آذوقه
معنی کلمه آذوقه در فرهنگ معین
معنی کلمه آذوقه در فرهنگ عمید
۲. خواربار که در خانه نگه دارند.
معنی کلمه آذوقه در فرهنگ فارسی
ساز آنچه از خوردنی همراه دارند سفر را
آزوقه، غذای کم، غذائی که درسفربردارند، توشه
معنی کلمه آذوقه در دانشنامه اسلامی
آذوقه ای که در طول سال مورد نیاز است، جزء مؤنه به شمار می رود. از این رو، خمس به آن تعلّق نمی گیرد، مگر آن که زیاده بر سال بماند.
نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۵۹.
احتکار برخی انواع آذوقه مانند گندم در صورتی که موجب زیان رساندن به مردم و در تنگنا قرار دادن آنان باشد، حرام است و در غیر این صورت، حرمت آن مورد اختلاف است.
نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۸۱.
دزدیدن آذوقه در شرایط قحطی و خشکسالی موجب ثبوت حد سرقت یعنی بریدن انگشتان نمی شود.
نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۴۱، ص۵۰۷.
...
معنی کلمه آذوقه در ویکی واژه
خورد و خوراک معمولا ذخیره شده برای مصارف روزانه یا برای سفر. خواربار، توشه. نک آزوقه.
اوستایی و سغدی: واژه آذوقه واژهای پارسی است که از واژه اَذو در زبان اوستایی به چمِ (خوراک، نذر، ارمغان) گرفته شده است. [۱]
↑ چنانکه در رویه ۶۶ از نبیگِ (فرهنگِ واژه های اوستایی) آمده است.
جملاتی از کاربرد کلمه آذوقه
اى گربه! خاطر جمع دار و از راه بدگمانى عنان معطوفدار و به شاهراه صدق و صفا طى مرحلهى انصاف و مروت کن و به طمع خامى چرا هوش از دست بدادى؟! بنده از براى تو نقل میکنم، بگذار تا که حکایت به اتمام رسد تا که بدانى که بر سر دختر و کشتیبان چه آمد. اى گربه! چه شود که دمى ساکت شوى تا بنده این نقل از براى تو تمام کنم و اطعمه هم پخته گردد تا سفره بیاورم. اى گربه! چون کشتیبان دختر را برداشته میرفت و به ساحل دریا رسید، دختر گفت: اى مرد تو را در وطن خود قوم و خویشى هست یا نه؟ کشتیبان گفت: بلى!. دختر گفت: پس کشتى را در اینجا باید لنگر افکنى و به شهر رفته از قوم و خویش خود چند نفر را برداشته بیاورى و مرا به خانه خود برى!. آن مرد کشتیبان سخن دختر را قبول کرد و روانهى وطن خود گردید که چند نفر از اقوام خود را برداشته آورده تا که دختر را به اعزاز برده باشد. اما چون کشتیبان روانه شد، دختر گفت: خداوندا به تو پناه میبرم، و لنگر را برداشت و چادر را در سر باد کرده بىآب و آذوقه کشتى را میراند تا به جزیرهاى رسید، دید درختان سر به فلک دوار کشیده، دختر آن کشتى را ببست و در آن جزیره رفت، جزیره معمورى به نظر در آورد که اقسام میوههاى لطیف و آبهاى روان که شاعر در تعریف آن گفته:
دم شود دنبال و چشم و سر بدو سر مشو آذوقه خنجر مشو
عثمانیها طی نبرد ۱۷۲۴م کردهای حکاری را برای دفع افشارها —که آذوقه ارتش ایران را تأمین میکردند— به خدمت گرفتند. وقتی ترکها در سال ۱۷۲۵م به زمامداری این سرزمین رسیدند، حکومت موروثی طایفه قاسملو افشار را بر ارومیه -با عنوان خانات ارومیه- به رسمیت شناختند. نادر مراغه، مهاباد و دیمدم را در سال ۱۷۲۹م از ترکها بازپسگرفت ولی حکیم اوغلو پاشا علی و رستم پس از یک ماه مقاومت مذبوحانه در سال ۱۷۳۱ ارومیه را اشغال کردند. ارومیه به رئیس ایل بنیانشین حکاری واگذار شد. تنها پس از قرارداد ۱۷۳۶م بود که ترکها از آذربایجان بیرون رفتند.
