار می گردد مثلاً ممکن است کسی با توجه به عبارت "ی... معنی مُحْکَمَاتٌ: محکمها (محکمات آیاتی از قرآن هستند که درک مقصود آنها نیاز به آیات دیگر ندارد و لذا مستقلاً می توان به آن آیه عمل نمود اما متشابهات آیاتی هستند که درک مقصود اصلی آنها تنها با جمع نمودن آن با آیات دیگر وکمک گرفتن از "راسخون فی العلم" که همان پیامبر صلی... معنی تَغَابُنِ: پشیمانی و احساس خسارت (از معامله)(اصل آن ازغبن به معنای این است که وقتی با کسی معامله میکنی از راهی که او متوجه نشود کلاه سر او بگذاری ، اگر میخری پول کمتری بدهی ، و اگر میفروشی پول بیشتری بگیری ومنظور از یوم التغابن که در قرآن آمده روز قیامت است ... ریشه کلمه: اوی (۴۱۸ بار)ائی (۳۸۲ بار)ایی (۶۲۸ بار)ی (۱۰۴۴ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه آیاتی
و ما ابتدا بعضی از احادیث و آیاتی که در فضیلت رجاء و امیدواری رسیده بیان می کنیم و بعد از آن بیان اینکه رجای بی طاعت، غرور و حماقت است می نمائیم.
خدای تعالی می فرماید «یطبع الله علی کل قلب متکبر جبار» خلاصه معنی آنکه زنگ و چرک می فرستد خدا بر هر دل متکبری و می فرماید: «انه لایحب المستکبرین» یعنی «به درستی که خدا دوست ندارد تکبرکنندگان را» و دیگر می فرماید «سأصرف عن آیاتی الذین یتکبرون» یعنی «زود باشد که برگردانم از آیات خود، روی کسانی را که تکبر می ورزند» و باز می فرماید: «ادخلوا أبواب جهنم خالدین فیها فبئس مثوی المتکبرین» یعنی «داخل شوید در درهای جهنم، در حالتی که مخلد خواهید بود در آن، پس بد مقامی است مقام تکبرکنندگان».
قوله: مَنْ یَسْتَنْکِفْ عَنْ عِبادَتِهِ وَ یَسْتَکْبِرْ فَسَیَحْشُرُهُمْ إِلَیْهِ جَمِیعاً متکبّران، و جبّاران را درین آیت بیم داد و وعید نمود. و ایشان سه گروهاند بر تفاوت: گروهی بر خدای عزّ و جلّ تکبّر کردند، چون نمرود و فرعون و ابلیس، و کسانی که دعوی خدایی کردند، و از بندگی ننگ داشتند. و به قال اللَّه عزّ و جلّ: کَذلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلی کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ، و گروهی به رسول (ص) تکبّر کردند چون کفّار قریش که گفتند: بشری را همچون خود سر فرو ننهیم، چرا نه فریشته فرستادندی؟! یا باری محتشمی چون ولید مغیره از اهل مکه یا عروة بن مسعود الثقفی از اهل طائف، و ذلک قوله: «لولا انزل هذا القرآن علی رجل من القریتین عظیم»؟ ربّ العزّة این قوم را میگوید: «فاصرف عن آیاتی الذین یتکبرون فی الأرض بغیر الحق». سیوم قوم آنند که بر بندگان خدا تکبّر کنند، و بچشم حقارت بایشان نگرند، و حق از ایشان قبول نکنند، و خویشتن را بزرگ دارند، و خود را از همه کس به دانند. رسول خدا را پرسیدند که کبر چیست؟ گفت: آنکه حق را گردن ننهد، و بچشم حقارت بمردم نگرد. یکی از جمله بزرگان دین گفته که: مرد کریم چون پارسا شود متواضع گردد، و سفیه چون پارسا شود باد کبر در وی پدید آید. و مصطفی (ص) گفته:«اعوذ بک من نفخة الکبر»، و در خبر است که چون متواضعی را بینید با وی تواضع کنید، و بر متکبّر تکبّر آرید، تا حقارت و مذلّت وی پدید آید. روز رستاخیز این متکبّران را بر صورت مور خرد حشر کنند، در زیرا پای خلق افتاده، و بنزدیک خدای عزّ و جلّ کس از ایشان خوارتر و ذلیلتر نه، که ایشان در تکبّر و جبروت با خدای منازعت کردهاند.
درجه دوم تکبر بود بر رسول (ص) چنان که کفار قریش کردند و گفتند که ما آدمئی را همچون خویشتن سرفرود نیاوریم. چرا فرشته ای به ما نفرستادند و یا چرا مردی محتشم نفرستادند و یتیمی فرستادند؟ «و قالوا لو لا نزل هذا القرآن علی رجل من المقربین عظیم» و ایشان دو گونه بودند. گروهی کبر حجاب ایشان گشت تا خود تفکر نکردند و نبوت وی بشناختند، چنان که گفت، «سا صرف عن آیاتی الذین یتکبرون فی الارض بغیر الحق» گفت، «متکبران را راه ندهم تا آیات حق بینند». و گروهی همی دانستند، ولیکن انکار همی کردند و به سبب کبر طاقت نداشتند که اقرار دهند، چنان که گفت، «و جهد وابها واستیقنتها انفسهم ظلما و علوا».