گر آذوقه خواهند هم زر دهند خرند و نه دینار کمتر دهند
برطبق قرارداد اولیه متفقین با ایران، قرار بود فقط سربازان و نیروهای کمکی آنان وارد ایران شوند و نیروهای متفقین تأمین مایحتاج و آذوقه آنان را تقبل کرده بودند، اما در عمل و به تدریج شمار زیادی از آوارگان و اُسرای محبوس در اردوگاههای مسکو نیز که شامل عده زیادی زن، کودک و حتی پیرمردان سالخورده بود به مهاجرین افزوده شدند.
وقتی میرمیش مست شیر... را در استیصال ری به در استقلال خاور کس فرستاد که... در مشتاق دیدارم و مفتون گفتار یا به رحمت تشریف فرمائی کن و یا فرمان زحمت افزائی ده. گفتی آن روز که رغم دولت را تو میر محاصره بودی و من شیر مشاجره. قوام مغالبه را ساز مراودت کردم.تا ز مسافرت آوردی به آذوقه برگ مراسلت کردم به مضایقه ترک مجاملت گرفتی تا میری توتیپای فنائی خورد و شیری من فطرت روباهی گرفت.
در حدود ۳۲–۴۰ متری آن حصار خارجی قرار داشت که از رس و سنگ ساخته شده و نسبتاً باریک و کم ارتفاع بود. در اطراف قلعه چالههای عمیق و پهن کنده شده و برخی از آنها نیز از آب پرگردیده بود. قلعه دارای ۶۰ توپ و ۲ خمپاره انداز و پادگان آن هفت هزار نفر سرباز داشت. محاصره ایروان از ۲۴ ژوئیه تا ۴ سپتامبر بطول انجامید. سیسیانوف دست به چند حمله زد ولی موفق نشد. کمبود آذوقه و مخصوصاً ادوات جنگی دشواری جدی برای لشکر روس به وجود آورد. سیسیانوف ایروان را ترک کرده به گرجستان برگشت.
یافت شتر بر گله دان دست مفت وان گله را بر سر آذوقه خفت
در سپتامبر همان سال هکتور مونرو ۲۴ یا ۲۵ نفر از «سرکرده»های یک گردان را که به دلیل «کمبود آذوقه»، «پرداخت نشدن پاداشها»، بدی آبوهوا، و بیماری نافرمانی کردهبودند با توپ اعدام کرد. یکی از ناظران در مورد این اقدام مونرو نوشت «پس از آن رغبتی به نافرمانی مشاهده نشد» و گردان مزبور در پیروزی کمپانی هند شرقی در نبرد بکسر مشارکت داشت.
در غیاب نادر، شاه تهماسب دوم فرصت را برای ابراز وجود خود غنیمت شمرد و برای بازپسگیری سرزمینهای اشغالی غرب ایران به سوی تبریز حرکت کرد ولی به دلیل اینکه از تجربهٔ واقعی برای کارگردانی در میدان جنگ بهرهمند نبود و همچنین کمبود تدارک آذوقه کافی، در ایروان از نیروهای عثمانی شکست خورد. پیروزی عثمانیها در ایروان منجر به اشغال ایالات غربی ایران به دست آنها شد. تهماسب پس از شکست، ابتدا به سوی همدان و سپس اصفهان عقبنشینی کرد. شهر به مناسبت ورود شاه چراغانی شده بود. بساط عیش و عشرت شاه فرصتی را برای تعدی حکام و سپاهیان به توده مردم فراهم کرد.
کوربولون مجبور شد دست به جنگهای سختی بزند؛ او برای تأمین آذوقه و خواربار جهت تغذیه سپاهیانش با مشکلات بزرگی روبرو شد، بهطوریکه غذای افراد لشکرش منحصر به گوشت شده بود. آخر ناچار در برابر شگرد مشترک ارمنی-اشکانی _که نیروهای خود را پراکنده میکردند و سپس از نقاط گوناگون به نیروهای رم حملهور میشدند و این گونه راه پیوند و آذوقهرسانی آنان را میبستند_ (بیآنکه حاضر به ورود در یک جنگ قطعی با آنان بشوند) عقب بنشیند. سرانجام کوربولون و لشکریان رم تمامی ارمنستان را تخلیه کردند.
او شده از ثروت ما معتبر میخورد آذوقه ما سر بسر
با اعزام نیروهای جدید و تمام شدن آذوقه اهالی قلعه که از هفتهها قبل آخرین آذوقهها را نیز به پایان برده بودند، قلعه پس از چهار ماه محاصره سقوط کرد. گویا تعداد اسیر شدگان ۲۱۴ نفر بودهاند که محمدعلی بارفروش نیز از آن جمله بودهاست. بجز تنی چند که گریختند، جمله بابیان را یک به یک شکم دریدند.
در سال ۱۰۰۶ هجری قمری شاه عباس صفوی پایتخت ایران صفوی را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. دوری از مرزها، کاهش دادن قدرت قزلباشان، بهبود تجارت و ترس شاه عباس از پیشگویی منجمانی که ماندنش را در قزوین برای جانش خطرناک دانسته بودند از دیگر دلایل ذکر شده برای این انتقال است. گزیدن اصفهان به عنوان پایتخت توسط شاه عباس، نتایج مثبتی برای این شهر به بار آورد، مسجدها، آبانبارها و کاروانسراهای بسیاری در شهر ساخته شد، به ابتکار شیخ بهایی شبکههای کامل ارتباطی و آبیاری پدید آمد و با بنیان نهادن شهر بازرگانی نجفآباد در چند کیلومتری غرب اصفهان برای تهیه آذوقه شهر، زیربنای زراعی استواری برای پایتخت جدید پدید آمد.
چو آمد به کادوزیان آگهی زآذوقه کردند کشور تهی
دفع موشان کن از آن پیش که آذوقه برند، نه در آن لحظه که خالی شود انباری چند
در دوران اشغال ایران به دست متفقین، بسیاری از امکانات، زیرساختها، منابع، اندوختهها و آذوقههای ایران، به اشغالگران اختصاص یافت. ازاینروی، دو ماه بیشتر طول نکشید که ایران دچار کمبود مواد غذایی و گرانی لگامگسیخته گشت. شهرهای ایران و به ویژه تهران آنچنان با کمبود نان و سایر ارزاق مورد نیاز روبرو شدند که نان و مواد غذایی را با کوپن در اختیار مردم قرار میدادند؛ شمار بسیاری از مردم ایران، در نتیجهٔ تهیدستی، گرسنگی و بیماری جان خود را از دست دادند. کشوری که در جنگ جهانی، دخالتی نداشت و بارها بیطرفی خود را به دو سوی درگیری اعلام کرده بود، آسیبهای زیادی را از جنگ تحمل میکرد.
صنعت ما آمده آذوقهها کان شده اکنون ز کف ما رها
آذوقهٔ تو از چه در انبار آز ماند گنجینهٔ تو از چه سبب پاسبان نداشت
ورود کنترل نشده مهاجرین و عدم قرنطینه بیماران و نیز کوتاهی متفقین در تأمین آذوقه و مایحتاج مهاجرین از مهمترین عوامل ایجاد نابسامانی و بروز مشکلات اقتصادی و بهداشتی در جامعه آن روز ایران گردید. عدم تناسب مهاجرین ورودی و خروجی مشکل اسکان آنان را دوچندان نمود. بسیاری از مردان وارد بازار کسب و کار شدند و زنان نیز تن به ازدواج ثبت شده و نشده دادند.