در آیاتی از قرآن آمده مرگ انسانها بر عهده گروهی از فرشتگان است. بر اساس روایات، «نازعات»، «سابحات»، «ناشطات» و «سابقات» هر کدام وظیفهٔ قبض روح عده خاصی از موجودات را بر عهده دارند؛ مثلاً «نازعات» وظیفه دارد که روح کفار را با شدت و عذاب بگیرد و «ناشطات» مأمورند که روح مؤمنین عادی را با رأفت و مدارا قبض کند.
متن آیاتی که به صورت مستقیم به موضوع واقعه اطعام اشاره دارند، عبارت است از:
دربارهٔ تعداد آیاتی که به یافتههای علمی اشاره دارند بین مفسرین اختلاف نظر است و تعداد این آیات از ۵ تا ۳۰۰ گفته شدهاست.
هیچگونه تقسیم بندی آیاتی در آن وجود ندارد اما از نظر معنا و مفاهیم این سوره به سه بخش تقسیم میشود. بخش اول حاوی پنج قسم متوالی است که هر قسم حاکی از یک ویژگی برای دوندگانی است که در آیه اول آمدهاست. سوگند به اسبان جنگی تیزرو و تجلیل از مقام مجاهدان راه خدا و اشاره به پیروزی علی بن ابیطالب در سریه ذات السلاسل از نکات پنج آیه ابتدایی سوره است. در بخش دوم، جواب به این سوگندها که بیانگر ناسپاسی و دلبستگی شدید انسان به دنیاست و در آن به پارهای از ضعفهای انسان همچون کفر و بخل و دنیاپرستی و ناسپاسی او اشاره میشود. بخش سوم و پایانی سوره نیز شامل سه آیه دربارهٔ عالم پس از مرگ و بیان هولناکی آن و رستاخیز مردگان در قیامت است.
قوله: «اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوکَ بِآیاتِی» ای امضیا بالتوریة. قیل بآیاتی بالید و العصا، «وَ لا تَنِیا فِی ذِکْرِی» ای لا تضعفانی ان تذکرانی فانّ ذکر کما ایّای یقوی عزمکما. و قیل معناه لا تفترا و لا تقصرا فی تبلیغ ذکری الناس. یقال ونی و توانی فی الامر، اذا و هن فیه.
پس خردمند آنست (که) بدین روزگار فانی مر آن روزگار باقی را بجوید و بدین نعمت گذرنده ننگرد و قصد آن نعمت باقی کند بورزیدن طاعت و دور بودن از شهوت و رغبت ناکردن اندر آنچه مرورا بقاو ثبات نیست و بباید دانستن که اینجهان در آنجهانست که تا ازین در بیرون نشوی بدان سرای نرسی و بدیگر روی اینجهان چون چیزی نهانیست و هر کس ازین مردم نصیبی یافته است و آن چیزیست که اگر او را زود نفروشی تباه شود و نیز اندرو کسی رغبت نکند بازارگان نیکبخت آنست زود مرورا بفروشد و چیزی بستاند که آن تباه نشود و آن طاعت خدا و رسولست و اگر نه اندرین روی او را صرف کنی ناچیز شود آنوقت پشیمانی سود ندارد و چنانکه خدایتعالی همیگوید:او تقول حین تری العذاب لو ان لی کره فاکون من المحسنین همیگوید چون نفس بدبخت عذابرا بیندگوید اگر مرا یکبار باز برندی بدان عالم من از نیکوکاران بودمی آنگه گفت قوله تعالی:بلی قد جائتک آیاتی فکذبت بها و استکبرت و کنت من الکافرین گفت بلی نشانیهای من سوی تو آمد و این دروغ زن کردی و گردن کشیدی و از کافران شدی . این است حقیقت عالم جسمانی بلفظ کوتاه
پدرم علاقه زیادی به آیات قرآن داشت در دورانی که در مدارس ابتدایی تحصیل میکردم، گاهی شبها مرا به اتاق خودش فرا میخواند و به من میگفت: ناصر! کتاب آیات منتخبه و ترجمه آن را برای من بخوان (این کتاب مجموعه آیاتی بود که در زمان رضاشاه در مدارس به عنوان تعلیمات دینی تدریس میشد) من آیات و ترجمه آن را برای او میخواندم و او لذّت میبرد. وی تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی خود را در شیراز به پایان رسانید؛ و سپس در سن ۱۴ سالگی مشغول تحصیلات دینی شد.
کتاب المحجة فیما نزل فی القائم الحجّة، تألیف سید هاشم بحرانی از علمای قرن دوازده قمری، شامل آیاتی است که در مورد امام عصر در قرآن آمدهاست. مؤلف کتاب احادیثی را که ذیل این آیات آمده، جمع کردهاست. این آیات مشتمل بر صد و بیست آیه میباشد که از سوره بقره آغاز میشود و به ترتیب سورهها و آیات به سوره عصر ختم گردیدهاست. وی این کتاب را پس از تفسیر البرهان تدوین نموده، بطوریکه تفصیل بعضی از روایات را به آن محوّل مینماید.
چون وقت آید خود نماید که «سَأُریکُمآیاتی فلا تَسْتَعجِلون»؛ و میطلب که زود بیابی که «لَعَلَّ اللّهُ یَحْدِثُ بعْدَ ذلک أمْراً». چون روی رسی و بینی؛ و هرگز تا نروی نرسی «أَفَلَمْ یَسیروا فی الارض فَیَنْظُروا». «أَلَمْ تَکُنْ أرضُ اللّهِ واسعةً فَتُهاجِروا فیها» امر است بر سیر و سفر؛ اگر روش کنی عجایب جهان بینی در هر مَنزلی «وَمَنْ یهاجِر فی سبیل اللّه یَجِد فی الارض مُراغَماً کثیراً وَسَعَة». در هر منزلی ترا پندی دهند و پند گیری «فَذَکِّرْ فإنَ الذِکری تَنْفَعُ المؤمنین».
این بنا شامل ۸ ایوان و ۸ مناره است که گفته میشود از ۸ در بهشت (ابواب البر یا درهای نیکی) الگو گرفتهاست. بنا دربرگیرنده دو دوره تزئینات میباشد. دور اول تزئینات آجر و کاشی بوده که به واسطه آجر و کاشی آیاتی از قرآن و نام الله و محمد و علی و نام سلطان نوشته شدهاست اما پس از مدتی به دلیلی ناشناخته سلطان محمد خدابنده دستور پوشانیدن تزئینات کاشی با اندود گچ را میدهد. گنبد سلطانیه شامل سه بخش اصلی ورودی، تربتخانه و سردابه است.
ز جیب موسوی لافی و پس چون امت موسی نه اهل تسع آیاتی که مرد سبع الوانی
سورهٔ توبه نهمین سوره قرآن است؛ ۱۲۹ آیه دارد و سورهای مدنی است. مفسران بیشتر از ۱۰ نام برای این سوره ذکر کردهاند که از همه معروفتر برائت و توبه و فاضحه است. نام برائت به این دلیل انتخاب شدهاست که آغاز سوره سخن از اعلان برائت خداوند و پیامبر از مشرکان است. نام توبه به دلیل مباحث این سوره پیرامون توبه انتخاب شده و فاضحه نیز به این دلیل انتخاب شده که در آیاتی از این سوره اهداف منافقان آشکار شدهاست.
اکبر گنجی با اشاره به آیاتی از سورههای قرآنی قمر و شمس دربارهٔ نابودی تمام قوم ثمود به دلیل آنکه یکی از آنان شتر صالح را میکشد، و همچنین خطبه ۲۰۱ نهج البلاغه دربارهٔ نابودی همه آنان به دلیل سکوت همراه با رضایت، معتقد است این مجازات به هیچوجه با جرم ارتکابی تناسب ندارد و در ادامه میگوید حتی مدافعان حقوق حیوانها، کسی را به دلیل کشتن یک شتر نمیکشند، چه رسد به نابودی کل مردمی که این فرد از آنها بوده است:
و هر یک از احادیث و آیاتی که نزد ما، خرد از ظاهرشان سربرمی تابد، در آن جا با همان ظاهر دیده همی شود. سخن شیخ در این جا پایان می گیرد. این عالم همان است که حکیمان اشراق آن را اقلیم هشتم از عالم مثال و اشباح گویند.
آن گه گفت: وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدی اگر خدای تعالی خواستی که همه ایمان آورند، و براه راست روند، بکردی. معنی دیگر: اگر اللَّه خواستی ایشان را آیتی فرو فرستادی، که ناچار بدان ایمان آوردندی، چنان که جای دیگر گفت: إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِینَ. اما آیاتی فرو فرستاد که مردم را در آن جای تفکر و نظر بود، تا ارباب بصائر و خداوندان فکرت در آن تفکر کنند، و ایمان ایشان در آن بیفزاید، و ثواب حاصل گردد. و لو کانت نار تنزل علی من یکفر، او یرمی بحجر من السماء لآمن کل احد فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِینَ ای لا تکونن ممن یجهل ان اللَّه علی کل شیء قدیر، و ان اللَّه هو الهادی لعباده، و انه قد علم ان عباده کلهم لا یهتدون الا ان یشاء اللَّه ان یجمعهم علی ذلک.
همه شیعیان معتقد به انتخاب امامت توسط خدا و ابلاغ آن توسط پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر (و آیاتی چون آیه ولایت و آیه تطهیر و احادیث متواتر دیگر، همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین) علی را امام بر حق میدانند، اما اهل سنت به شورا اعتقاد دارند.